- موجودی: موجود
- مدل: 164281 - 60/4
- وزن: 0.40kg
ترانه های بی هنگام
نویسنده: محمد عزیزی
ناشر: روزگار
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 184
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1389 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
دفتر پنجم مجموعه غزل
محمد عزيزي با اولين كتاباش «گوشت و زنگوله» خود را به عنوان نويسندهاي چيره دست در ادبيات داستاني معرفي كرد. داستانهايي با حال و هواي اقليمي او را به سمت ادبيات نوجوان كشاند و در سال 1354 كتاب «ميروم زنگوله بخرم» را به نشر رساند كه پنج بار در طول يك سال به چاپ رسيد و او را در كنار يك نويسنده جدي بزرگسال به صف ادبيات كودك و نوجوان كشاند. اما بعدها بيشتر او را به عنوان شاعر و منقد در عرصه مطبوعات ميبينيم.
برخي از كارهاي بعدي او عبارتاند از: همراه آفتاب، سايه در خورشيد، صداي نرم باران، آوازهاي خاموش، سفر صبح، شانههاي خاك، سفيدخواني و... ...غبار از دلم باز برخاسته است كسي يك نفس در دلم تاخته است مرا تا بيندازد از پاي، مرگ به جانم كنون پنجه انداخته است...
خداحافظ ای بچه های محل
خداحافظ ای زهر مار و عسل
خداحافظ ای میوه های لکی
که زنبیل تان را کشیدم تکی
خداحافظ ای شام من پای مرغ
که خوردم تو را بارها جای مرغ
خداحافظ ای کوچه ها خانه ها
خداحافظ ای شهر پروانه ها
خداحافظ ای مسجد ای باغ من
تو بودی فقط مرهم داغ من
من افتاده بودم تو پایم شدی
اگر خسته بودم عصایم شدی
اگر می وزم من نسیم تو ام
خدایا ! من آن یاکریم توام
اگر من نوشتم تو دادی قلم
سرودم برایت که من عاشقم
منم عاشق جبهه های نبرد
شکفتن در آن باغ مردان مرد
همان ها که دل را صفا داده اند
به دل عطر یاد خدا داده اند
سر از پا ندانند وآسان روند
به مهمانی جان جانان روند