- موجودی: موجود
- مدل: 197689 - 82/3
- وزن: 0.30kg
تصویر
نویسنده: نیکولا واسیلیویچ گوگول
مترجم: رضا آذرخشی
ناشر: سپهر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 104
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1348 - دوره چاپ: 2
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو ؛ لبه بیست صفحه کتاب رد زردی مختصری دارد
مروری بر کتاب
این داستان روایت زندگی هنرمندی فقیر به نام «اندری پتروویچ چارتکف» Andrey Petrovich Chartkov است که با دیدن یک تابلوی پرتره در یک نمایشگاه نقاشی تمام ابعاد زندگیاش دچار تغییر و تحول میشود. این تابلو که پرترهی پیرمردی است نقطهی عطف زندگی این هنرمند بهحساب میآید و او را با لایههای عمیقتر زندگی و هنر روبهرو میکند.
مهتاب آن چنان در تاروپود پارچه سفید نفوذ کرده بود که گویی آن چشمان هولناک حتی از ورای پارچه نیز قابل مشاهده بودند.
با وحشت فراوان به پارچه خیره شد.گویی سعی داشت به خود بقبولاند ، آن چه که می بیند ، حقیقت ندارد! اکنون پرتره را به وضوح می دید .دیگر پارچه ای روی آن وجود نداشت...
چارتکف بار دیگر برای مشاهدهی آن چشمان فوقالعاده بهسوی پرتره گام برداشت و با وحشت تمام، دریافت که آن چشمان، مستقیماً به وی مینگرند. درواقع، آن نگاه یک نسخهبرداری ساده از طبیعت نبود. بلکه همان دیدگان سرد، بیروح و بیرحمی بود که شخص میتوانست در چهرهای جسدی که از گور برخاسته است، مشاهده کند. شاید علت اصلی این جنون بیمارگونه، مهتابی بود که همهچیز را در نور فریبندهی خود، غوطهور میساخت و تصاویر را بهگونهای دیگر در معرض نمایش میگذارد.
شاید هم علت دیگری داشت. بههرحال، او ناگهان از تنها بودن در اتاق خود به وحشت افتاد. آهسته از تصویر دور شد و از آن چشم برداشت. سعی کرد پرتره را نادیده بگیرد، اما چشمانش برخلاف ارادهی وی، بهسوی آن کشیده میشد. عاقبت، او حتی از قدم زدن در اتاق نیز هراسان شد. حس میکرد شخصی در پشت سر او گام برمیدارد و بدین خاطر، از بالای شانه وحشتزده به عقب مینگریست.