- موجودی: موجود
- مدل: 196508 - 86/7
- وزن: 0.40kg
تماشای رنج دیگران
نویسنده: سوزان سانتاگ
مترجم: زهرا درویشیان
ناشر: چشمه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 133
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1397 - دوره چاپ: 4
مروری بر کتاب
مصور
مهم نیست چه روزی یا چه ماهی از سال است، غیرممکن است به روزنامه نگاهی بیندازید بی آن که در هر خط به ترسناک ترین رد پاها از ضلالت بشری برنخورید... هر روزنامه ای، از اولین خط تا به آخر مزخرفی نیست جز سلسله ای از ترس ها، جنگ ها، جنایات، دزدی ها، هرزگی ها، و شکنجه ها؛ چیزی که حاصل عملکردهای شیطانی سردمداران، ملل و مردم است؛ یک عیاشی کامل برای پیش بردن قساوت جهانی! و با این پیش غذای نفرت انگیز، هر شهروندی روزانه صبحانه اش را فرو می دهد.
ترحم احساسی سست است. باید به کنش تبدیل شود وگرنه می خشکد. و اما سوال این است که با این احساسات خروشان چه کنیم؟ با این آگاهی که منتقل شده است؟ اگر کسی فکر کند که از دست «ما» هیچ کاری بر نمی آید، آن «ما» که هستند؟، و «آن ها» هیچ کاری نمی توانند بکنند، و آن «آن ها» کیستند؟، و آن موقع است که سرخورده، بی اعتنا و منفی باف می شویم.
تماشای رنج دیگران (از طریق تلویزیون و روزنامه ها و ...) چه تأثیری بر ما دارد؟ آیا افراد با دیدن بی رحمی های مختلف به خشونت عادت می کنند؟ سونتاگ در این کتاب ارزشمند، نگاهی بدیع به نمایش خشونت ها و قساوت های انسان ها در سراسر جهان و تأثیرات آن بر مخاطبین می اندازد؛ از جنگ داخلی آمریکا و شکنجه ی سیاه پوستان در جنوب ایالات متحده گرفته تا کمپ های مرگ نازی ها و تصاویر ترسناک منتشر شده از بوسنی، سیرالئون، رواندا، فلسطین و حادثه ی تروریستی یازده سپتامبر. سانتاگ در کتاب تماشای رنج دیگران، یک بار دیگر تصورات ما از کاربردها و معانی تصاویر در جهان را تغییر می دهد و تحلیل هایی مهم و ارزشمند را درباره ی چگونگی برپایی جنگ در دوران معاصر ارائه می کند.
این مردمان کامبوجیای؛ این قربانیان بی نام و نشان با آن صورت های مات، بدن های نزار و شماره های سنجاق شده به پیراهن، تا ابد به مرگ می نگردند. آن ها حتا اگر نامی هم داشته باشند برای ما ناشناخته اند؛ مانند همان عکسی که در یکی از نوشته های وولف به آن اشاره شد: جسد مرد یا زنی مثله شده که می توانست از آن لاشه ی یک خوک باشد. نکته ی مورد نظر او مقیاس درنده خویی جنگ است که آنچه را از انسان به عنوان ارزش فردی یا بشری شناخته شده ویران می کند، البته وقتی به چهره جنگ در قالب تصویر و از راه دور نگریسته شود، نمی توان انتظار بیشتری داشت....
«تصويرنگاري رنج قدمتي طولاني دارد.» سوزان سانتاگ در يکي از آثارش اين گزاره را با ميانجي هنر عکاسي تحليل ميکند. او از خلال تمرکز بر عکسهاي خاص تاريخي از جنگها نشان ميدهد که ما حقيقتا نميتوانيم تصور کنيم جنگ شبيه چيست. نميتوانيم تصور کنيم چهقدر رعبآور و هراسانگيز است «و چهقدر درنهايت عادي بهنظر ميرسد؛ نه ميتوانيم بفهميم، نه ميتوانيم تصور کنيم.
اين فهميدن چيزي است که هر سرباز، فتوژورناليست، امدادگر يا آدم عادييي که زندگياش زير آماج جنگ بوده و شانس اين را داشته است تا از مرگي برهد که ديگرانِ همين نزديکي را دريده است، با سرسختي احساس ميکند و فقط آنها هستند که درست احساس ميکنند.» سانتاگ «تماشاي رنج ديگران» را از ماجراي کتاب «سهگيني» ويرجينيا وولف آغاز ميکند. کتابي که بهزعم سانتاگ، حاوي انديشههاي جسورانه او درباره ريشههاي جنگ بود. وولف اين کتاب را در زمانهاي نوشت که او و بسياري از همتايانش در شوک حکومت فاشيستي اسپانيا بودند.
اين کتاب درحقيقت پاسخ معوقي بود به وکيلي سرشناس از لندن که از وولف پرسيده بود «بهنظر شما چگونه بايد مانع وقوع جنگ شويم؟» وولف در اين کتاب انديشه جسورانهاي را مطرح ميکند: «جنگ يک بازي مردانه است و ماشين کشتار جنسيت دارد و مذکر است.» بعد سانتاگ با صحهگذاشتن بر نوشتار جسورانه وولف درباره جنگ، باب نقد را ميگشايد: «در حقيقت عکسهايي که وولف به آنها اشاره ميکند از يک جنگ واقعي، سخن نميگويد بلکه ترفندي خاص از جنگ را به نمايش ميگذارد که در آن دوره عموما وحشيانه خوانده ميشد و هدفش کشتار غيرنظاميان بود.» پس در نظر سانتاگ اگر اينک ما همان خوانش وولف از عکسها را دنبال کنيم، تنها چيزي که انزجار عمومي از جنگ را تأييد ميکند پشتکردن به اسپانيا بهعنوان کشوري با پيشينه خشونت است و «اين همانا دوريگزيدن از سياست نام دارد.» بعد سانتاگ ميرسد به تغيير و تحولات هنر عکاسي و ارتباطش با جنگ و نيستي.
او عکاسي را بهنوعي همبسته با مرگ ميداند و مينويسد: «از زمان اختراع دوربين (1839)، عکاسي هميشه با مرگ همگام بوده است؛ زيرا عکس خلقشده بهوسيله دوربين ردپايي از چيزي محسوب ميشود که زماني پيشروي دوربين قرار گرفته است.» ازاينرو در دوراني، دستکم در روزگار جنگ عکاسي در قياس با نقاشي مرتبه بالاتري داشت، از آنجاکه همواره يادماني از گذشته دفنشده يا عزيزي ازدسترفته بود، مرتبه بالاتري را به خود اختصاص ميدهد.» بهلحاظ تاريخي «تماشاي رنج ديگران» نشان ميدهد که «اقتدار عکاسي توانست شنيعترين واقعيات را، نهفقط ثبت بلکه شرح داده و بر تمام داستانسراييها فائق آيد، بيشک سال 1945 خواهد بود؛ سالي که عکاسي نهفقط از جنبه مستندسازي، بلکه نمايش هولناک واقعيت، تمامي قدرتهاي پيچيده زبان را در مشت له کرد.»
سانتاگ، کتاب ديگري نيز دارد با عنوان «درباره عکاسي» که در آن ايدههايش در باب عکاسي را بهتفصيل شرح داده، و در کتاب اخير با پيگيري ايدههايش، درک انسان از تصاويرِ مربوط به فاجعه را نشانه رفته و نمايي از درک انسان معاصر از خشونت ترسيم ميکند