تنهاترین ؛ چیست این افسانه هستی؟

تنهاترین ؛ چیست این افسانه هستی؟

نویسنده: سیامک آقاجانبگلو
ناشر: ورجاوند
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 96
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1395 - دوره چاپ: 1

مروری بر کتاب 

مجموعه داستان

با صدایی لرزان و نجواکنان ادامه دادم : «باید بپری!...»
هنوز سرش پایین بود. گفت : «چشم بابا!»
و چرخید و به سمت پنجره. با هر قدم که برمی داشت ، به اتمام همه چیز نزدیک تر می شد! پای راستش را بلند کرد که بپرد!
کلمه ی آخر او مرتب در سرم تکرار می شد : «بابا ... بابا ... بابا ...» ناگهان فریاد زدم : «نه! دخترم! نه! این کار رو نکن!» و او را در آغوش گرفتم! ...

همه ماجرا از روزی شروع شد که خواهر بزرگم عینکی شد، برای اعضای فامیل ما که هیچ‌کس عینکی نبود، این واقعه جالب و مهم بود. درنتیجه ما همیشه در حسرت عینک و عینکی شدن بودیم...

فهرست

چیست این افسانه هستی؟
عینک روی دماغم
خیابان‌های تهران
روز آخر
نمک‌نشناس
می شه لطفاً
قهوه ترک
نابخشودنی