- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 161202 - 45/1
- وزن: 0.80kg
تذکره همایون و اکبر
نویسنده: بایزید بیات
به کوشش : محمد هدایت حسین
ناشر: اساطیر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 450
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1382 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
این کتاب که در سده دهم هجری (شانزدهم میلادی) به فارسی نوشته شده، رویدادهای میان دو پادشاه سلسله گورکانی، یعنی همایون و فرزندش اکبر را در بر دارد. رویدادهای دوران همایون از ۹۴۹ هجری (۱۵۴۲ م) هم زمان با آمدنش به ایران تا ۹۹۹ هجری (۱۵۹۰ م)؛ یعنی پس از ۳۵ سال پادشاهی اکبر، دنبال میشوند. این کتاب از منابع مهم در باره گورکانیان هند و روابطشان با ایران در روزگار صفویان به شمار میرود.
درونمايه اثر را در چهار بخش مىتوان گنجاند:
اول : رويدادهاى سالهاى 949 تا 953 هجرى با عنوان «فصل اول در سفر همايون پادشاه از بكر (بهكر) به طرف خراسان و عراق و طواف روضه مقدسه امام ابوالحسن على الرضا و آنچه درين سفر روى نمود»؛
دوم : رويدادهاى تاريخى سالهاى 953 تا 959 هجرى با عنوان «فصل دويم در بيان واقعاتى كه در سنه 953 به ظهور آمد»
سوم : رويدادهاى تاريخى سالهاى 959 تا 961 هجرى با عنوان «فصل سوم برآمدن مرزا (ميرزا) كامران و مرزا عسكرى از كولاب و خبر يافتن همايون پادشاه از بغاوت ايشان و متوجه شدن دره قبچاق به جهت دفع و رفع مرزا كامران و ديگر سوانح»
چهارم : رويدادهاى سالهاى 961 - 999 هجرى كه به رغم عنوان كوتاه «فصل چهارم در فتح هندوستان»، بلندترين بخش كتاب به شمار مىرود.
بایزید هنگام نوشتن آن، پیر و سال خورده شده بود و ناگزیر با یاد آوری اطلاعات و خاطراتش در باره روزگار سرگردانی و پریشانی همایون، آنها را برای دیگری باز میگفت (املا میکرد) و از این رو، جملاتش پیوندی منطقی با یک دیگر ندارند. پرفسور سوکمار نیز تاریخ مختصر بایزید را «نامنظم» و از دید تاریخ نگاری ناقص میخواند؛ زیرا نویسنده بارها به شرح رویدادهایی پرداخته است که با موضوع اصلی پیوندی ندارند و گاهی با پرداختن به تاریخ شخصی و خانوادگیاش، پیوستگی مطالب را از میان میبرد.
باری، بایزید خواندن و نوشتن نمیدانست و تنها رویدادها را روایت میکرد و به گمان، کسی به نام احمد دهلوی، کاتب منشی شیخ ابو الفضل مبارک آنها را مینوشت. کاتب نیز در بسیاری از جاها، سخنان ساده بایزید را به سبک و سلیقه خود در آورده و آنها را تغییر داده و به عبارت پردازی و مغلق نویسی منشیانه پرداخته است و از همین روی، سبک انشای این اثر یک سان و هم آهنگ نمینماید. نویسنده، به رغم شیوه چکیده نویسی اش در این اثر، به دلیل پاسداشت شاه صفوی ، متن کامل نامه او را به همایون (۲۵۰۰ واژه) آورده است.
روایتها و گزارشهای معاصر بسیار کمی در باره پادشاهی همایون در دست است. هم چنین نسخههای خطی این آثار از دید سودمندی و پرباری، بسیار اندکند؛ زیرا جز تذکره الواقعات (۹۹۵ ه/ ۱۵۸۷ م) جوهر آفتابه چی که شمار اندکی از نسخههای خطی آن در فهرست (کاتالوگ) کتاب خانههای هند شناسانده شدهاند، به منبع دیگری برای دریافتن اطلاعات سودمندی در باره این سلسه دست رسی نیست و از این رو، پژوهش در باره تاریخ سدههای میانه هند بسیار دشوار مینماید و به گفته پروفسور سوکمار رای، تاریخ همایون، کمتر از دیگر امپراطوران مغول هند به دیده مورخان آمده است.
این کتاب پس از تذکره الواقعات اهمیت فراوانی دارد؛ زیرا نویسنده، دیدههای خود را در روزگار دراز همراهی اش با همایون در این اثر گزارش کرده است.
البته گزارشهای بایزید به رغم گزارشهای جوهر بلند و گسترده نیست و از همین روی، خودش نیز اثرش را «مختصر» میخواند. او در نوشته هایش به سفر همایون به ایران و ماندنش در دربار صفوی میپردازد. این اثر، گنجینه گران بهایی از اطلاعات تاریخی در باره روزگار پادشاهی همایون و اکبر به شمار میرود و از دید تاریخ دوره همایون، بیش از دیگر آثار در این باره مانند همایون نامه (قانون همایونی) خواند میر یا همایون نامه گل بدن بیگم میارزد.
آگاهی نویسنده در باره همایون به اندازهای است که ابو الفضل مبارک، مورخ دوره پس از او در تاریخ بزرگ خود (اکبرنامه)، از آن بسیار بهره برده است. هم چنین منبع مستقیم بسیاری از نویسندگان تاریخ همایون را همین کتاب میتوان برشمرد.
این تذکره که اطلاعات تاریخی بسیار باارزشی در باره موضوع پیش گفته در بر دارد، به فهرستی دقیق میماند که گفتار و رفتار پیروان و همراهان همایون را در سفر به ایران باز مینماید. نویسنده در تاریخ رویدادها به خطا و لغزشهایی دچار شده است. برای نمونه، وی تاریخ فتح قلعه قندهار را ۹۴۰ هجری میداند، اما تاریخ دقیق این رخداد ۲۵ جمادی الثانی ۹۵۲ هجری (۱۵۴۵ م) است.
پرداختن به برخی از موضوعهای اجتماعی و آیینهای رایج در سده دهم هجری (شانزدهم میلادی) در سرزمین هندوستان یا ایران روزگار صفویان، از ویژگیهای مهم این کتاب است. نویسنده به برپایی نماز عید فطر در مشهد و چگونگی رؤیت ماه، «گرگ دوانی و چوگان بازی مردم تبریز »، مسابقههایی مانند «قبق انداختن»، «مراسم ختنه سوران» اکبر و «آیین بندی باغها» به این مناسبت، «شرح کشتی گرفتن» و «مراسم شکار همایون» اشاره میکند و آنها را شرح میدهد.
وی با نام بردن از افراد پرآوازه و هنرمندان و نقاشان این دوره، گزارش درازدامنی در باره کارهایشان عرضه میکند و به ارزیابی کارهای دو نقاش ایرانی نام دار که به دعوت همایون به هند رفتند؛ یعنی ملا عبد الصمد مصور و میر سید علی تبریزی، از شاگردان کمال الدین بهزاد میپردازد.
پرداختن به تاثیر ایرانیان در قلمرو گورکانیان هند از دیگر نکتههای ارزش مند کتاب است. بیرام بیگ بهارلو (بیرم خان) که از ترکمانان قراقویونلو و از تیره بهارلو و شیعه مذهب بود، بر پایه علاقه اش به این مذهب و ایران، هنگام سرگردانی همایون به وی سفارش کرد که بدین کشور پناهنده شود و از شاه صفوی کمک بخواهد. هم چنین حسین قلی سلطان شاملو برادر حاکم سیستان، پس از بازگشت همایون به هند در خدمت وی در آمد و با فداکاری و داناییاش، نام و آوازهای یافت و به مهرداری همایون منصوب شد...