- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 199964 - 99/1
- وزن: 0.30kg
تعلیمات دون خوان
نویسنده: کارلوس کاستاندا
مترجم: حسین نیر
ناشر: فردوس
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 293
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1372 - دوره چاپ: 5
کمیاب - کیفیت : نو
مروری بر کتاب
یادداشت های برخورد من با دون خوان متعلق به ۲۲ژوئن ۱۹۶۱می باشد و آن زمانی بود که آموزشهای من شروع شد.من قبلا هم او را بارها اما فقط به صورت ساده دیده بودم.در هر موقعیتی من از او خواسته بودم درباره پیوت به من چیزی بیاموزد و او همیشه درخواست مرا ندیده گرفته بود...
این کتاب شرح برخورد کاستاندا با کارآموزان دیگر ساحری است که او را به چشم رهبر جدیدشان می نگرند. بازگویی داستان گونه این روابط در نیمه اول کتاب بعدی نیز ادامه می یابد. او ابتدا با تکیه بر تعالیم دون خوان در سال ۱۹۶۸ یک سری کتاب نوشت که آموزشهای او را در شمنیزم توصیف میکردند.
کتابها که به زبان خودش روایت شدهاند مربوط به تجربیاتی است که وی تحت سرپرستی یک سرخپوست یاکی یا مرد دانا بنام دون خوان ماتئوس به دست آورد. دوازده کتاب او با بیش از ۸ میلیون نسخه به ۱۷ زبان دنیا فروخته شدهاست. منتقدان گفتهاند که آنها داستانهای تخیلی هستند در حالیکه حامیان کاستاندا ادعا میکنند اتفاقات ذکر شده در کتب او حقیقی بوده یا دست کم آثار فلسفی ارزشمندی بوده و شیوههایی را برای بالا بردن سطح آکاهی ارائه میدهند.
کسی که از ترس فرار کند، هرگز یاد نمی گیرد. هرگز اهل معرفت نمی شود. او احتمالاً یک پهلوان پنبه باقی می ماند. بهر حال او آدمی شکست خورده است. پیروز شدن بر ترس خیلی ساده است زیرا شخص به محض رویارویی با آن نباید فرار کند، بلکه باید با ترس خود به مبارزه برخیزد و علیرغم آن، گام مرحله ی بعد و بعد را نیز بردارد. این قاعده است! و بعد از مدتی متوجه می شود که دشمن اول او عقب نشینی کرده است.
در اینجا شخص کم کم اعتماد به نفس پیدا کرده و قصدش استوارتر می شود و درگیر یادگیری کاری وحشتناک نخواهد بود. زمانی که این لحظه ی خوش فرا رسد، شخص می تواند بی تامل بگوید اولین دشمن طبیعی خود را شکست داده است. این کار به تدریج اتفاق می افتد، اما ترس به یکباره و سریع شکست می خورد....
کاستاندا در سال ۱۹۷۳ از انظار عمومی خارج شد تا بیشتر بر رشد درونی خود کار کند. او در یک خانه بزرگ با سه زن که به همسفران آگاهی موسوم بودند زندگی میکرد. آنها کسانی بودند که آماده قطع روابط خود با خانواده و حتی تغییر نام بودند. کاستاندا موسسه کلییر گرین را تاسیس کرد. این موسسه مروج تنسگریتی بود؛ که یک رویه سنتی در تولتک و در بردارنده تمرینهای قدرتمند معنوی است.