- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 134457 - 1/0
- وزن: 4.50kg
تفسیر سورآبادی
نویسنده: ابوبکر عتیق نیشابوری
مصحح: علی اکبر سعیدی سیرجانی
ناشر: فرهنگ نشر نو
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 3571
اندازه کتاب: وزیری سلفون - سال انتشار: 1380 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : نو ؛ باز چاپ
مروری بر کتاب
تفسير كهن قرآن كريم به فارسى نوشته ابوبكر عتيق بن محمد هروى نيشابورى، معروف به سورآبادى يا سوريانى، مفسر كرّامى در قرن پنجم.اهمیت تفسیر حاضر، در درج اول از لحاظ نثر روان و لطیف آن است، و از بهترین نمونههای نثر ساده و روشن است که از قرن پنجم هجری باز مانده است .از این گذشته، تفسیر سورآبادی مشتمل است بر لغات و اصطلاحات و صورتهای خاصی از کلمات که دامنه اطلاع خواننده را از زبان فارسی رایج در قرن پنجم میافزاید .تفسیر سورآبادی را ظاهرا مولف در هفت بخش (جلد) تنظیم نموده بوده است .کهنترین نسخه این تفسیر که در تصحیح کتاب حاضر استفاده شده نسخه 523دیوان هند و نسخه 535کتابخانه بریتانیا و نسخه 574بورسه در ترکیه است .
از تاريخ تولد سورآبادى و جزئيات زندگى او اطلاعى در دست نيست. صَريفينى( ص 611) از او با عنوان «عتيق بن محمد سوريانى» و «شيخ طائفه ابى عبد اللّه در نيشابور» ياد كرده است. در آن دوران كنيه ابى عبد اللّه بيشتر به محمد بن كرّام، بنيانگذار فرقه كرّاميه ، اطلاق مىشده است.
در نسخههاى مختلف اين تفسير، از او با عناوين ابوبكر عتيق بن محمد سورابانى / سوريانى / سورابادى، ابو عبد اللّه عتيق محمد نيسابورى معروف به سورابادى و ابوبكر عتيق محمد بن منصور سورابادى ياد شده است . مشخص نيست كه اصل او از كجاست. نام روستا يا محلى به نام سورآباد در منابع نيامده، اما سوريان از روستاهاى نيشابور در منابع ديده شده و احتمالا تداول ختم اسامى شهرها و روستاها به كلمه «آباد» باعث تبديل «سوريان» به «سورآباد» شده است .
على فاضل او را از « زورآباد»، روستايى در نزديكى تربت جام و هرات، دانسته و گفته است كه زورآباد همان سورآباد است كه بتدريج بر اثر كثرت استعمال يا از طريق ابدال حرف ز به س به اين صورت در آمده است. ياقوت حموى( ذيل« زورابذ») نيز از« زورابذ» ياد كرده كه روستايى در نيشابور بوده است.
سورآبادى درباره سبب به فارسى نوشتن اين تفسير گفته است كه از او خواستهاند تا نفع آن عامتر باشد و افزوده است كه اگر آن را به عربى مىنوشتم، بايد معلمى آن را درس مىداد، در حالى كه قرآن را به هيچيك از الفاظ عربى بهتر از الفاظ خود قرآن، نمىتوان بيان كرد .
سورآبادى در ابتداى هر سوره، عنوان و تعداد آيات و كلمات و حروف و محل نزول و فضيلت آن را آورده و در تفسير آيات گاهى تمام يك آيه را يك جا، و گاه به صورت جزء جزء، نقل و ترجمه و تفسير كرده و به مناسبتهاى مختلف به اخبار و روايات و اقوال مفسران و راويان اشعار عربى استناد نموده است. او همچنين قصص مربوط به آيات را، گاهى به مناسبت يك آيه يا شأن نزول آن و گاهى در ضمن ترجمه و تفسير آيات، آورده و پس از ترجمه برخى آيات، سؤال و جوابى آورده است كه ناظر به مشكلى از آن آيه است .
وى از ديگر رجال كرّاميه نيز مطالبى آورده، از جمله از ابو عمرو مازَلى، ابو سهل اَنمارى، محمد صابر، اسحاق مَحمَشاذ و بويژه محمد بن هَيصَم كه گاه از كتاب فنون او، نيز ياد كرده است . او در ذيل آيه نوزدهم سوره احزاب به بحثى از عقايد مهم كرّاميه درباره ايمان منافق اشاره كرده است . برخلاف اين تصور كه كرّاميه را اهل تشبيه و سورآبادى را كرّامى دانستهاند، سورآبادى در اين تفسير مشبّهه را لعن كرده است .
سورآبادى در مواردى به ابيات و سخنانى از امام على، امام حسين، امام صادق و امام رضا عليهم السلام اشاره نموده و احاديثى از پيامبر اكرم درباره فضل اهل بيت و دوستى على عليه السلام و نهى از دشمنى با او نقل كرده است. او در ذيل آيه تطهير نيز رواياتى آورده كه بر مبناى آنها مراد از اهل بيت پيامبر اكرم، امام على، حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسين عليهم السلاماند. او همچنين در بخشى از تفسير به ذكر فضائل ابوبكر، عمر، عثمان و على عليه السلام پرداخته است . نثر فارسى تفسير سورآبادى و ترجمه او از قرآن، از نمونههاى فصيح و عالى نثر فارسى و پر از لغات و اصطلاحات فارسى درى است كه سورآبادى براى عبارات و تركيبات قرآنى برگزيده است .
بخشهايى از تفسير سورآبادى در 1345 ش به همت پرويز ناتل خانلرى و در 1353 ش به همت مجتبى مينوى، به صورت چاپ عكسى از نسخه خطى، منتشر شده است. همچنين ترجمه و قصههاى قرآن از روى نسخه موقوفه تربت شيخ جام، مبتنى بر تفسير ابو بكر عتيق نيشابورى، به اهتمام يحيى مهدوى و مهدى بيانى در 1338 ش به چاپ رسيده است. قصههاى اين اثر با عنوان قصص قرآن مجيد، برگرفته از تفسير ابوبكر عتيق نيشابورى مشهور به سورآبادى به كوشش يحيى مهدوى براى نخستين بار در 1347 ش چاپ شده است. قسمت تفسير سوره يوسف اين تفسير را پرويز ناتل خانلرى با عنوان يوسف و زليخا بارها در تهران منتشر كرده است.
محمد جاويد صباغيان، در 1368 ش مجموع قصههاى اين تفسير را با عنوان فرهنگ ترجمه و قصههاى قرآن مبتنى بر تفسير ابوبكر عتيق نيشابورى به چاپ رسانده است. ويرايشى جديد از قصههاى اين تفسير را نيز جعفر مدرس صادقى با نام تفسير عتيق نيشابورى در 1380 ش منتشر كرده است. تفسير سورآبادى، به صورت كامل به همت على اكبر سعيدى سيرجانى تصحيح و در 1381 ش منتشر شده است.