- موجودی: موجود
- مدل: 189441 - 121/2
- وزن: 1.20kg
ترجمه فن سماع طبیعی از کتاب شفا
نویسنده: ابن سینا
مترجم: محمدعلی فروغی
ناشر: مطبعه مجلس
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 684
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1316 - دوره چاپ : 1
کمیاب - کیفیت : نو ؛ لبه عطف و جلد کتاب زدگی مختصری دارد
مروری بر کتاب
متافیزیک آن طور که ابن سینا در کتابش با عنوان "شفا" در نظر گرفته، توضیح عقلانی همه هستی ست. ابن سینا "مشتق شدن همه چیز از هستی لازم"، ابدیت هستی و نیز نفی شناخت آنچه مجزا از منبع هستی ست را در این کتاب توضیح داده است.موضوع متافیزیک، هستی همانطور که هست و مشترک با هر آن چه هست می باشد.
ابن سینا می گوید که هستی نخستین موضوعی ست که به فکر در می آید. این نظر ابن سینا بعدها توسط فیلسوفانی نظیر آکویناس و هایدگر استفاده شده است. تعبیر هستی از این جمله ابن سینا، درک روح ما از موجودیت داشتن چیزهاست. هستی، همه چیز را نه آن طور که این گونه یا آن گونه است بلکه آن طور که موجودیت دارد دربر می گیرد.ابن سینا علاوه بر ارسطو، از نظر فارابی نیز بهره برده است. فارابی متافیزیک ارسطو را به این صورت در نظر گرفته بود که ١٠علت برای هستی وجود دارد که ٩ علت ثانوی هستند. از نهمین علت، علت دهم که علت فعال است به وجود می آید. دو علت اول، اولین کره آسمانی و هفت علت کرات مربوط به سیارات را یدید اورده اند.
فارابی روح این کرات را به خلقت جوهر جسمانی توسط خدا مربوط می دانست که ماده اولیه همراه با حرکت را تشکیل داده است که اجزایش با وجود تفاوتهای شکلی به هارمونی و هماهنگی رسیده اند، نیزعناصر چهارگانه طبیعی یعنی گرما، سرما، خشکی و رطوبت از آنها تشکیل شده است.در ادامه چرخه تکاملی، اشکال کامل تر یعنی گیاهان، جانوران و انسان یدیدآمده اند. فارابی همچنین به علم منطق، توانایی زبان و فکر یرداخته است. او تکامل ذهن را به سه مرحله ذهن بالقوه، ذهن بالقعل و ذهن به دست آمده تقسیم کرده است. از نظر او، نوع سوم ذهن با به کار بردن تصاویر و تصورات ذهنی حاصل شده است.
مترجم کتاب (محمدعلی فروغی) در مقدمه، انگیزه خود در ترجمه کتاب شفا را اینگونه توضیح میدهد: «اینجانب که همه عمر گرفتار مشاغل دولتی بودم، از آنجا که به علم و معرفت عشق داشتم و نیز اشتیاق به اینکه تا بتوانم کار تحصیل علم را بر دانشپژوهان آسان کنم، تفنّن و تفریح خود را در تألیف و ترجمه کتب یافتم و از جمله هوسها که در دل پروردم این بود که حکمت قدیم و جدید را به دسترس طالبان علم بگذارم و چون در حکمت مشّاء کتابی معتبرتر از شفا نیست، با بال شکسته اندیشه بلندپروازی به سرم زد و بر آن شدم که هر اندازه از آن کتاب گرانبها را بتوانم به فارسی درآورم.
وی همچنین در گزینش بخش طبیعیات از کتاب شفا و فن سماع طبیعی مینویسد: «ابوعلی سینا در کتاب شفا پیروی تمام از ارسطو در نظر داشته و خواسته است فلسفه آن حکیم بزرگ را بشناساند و آن کتاب مشتمل بر منطق و طبیعیات و ریاضیات و الهیات است؛ یعنی مجموع معلوماتی که آن زمان حکمت نظری خوانده میشد. اینجانب منطق شفا را منظور نظر نساختم؛ زیرا فرورفتن در آن فن را با پهنایی که شیخ بزرگوار به آن داده بیضرورت میپندارم و از این فن همان اندازه که در مقدمات تحصیل میشود، کافی میدانم. از منطق که گذشتیم به طبیعیات میرسیم و در صدر آن فن سماع طبیعی است که در کلیات آن علم است و مطابق است با یکی از تصنیفهای معتبر ارسطو که معروف به فیزیک میباشد. پس در ترجمه شفا از سماع طبیعی آغاز کردم و اینک که آن قسمت به پایان رسیده، بهصورت کتابی مستقل به چاپ میرسد.
او همچنین در ترجمه کتاب، شیوه ترجمه تحتاللفظی و درعینحال سلیس و روان را برگزیده، مینویسد: «سلیقه اینجانب در ترجمه مخصوصاً در کتاب علمی چنین است که عین کتاب به فارسی درآورده شود و در این مورد نیز بر همین روش رفتم؛ چنانکه میتوان گفت ترجمه تحت لفظی است؛ زیرا منظورم این بود که کتاب شفا عیناً بیکموزیاد به فارسی درآید و اگر بنا بود حاصل معنی را بگویم، کتابی مستقل مینگاشتم و زحمت ترجمه را بر خود هموار نمیساختم؛ جز اینکه هرچند در سلاست عبارت فارسی کوشیدهام، چون تجاوز از اصل و دخل و تصرف در عبارات مصنف را روا نمیدانستم، گمانم این است که فهم آن آسان نباشد؛ زیرا که شفا از کتابهای مشکل علمی است؛ چون گذشته از اینکه مطالب خود دقیق و محتاج به تأمّل است، چنین مینماید و پیشینیان هم تصریح کردهاند که شیخ اجلّ در امر تصنیف اهتمام نداشته، بسیار بهسرعت مینگاشته و مراجعه و حک و اصلاح هم نمیکرده است. به این واسطه اطناب مملّ و ایجاز مخلّ و پیچیدگی عبارت و مطلب در آن بسیار است.