- موجودی: موجود
- مدل: 190796 - 89/1
- وزن: 0.40kg
تلخ و شیرین
نویسنده: نسرین ثامنی
ناشر: نشر پر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 216
اندازه کتاب: رقعی سلفون - سال انتشار: 1391 ~ 1378 - دوره چاپ: 4 ~ 2
مروری بر کتاب
...گرما آنچنان طاقت فرسا بود که اکثر روزه داران،پس از اذان مغرب و صرف افطاری،به ظرفهای آب هجوم آورده و کمبود تشنگی چند ساعت روز را با خوردن آب خنک و گوارا برطرف می ساختند و جانی تازه می گرفتند. علی هم از زمره همان روزه داران بود که در کنار جعبه های میوه نشسته و در سایه چادر برزنتی،که محدوده کسب او را مشخص میکرد پناه گرفته بود و گاهی هم با دست خود مگسهای سمج را از صورتش دور می ساخت و یا با دستمالی،عرق صورتش را میگرفت و یا با آن به خودش باد میزد.
آفتاب داشت غروب میکرد،اما هنوز از گرمای روز کاسته نشده بود.علی مثل سایرین کم کم بساطش را جمع کرد،جعبه ها را روی هم چید و چادر برزنتی را هم روی آنها کشید و با طناب محکم کرد،بعد در مغازه کوچکش را بست و آنگاه بطرف منزلش براه افتاد....
آن شب با وجودی که خیلی خسته بودم، اما خوابم نمیبرد. بعضی از شبها از شدت خستگی نمیتوانستم لحظهای آسوده بخوابم و آن شب هم یکی از آن شبهایی بود که خستگی و سرما و گرسنگی توأماً ناراحتم میکرد. ساعتها در رختخواب از این دنده به آن دنده شدم تا این که بالاخره خواب به سراغم آمد... در رؤیاهای شیرین و خوش فرورفته بودم که یکباره متوجه شدم دستی به شدت مرا تکان میدهد، صدای مادرم را شنیدم که مرا به اسم صدا میزد.