- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 182943 - 111/7
- وزن: 0.50kg
ترجمان الاشواق
نویسنده: محی الدین ابن عربی
ترجمه و شرح: رینولد الین نیکلسون
مقدمه: مارتین لینگز
مترجم: گل بابا سعیدی
ناشر: روزنه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 237
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1377 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
ترجمان الاشواق یا مسر آرزوها و امیال ابن عربی به عنوان یکی از مهمترین آثار ادبی تصوف در کنار نوشته های بزرگترین شعرای فارسی زبان چون عطار ، جلال الدین رومی ، حافظ و جامی قرار دارد .
نیکلسون ابن عربی را به عنوان بزرگترین حکیم الهی توصیف می کند که تاکنون در میان اعراب پدید آمده است و در ارتباط با حفظ روش سنتی شعری اسلامی یک نوع ابهام مستمر در اشعار او وجود دارد که آیا آنها اشعارعاشقانه یی هستند که در لفافه قصاید صوفیانه بیان می شوند و یا قصاید صوفیانه یی هستند که به زبان عشق انسانی آمده اند.
مشاجرات دراینباره هرچه باشد، زیبایى و تخیل ابدى اشعار او را نمىتوان انکار کرد و امکان دارد در سطوح مختلف بر پایه ادراک خواننده تفسیر شود. به گفتۀ ابن عربى عرفا نمىتوانند احساسات خود را به دیگران انتقال دهند و تنها مىتوانند از طریق شیوههاى سمبولیک و نمادى احساساتشان را به آنانى که در این راه تجربه مشابهى بدست آوردهاند منتقل کنند.
پیشگفتار مارتین لینگز انتشار این کتاب در سال ١٩١١ یک رخداد مهم بوده که از طریق صفحات آن یکى از بزرگترین آثار عرفانى براى نخستین بار معرفى شده و در دسترس جهان غرب قرار گرفته است. علاوه بر آن مجموعه اشعار که در اینجا ویراسته و ترجمه شده و بهعنوان یکى از عمیقترین و شناختهترین آثار نویسنده شناخته شده است مکمل بىمانندى است بر نوشتههاى منثور وى چون فتوحات مکیه و فصوص الحکم.
هرچند ابن عربى « ۵۶٠ - ۶٣٠ هجرى» از مشهورترین عرفاى اسلامى است، تنها یکى از ١۵٠ اثر موجودى که تاکنون در نشریات اروپایى ظاهر شده است فهرست مختصرى از اصطلاحات متصوفه است که بهوسیله فلوگل (مستشرق آلمانى که اولین بار الفهرست را به زبان آلمانى چاپ کرد) همراه با تعریفات جرجانى تحت عنوان تعاریف عرفانى محیى الدین محمد بن على اوقلو به چاپ رسیده است. تاکنون که من اطلاع دارم، هیچیک از کتابهایش به هیچیک از زبانهاى اروپایى ترجمه نشده است و حتى هیچیک از تاملات عرفانى وسیعش که اثر فوقالعادهاى در جهان اسلامى داشته است، ارائه نگردیده است قدر مسلم آن است که قسمت بیشترى از نوشتههایش، در قالب نثر آمده است ولى اثر منظوم باقیماندهاش، شامل دیوانى است در حدود ۴۵٠ صفحه با چند مجموعه دیگر که در بولاق از شهرهاى مصر که در سال ١٢٧١ چاپ شده است.
یکى از اینها کتاب ترجمان الاشواق یا مفسر شوقها و عشقها است، که در حقیقت همراه با تفسیر است و نویسنده تقریبا به توضیح و تبیین معناى هر شعرى پرداخته است و همین خود انگیزه و محرک اساسى بود که مرا برانگیخت تا به مطالعه آن بپردازم. وى در اشعارش مىگوید: بعضى از چیزهایى که نفس بدان رسیده است و انس و محبت از دوستى کریم و بزرگوار و عهد قدیم که او را برمىانگیزاند، نرسیدم. با وجود این بخاطر او بعضى از اندیشههاى مشتاقانه را که با آن خاطرات گرانبها و بىچون همراه است، در شعر قرار دادم. من احساسات یک نفس آرزومند را بیان کردم و پیوندها و تعلقات صمیمى را که احساس مىکنم نشان دادم و ذهنم را به روزهاى گذشته و آن صحنهها و مناظرى که اهل بیت او مرا عزیز داشتند، پیوند مىدهم.
این امر از جهت اهتمام به پیمان قدیم و ایثار و فداکارى در نشستى بزرگ صورت گرفت، نویسنده ادامه مىدهد هر زمان که من نامى را در این کتاب مىبرم اشارتم بدو است و هر زمان به منزلى سوگوارى مىکنم مقصودم منزل اوست، در این اشعار من همیشه به تأثیرات و مکاشفات معنوى و مقایسات عالى، بر طبق عالىترین طرحى که ما صوفیان از آن پیروى مىکنیم، یاد مىکنم. خدا منع مىکند، خوانندگان این کتاب و سایر اشعارم را که خداوندان روح ارزشمند و شرارت را تحقیر مىکنند و داراى ارواح بلند آسمانى و بهشتى هستند، درباره آن بد نیندیشند. این صفحات شامل اشعار عاشقانهیى است در هنگامى که اماکن مقدّسه را در ماههاى رجب و شعبان و رمضان زیارت مىکردم، سرودم. و در این اشعار بطور استعارى به انواع مختلف علوم الهى و اسرار معنوى و علوم عقلانى و نصایح مذهبى، اشاره نمودم. من سبک عشقى و شکل بیان احساسات را بیان کردم، چه نفوس مردم شیفته آنند و از اینجا است که دلایل متعددى وجود دارد که کتاب بتواند خود را به صاحبان ذوق عرضه کند.
قریب به اکثریت آثار قلمی شیخ ابن عربی در موضوع تصوف و علوم غیبیهی عرفان به نگارش درآمده و در هر شهری که منزل گزیده کتابی نگاشته است، آن گونه که آثار او در هنگام اقامت وی در مصر بر اهل آن شهر صعب جلوه نمود و آوازهی نقد آرای و افکار او در مصر پیچید و عدهای سعی در ریختن خون وی کردند، تا این که «شیخ حسن بجائی» با تأویل سخنان شیخ، جان او را از دست ظاهر بینان مخالف رهایی بخشید.
آنچه قابل تأمل است اختلاف فاحشی است که دربارهی تعداد آثار شیخ در بین محققان اندیشهی وی دیده میشود، به طوری که عبدالوهاب شعرانی تعداد مولفات او را 400 و اندی و عبدالرحمن جامی متجاوز از 500 جلد و عثمان یحیی در پژوهش مستوفایش از 848 کتاب و رساله نام برده است...
ابن عربی در آغاز دیوان، ابتدا، در رابطه با ورودش به مکه معظمه و آشنا شدنش با جمعی از علماء، سخنانی به میان آورده، میگوید: در سال ۵۹۸ به مکه فرود آمدم، با گروهی از بزرگان و دانایان، مردان و زنان آشنا شدم. در میان ایشان کسی را چون جناب مکین الدین، ابو شجاع، زاهر بن رستم، نیافتم. هم چنین خواهر وی، شیخه ی حجاز، فخر النساء را در فضایل سرآمد همگان یافتم. کتاب صحیح ترمذی و بسیاری از دیگر کتب را در آن سامان خدمت شیخ تلمذ کردم، اما خواهرش که به حق، افتخار زنان و مردان دانشمند بود، کسی فرستادم و از وی درخواست استماع حدیث کردم، چون حدیث را نیکو میدانست، لیکن نپذیرفت و گفت: «آرزوهایم سرآمده و مرگم فرارسیده و این چندگاه پایان زندگیام در فکر بندگی خدایم؛ بدین جهت از این کار، معذورم»؛ با این حال، به برادر دانشمندش اجازه داد تا به نیابت از وی، رخصت عامی در ارتباط با همه روایات او برایم بنویسد و برادرش چنین کرد و اجازه نامه را به خط خویش برایم فرستاد...
شیخ مکین الدین را دختری بود که زیبایی صورت و نیکویی سیرت ، به حقیقت، در وی جمع آمده بود. نام وی، نظام، لقبش، عین الشمس و البهاء و از زنان بسیار فرهیخته و دانا، عابد روزه دار و معتکف پرهیزگار بود و... ما نیز از نظم خود در این کتاب، با زبان نرم مغازله و عبارات پاک تغزلی، بهترین آویزهها را به گردن او آویختیم... همواره در آنچه اینجا به نظم آوردهام، اشارهای است به واردات الهی و تنزلات روحانی و مناسبات علوی و این امر، بنا بر شیوه ی آرمانی ما جریان دارد... این معارف و معانی بلند را به زبان تغزل که نوعی شعر عاشقانه است، از آن جهت بیان داشتم که دلهای مردمان به این گونه بیان عشق میورزد و انگیزههای شنیدن آنها فراوان است.