- موجودی: موجود
- مدل: 184853 - 27/3
- وزن: 0.30kg
تاک های بلور ، ناشنوایی ، در قاب های تمام قد
نویسنده: رضا شیرمرز - سروش قاسمیان - سپیده خمسه نژاد
ناشر: نمایش
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 160
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1388 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
«تاکهای بلور» مجموعهای از سه نمایشنامه با عنوانهای «تاکهای بلور» نوشتهی رضا شیرمرز(-۱۳۵۳)، «ناشنوایی» نوشتهی سروش قاسمیان و «در قابهای تمام قد» نوشتهی سپیده خمسهنژاد است. این سه نمایشنامه به مناسبت برگزاری بیست و هشتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر در بهمن ماه ۱۳۸۸ به نمایش درآمدند.
برای تاکستان من، دیگر چه توان کرد که من نکردم؟ پس چون منتظر بودم که انگور بیاورد، چرا انگور بد آورد؟ لهذا اینک شما را اعلام مینمایم که من به تاکستان خود چه خواهم کرد. حصارش را برمیدارم و چراگاه خواهد شد. دیوارش منهدم میسازم و پایمال خواهد شد. و آن را خراب میکنم که نه پازش و نه کنده خواهد شد و خار و خس در آن خواهد رویید، و ابرها را امر میفرمایم که بر آن نبارند.
... گوهر: (اسلحه قدیمی و رنگ و رورفتهای را از چمدان بیرون میکشد.) بدرالدجی این تپانچه رو با خودش حمل میکرد، آخه فکر میکرد در برابر تهمتهایی که بهش زدن هیچ سلاحی کارایی نداره. یه بار بهم گفت که حتی این وسیله هم حقیر و ناچیزه در برابر توحشی که اون سالها رو فراگرفته بود و جون آدمها رو تهدید میکرد. بهش تهمت زدن.
میخواستن دستگیرش کنن و بفرستنش دارالمجانین، چون اعتراض داشت به شکافهایی که پیکرهی این مملکت رو تکهتکه کرده بود. میخواست بوی زن رو به مشام همه شهرها برسونه، بویی که به باد رفته بود، اما به جاش، خاک مرده روی سرمون پاشیدن.
(مکث) از میانسالی که گذشت، با این تپانچه دوست شد. راستش منم داشتم مخالفتهام رو باش پس میگرفتم، ولی فرار من از توحشی که داشت دامنگیر من هم میشد، منو به شکل تیری درآورد که همیشه در کمانه، اما هرگز شلیک نمیشه.