- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 165940 - 92/5
- وزن: 1.00kg
توصیف و تحلیلی از ساختمان اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی ایل قشقائی
نویسنده: حبیب الله پیمان
ناشر: دانشگاه تهران
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 600
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1347 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : نو ؛ چاپ مجدد
مروری بر کتاب
مصور
نظام عشایری قشقایی دارای تاریخی کهن است که در جهت شرایط زندگی کوچنشینی شکل گرفته است. خانواده کوچکترین واحد اجتماع و هستة اصلی ایل است که نظام طبقاتی حاکم بر آن در امر ازدواج نقش مهمی ایفا میکند. مرد دارای اقتدار و تصمیمگیرندة نهایی است و زن نیز در عین تابعیت، نقش تعیینکنندهای در مدیریت امور خانواده دارد. خانواده بهظاهر مستقل، اما نفوذ گروههای خویشاوند در ابعاد و جنبههای گوناگون آن کاملاً مشهود است.
نظام عشایری قشقایی دارای تاریخی کهن است که در جهت شرایط زندگی کوچ نشینی شکل گرفته است. خانواده کوچک ترین واحد اجتماع و هسته اصلی ایل است که نظام طبقاتی حاکم بر آن در امر ازدواج نقش مهمی ایفا می کند. مرد دارای اقتدار و تصمیم گیرنده نهایی است و زن نیز در عین تابعیت، نقش تعیین کننده ای در مدیریت امور خانواده دارد.
خانواده به ظاهر مستقل، اما نفوذ گروه های خویشاوند در ابعاد و جنبه های گوناگون آن کاملا مشهود است. در این پژوهش، سعی شده است با استفاده از منابع کتاب خانه ای و با رویکرد توصیفی تحلیلی، نهاد خانواده در ایل قشقایی از منظر تاریخی بررسی شود.
قشقائيها مردماني سرخوش و دلشادند. به جشن، پا كوبي و رقص بسيار علاقمندند و از اندوه و سوگواري گريزان. در تمام سال تنها در ده روز آغاز محرم سوگواري ميكنند. در جشنها و عروسيها رقص چوبي(گروهي) زنان و مردان قشقائي بسيار زيبا و جالب است. در اين جشنها زنان و مردان هر يك دو دستمال در دست مي گيرند و پيرامون يك دايره بزرگ مي ايستند و با آهنگ كرنا و دهل دستمالها را تكان مي دهند و با حركات موزون پيش مي روند در رقص «دَرْمَرو» يا چوب بازي نيز، مردان دوتا دو تا و به نوبت با چوبهاي كوتاه و بلندي كه در دست دارند به آهنگ ساز و دهل با يكديگر ميرقصند مبارزه ميكنند. از اين رقصها در مراسم عروسي قشقائيها به تفصيل سخن خواهيم گفت.
قشقائيها به نوشيدن چاي علاقة بسياري دارند و فرزندان خود را از كودكي به نوشيدن آن عادت ميدهند. چاي از خوراكهاي عمومي قشقائي است. قشقائيها به كشيدن قليان بسيار علاقهمندند تنها مردان طايفه دره شوري به جاي قليان از چپق استفاده ميكنند.
مردم ايل فرمانگزار و مطيع دستور خانها هستند و هيچ قانوني را بالاتر از فرمان خان خود نميدانند. هر گاه يكي از خانها يا كلانترها بميرد غوغاي عجيبي در ايل و طايفة او برپا مي شود. قشقائيها در مرگ عزيزان و فرزندان خود كمتر از مرگ خان يا كلانتر خود متأثر مي شوند. گورستانهاي قشقائي در سر راه كوچ ايل فرار گرفته تا هنگام كوچ بتوانند براي مردگان خود فاتحه اي بخوانند.
به سبب علاقه اي كه به خانهاي خود دارند براي آنها آرامگاههاي باشكوه و استوار مي سازند كه ساليان دراز پابرجا مي ماند و هر سال هنگام كوچ قبر آنها را زيارت مي نمايند.آرامگاه عده اي از سران ايل قشقائي بويژه خانهاي طايفة كشكولي در دامنة با صفاي شاهدايِ اردكان با سنگ و شيرواني به سبك مزار حافظ ساخته شده و نظر بيننده را به خود جلب ميكند.
بيشتر قشقائيها مردماني بلند قامت و خوش صورت و دلاورند. چهرة آنها گندمگون چشمانشان سياه يا ميشي و مويشان مشكي است. در ميان طايفة فارسيمدان و درة شوري گروهي سفيد پوست با موي زرد يا بور نيز ديده مي شوند. زنان قشقائي هرگز آرايش نميكنند. تنها فرق زنان با دختران «چتر زلف» زنهاست. هنگام عروسي براي آرايش عروس اين چتر زلف را درست ميكنند. مردان قشقائي هميشه صورت خود را مي تراشند و به سبيل گذاشتن چندان گرايش ندارند.
در زمان سلطان محمد غزنوی در سال 396 (ه ق ) گروهی از ایلات خلج در خراسان و حوالی مرو ساکن بوده اند ، بعدها به علت بد رفتاری لشکریان محمود گروهی از ترکان ( از جمله خلجها) به کرمان میروند و از آنجا به سبب تعقیب ماموران سلطان محمود به اصفهان و از آنجا به آذر بایجان میروند ، پس از آذربایجان به عراق آمده و به همراه عراقیها (ترکان ساکن دراین نواحی که مستقیما آمده بودند) اغلب اضطرارا به دامنه های جنوبی سلسله جبال زاگرس کوچ میکنند بدین ترتیب میتوان گفت اولین رسته های ترکان جنوب عراقیها و خلجها هستند که حدود یک هزار سال پیش از جیهون گذشته وارد ایران شدند و پس از نقل مکان و مهاجرت های متعدد به فارس آمدند و ایلات قشقایی ترک زبان را تشکیل دادند.
برخي پيشه هاي مردم:
قشقاييها در سرد سير و گرم سير به كشاورزي و باغداري ميپردازند. محصولات آنها گندم، جو، برنج، حبوبات، سبزي، مركبات و خرما است. كشاورزي بيشتر با اصول قديمي و گاوآهن انجام ميگيرد. زنان در همه كارها با مردان همكاري ميكنند. پس از برداشت محصول و پرداخت حق مالكانه، زنان بقيه محصول را در خورجينها و جوالها ذخيره ميكنند يا به فروش ميرسانند. بعلاوه تمام كارهاي خانه به عهده زنهاست. دختران و زنان ايل هر صبح از كوه و دشت هيزم سوخت خود را گرد آوري ميكنند و پس از آن از رودخانه يا چشمه مشكهاي آب را پر مي كنند و به پشت مي گيرند و به چادر ميآورند.
سپس گندم و برنج را در هاون هاي چوبي به نام «ديوَكْ» ميكوبند و پوست آنها را ميگيرند. هنگام كوبيدن، آهنگ ويژه اي را زير لب زمزمه ميكنند كه آهنگ «برنج كوبي» ناميده ميشود. پس از آن آرد را خمير و چانه ميكنند و از آن نان ميپزند. نان را روي ساجهاي فلزي ميپزند. نخست ساج را روي اجاق جلوي چادر گرم ميكنند. و سپس چانههاي خمير را روي نان بند پهن مينمايند و روي ساج مي اندازند تا پخته شود. تمام خوراكهاي گوناگون ديگر نيز روي همين اجاقهاي جلوي چادر تهيه ميشود.
زنان از شير كره، ماست، كشك ، قره قروت، سرشير و جز آن تهيه ميكنند. ماست را در مشكهايي كه به سه پاية چوبي متصل است ميآويزند و آنقدر تكان مي دهند تا كره و دوغ بدست آيد. كار ديگر زنان بافت جاجيم، گليم، گَبِّه (4)قالي ، خورجين، خوابگاه و جز آنست. زنان و دختران نخست پشم گوسفند را با دوك ميريسند و پس از آن كه آنها را رنگ كردند به صورت كلاف براي بافت آماده مي سازند. بافت با دارهاي زميني و با شانه فلزي كه«كركيتْ» ناميده ميشود انجام ميگيرد. در هر دستگاه بافت چند تن از زنان و دختران مدت يك يا دو ماه كار ميكنند تا يك قطعه جاجيم يا گليم زيباي قشقايي بوجود آوردند. نخست كلافها را سراسر دار ميكشند و از يك سو شروع به بافتن و طرح انداختن ميكنند. دوخت پوشاك خانواده نيز به عهده زنهاست و زنها نيز بايد اين هنر را بدانند بههمين جهت مادران وظيفه دارند كه دوزندگي را مانند بافت جاجيم و گليم و قالي به دختران خود بياموزند.
سر پرستی در ایل قشقایی:
در گذشته رهبری ایل و تصمیمگیریهای ایل به عهده ایلخان بود ولی امروزه سرپرستی ایل به معنی قبلی رایج نیست و امروزه بزرگ یا ریش سفید انسجام ایل را به عهده دارد اما با نفوذی کمتر از ایلخان.
وظایف ایلخانان : سرپرستی و تشکل یکپارچه ایل ، رسیدگی به اوضاع سیاسی _ اجتماعی ایل ، انجام امور دولتی ایل ، تشکیلات لشکری و آمادگی رزمی ایل ، محاسبه مالیاتها و تحویل بموقع به مقامات مرکزی ، تعیین و انتخاب کلانتران طوایف ، رفع اختلافات بین طوایف بزرگ ایل ، تهیه ی کلیه برنامه های حرکت کلی ایل به عهده ایل خان است .(31)
عواملی که موجب قدرت ایلخان بوده :
1)ثروت و املاک خصوصی
2)اصالت خانوادگی
3)داشتن پایگاه مذهبی
جنگهایی که ایلخانان قشقایی در آن حظور داشته اند:
از جنگهایی که ایلخانان قشقایی در آن حظور داشته اند میتوان به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
1) قشقایی ها و بختیاریها در سال 1262 در زمان فتحلی شاه .
2)لشکر کشی قشقایی ها به هرات در سال 1274 ، که فرماندهی فوج قشقایی و دو فوج دیگر با ایلخانی وقت قشقایی بود 3)جنگ محمد قلی خان ایلخانی با نظام الدوله والی فارس ، در سال 1262
4) حمله سهراب خان به منافع انگلیس مستقر در جنوب ایران در سال 1294
5) حمله صولت الدوله قشقایی و مبارزه پی گیر او علیه انگلیس غاصب در سال 1336 و نیز سالهای 1307 تا 1309
6) مبارزه با تجاوز انگلیس به جنوب ایران در زمان محمد قلی خان ایلخانی .
7)از جان گذشتگی تفنگچیان قشقایی در برابر توطئه ناجوانمردانه فرمانروای فارس بر ضد مرتضی قلی خان ایلبیگی در سال 1249 که منجر به شکنجه و قتل ایلبیگی در قلعه پرگان شد .
چادر و ايل:
چادرهاي ايلي را كه «بوهون» خوانده مي شود، از موي بز و به رنگ سياه ميبافند. اين چادرها به شكل مستطيل است و از چند بخش گوناگون: سقف، لتفهاي اطراف چادر، تيركها، چند قطعه«كُمَّج» يا«كُمجِّه»، بندها، ميخهاي بلند چوبي، ميخهاي كوچك چوبي كه به نام «شيش» خوانده ميشود و لفاف يا «چيق» يا« ني چي» اطراف چادر تشكيل شده است. لتفها از جنس سقف و به رنگ سياه بافته مي شوند. پهناي لتف يك متر و درازاي آن نامعين است و گاهي تا ده متر ميرسد. لتفها با ميخهاي كوچك چوبي«شيش» به سقف متصل مي گردند. تيركها و كمجها نگهدارندة سقف چادرند. سر تيركها در زير سقف، در سوراخ كمجها قرار مي گيرد. شكل چادر در تابستان و زمستان فرق ميكند. در زمستان بيشتر تيركها در ميان و سراسر چادر قرار ميگيرند و سقف را به شكل مخروط درميآورند تا هنگام ريزش باران، آب از لبة سقف و به زمين بريزد. پيرامون چادر نيز جوي كوچكي حفر ميكنند كه آب باران در آن جاري ميشود ولي در تابستان و بهار تيركها را در اطراف چادر قرار ميدهند تا سقف صاف و هموار باشد. در تابستان چادر تنها در بخشي كه اسباب خانه و رختخوابها قرار مي گيرد ديوار دارد.
در زمستان و پايان پائيز سه طرف چادرها با لتف پوشيده ميشود و تنها راه ورود و خروج، يك ضلع پهناي چادر است. «ني چي» يا «چيق» حصيري است از زني كه از درون، دورادور بخش پايين چادر گذاشته شود تا چادر، از ديد خارج، باران و سرما محفوظ بماند. بايد دانست كه بيشتر لوازم زندگي و خواربار و رختخواب و پوشاك و وسايل ديگر را در جوالها و خورجينها و خوابگاهها يا چمدانها مي گذارند و آنها را در امتداد درازاي چادر منظم و مرتب روي هم مي چينند و گاهي يك جاجيم بزرگ منگوله دار و زيبا بر روي سراسر آنها ميكشند.
پوشاك :
پوشاك زنان قشقائي بسيار زيبا و جالب توجه است و عبارت است از: چهار يا پنج دامن چين دار است كه تنبان با زير جامه ناميده مي شود. تنبانها را روي هم مي پوشند و هر كدام آنها از 12 تا 14 پارچه ساخته مي شود. تنبانهاي زيري از پارچه هاي ارزان مانند چيت گلدار و دامنهاي رويي از پارچه هاي بهتر مانند مخمل يا زري و تور است و در پائين حاشيه يا تزئين دارد. پيراهن زنان تا ساق پا، يقه بسته و آستين بلند است و در دو طرف پائين چاك دارد كه روي دامنها قرار مي گيرد. اگر پيراهن از جنس ساده و گلدار نباشد پيش سينه را پولك دوزي مي كنند. روي پيراهن آرخالق كوتاهي با آستين سنبوسهاي مي پوشند كه از زري گلدار يا مخمل است.
بر دو گوشة كلاخچهاي(كلاهچه يا كلاهكي) سه گوش از جنس آرخالق كش مي اندازند و پس از آنكه آن را سر گذاشتند كش را به زير ميآورند و موها را دور كش مي پيچند. روي كلاخچه چارقد تور يا زري سه گوش بزرگي سر ميكنند و آن را با سنجاقي محكم زير گلو ميبندند و روي آن را از قسمت جلوي سر و بالاي پيشاني دستمال كلاغي رنگي ميبندند. و كلاغي را از پشت سر گره ميزنند و قسمت زيادي آن را از پشت آويزان ميكنند. پوشش پاي آنها كفش ساده يا گيوة ملكي است. جوراب نميپوشند. زيور ديگر زنان گلوبند زرين يا اشرفي همراه با دانه هاي ميخك خوشبو و همچنين النگو و دست بند طلا است.
لباس مردان عموماً كت و شلوار است ولي پوشاك ايلي آنها آرخالق آستردار بلندي است كه تا مچ پا مي آيد و آستين بلند و گشاد و چاك دار دارد و ساده يا گلدار است. زير آرخالق پيراهني به رنگهاي گوناگون ساده يا راه راه با شلوار بلند آبي ساده يا راه راه ميپوشند. كفش آنها گيوه ملكي ساخت آباده يا شيراز، يا كفش سادة مردانه است. بر روي آرخالق (در قسمت كمر) شال پهني مي بندند و كلاه دو گوشي از جنس كرك شتر به سر مي گذارند. كلاه دو گوشي ويژة قشقائيهاست. پير و جوان، بزرگ و كوچك به اين كلاه علاقة خاصي دارند.
«چُقِّه» پوشاك ديگري است كه ويژة جنگ و شكار مردان قشقائي است چقه را از پارچه پشمي آستين دار سفيد رنگ و نازكي تهيه مي كنند. بلندي چقه تا زانوان و قسمت جلو آن مانند قبا چاكدار است. در پشت چقه بند رنگيني قرار دارد كه «زِنْهارِه» ناميده مي شود و دو سر آن منگوله زيبايي دارد.زنهاره روي شانهها قرار دارد و دو سر آن از زير بغلها ميگذرد و در پشت به ميان زنهاره گره ميخورد. كار زنهاره جمع كردن و نگهداري آستينهاي چقه در روي بازوان است.
موسيقي قشقايي:
فرهنگ ايل قشقايي تا حدود بسياري با فرهنگ ديگر قوم هاي ساکن در نواحي گوناگون استان فارس متفاوت است. در گذشته، موسيقي در ميان ايل نشينان قشقايي از اهميت زيادي برخوردار بود و به شکل ها و قالب هاي گوناگون توسط گروه هاي مختلف هنرمندان ايل اجرا مي شد....