- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 161460 - 74/2
- وزن: 0.50kg
تاملی در مدرنیته ایرانی
نویسنده: علی میر سپاسی
مترجم: جلال توکلیان
ناشر: طرح نو
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 384
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1384 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
بحثی درباره گفتمان های روشنفکری و سیاست مدرنیزاسیون در ایران
داستان مدرنیته ایرانی بیان امید و اضطرابی است که زیستن در جهان معاصر ، در ما پدید آورده است.
تحقق مدرنیته در ایران ، بدون یک شجاعت ذهنی و آمادگی برای یک « خانه تکانی » فرهنگی و دل کندن از بسیاری از تعلقات به ارث رسیده ، بعید است که عملی شود.
با این وجود ، مدرنیته آن قدر جذاب است و آن قدر امید برای سعادتمندی و نیل به آسایش زندگی ، در دلها می افزود که نمی توان از آن به سادگی گذشت. در چنین موقعیتی مساله ما ایرانیان ، رسیدن به نوعی تعادل روحی و فرهنگی میان هویت یگانه تاریخی مان و ارزشها و ساختارهای جهان جدید است.
تاملی در مدرنیته ایرانی داستان مواجهه شورمندانه و پرماجرای قوم ایرانی با مدرنیته است. داستان از خود مترنتیه شروع می شود. از حادثه خجسته ای که در غرب اتفاق می افتد، و همزمان متفکران و فلاسفه ای ظهور می کنند تا این رخداد جدید را بشناسند و از آن تفسیری ارائه دهند. این متفکران، در تفسیر خود، به حضور یک «غیر» با «بیگانه» نیاز دارند تا در تقابل با آن، خود مدرن خویش را تعریف کنند.
چنین است که دوگانه های عقلانی/غیرعقلانی، متمدن/بربر، غربی/شرقی، اروپایی/«غیر» و بالاخره مدرن/سنتی پدید می آید و هرآنچه معقول و گشوده و مداراخواهانه و عرفی است به اولی، و هرآنچه تعصب، جمود، بندگی و دینی است به دومی نسبت داده می شود. متفکران غربی، از منتسکیو و هگل و مارکس گرفته تا برنارد لوئیس و هانتینگتون هر یک به سهم خود می کوشند تا به روایت اروپامدار از مدرنیته استحکام بخشند، مدرنیته را تجربه انسان اروپایی معرفی کنند و جوامع دیگر را در جایگاهی بنشانند که بیرون از ساحت مدرنیته قرار دارد.
بیش از دو سده پیش از این، هنگامی رشادت های عباس میرزا سربازان ایرانی در برابر قوای متجاوز روس بی نتیجه ماند و باوجود حمایت های مردمی، همراهی روحانیون (که امر به جهاد داده بودند) و حمایت های سلطانی فتحعلی شاه، سپاه ایران شکست های سختی از قوای روس متحمل شد؛ عباس میرزا با این واقعیت تلخ روبه رو شد که روزگار قدر قدرتی ایران، سال هاست به آخر رسیده و در ایامی که فرنگیان پیش می رفتند، ایرانیان در خواب خوش بودند.این شاید اولین رویارویی جدی یکی از دولت مردان ایرانی، با واقعیتی برخاسته از دنیای مدرن و اهمیت الزامات آن بود. آنچه ایرانیان تجدد نامیدند و در سال های بعد چگونگی رویارویی با آن دغدغه بسیاری از روشنفکران و وطن دوست شد که در صف نخست نیز خود عباس میرزا، با درک ضرورت ارتباط و فهم دنیای مدرن، قرار داشت و هم، او بود که نخستین محصلان ایرانی را به فرنگ فرستاد، هریک را در رشته ای گماشت تا علوم مختلف را بیاموزند و به وطن بازگردند.
دریغ آنکه عمر او کفاف آن نداد که تدبیر خود را پی گرفته و نتیجه کارش را ببیند و بعد از او نیز کمتر کاردانی پیدا شد که دردمندانه و از سر درک ضرورت پیگیر کار او شود. به هرتقدیر با گذر زمان کج دار و مریز دستاوردهای دنیای مدرن وارد ایران شد و با ورود آن ها فرهنگی غریبه نیز وارد این خاک شد که با سنت های دیرینه سازگار نبود.اما از این فرهنگ وارداتی غریبه گریزی نبود؛ پاره ای از روشنفکران با درک اهمیت مدرنیته و ناگزیری از رویارویی با آن، از در سازگاری با آن درآمدند و هریک به طریقی کوشیدند جامه ایرانی بر تن آن کنند و جامه ی فرنگی بر تن ایرانی!
یکی گفت که باید سنت را کنار گذاشت و از فرق سر تا نوک پا لباس نو پوشید، دیگری از در ستیز با هر چیز نو بر آمد که جامه ی نو لباس کفر است بر تن ایرانیان. و برخی نیز میانه را گرفتند که نو شدن نه تنها با روح اسلام سازگار است که خود آن است و چه بسا غربیان، از غفلت ما بهره برده و تجدد را از اسلام استخراج کرده باشند و ... ماجرا تنها به اینجا محدود نماند، اگر در زمان قاجار این روشنفکران بودند که منادیان تجدد محسوب می شدند، در عصر پهلوی اول و دوم، حکومت بود که داعیه دار آن شد و شکل آمرانه اش را به نمایش گذاشت، غافل از آنکه به جای پوشاندن لباس نو بر تن مردم، گور خود را می کند و سرانجامش را دیدیم.داستان ما به عنوان جامعه ای برخوردار از تاروپود سرشته از باورهای مذهبی و سنتی عمیق و رویارویی آن با مدرنیته ماجرایی ست درازدامن و دارای اهمیت بسیار. چه بسا اگر فهم ما از مدرنیته و نسبت مان با تجدد درست تعریف شده بود، بسیاری از چالش های امروز در حوزه های مختلف دامن گیرمان نمی شد؛ که پرداختن به آن در این مختصر نمی گنجد.
کتاب تأملی در مدرنیته ایرانی، حکایت همین ماجراست؛«داستان شورمندانه و پرماجرای قوم ایرانی با مدرنیته». این کتاب می کوشد روایتی باشد از سیر تحقق مدرنیته در ایران، امری که از غرب به ایران وارد شد. و جالب اینکه در خود آن دیار طی تاریخی پرفراز و نشیب در طول چند سده محقق شده بود، اما ایرانیان که در سیر انحطاط سیاسی بعد از صفویه ، در میانه عصر قاجار آن روبه رو شدند و کوشیدند به جبران عقب ماندگی خود، نسخه هایی گوناگون برای تحقق سریع آن بپیچند.
علی میر سپاسی با رویکردی پژوهشی نگاهی دارد به این مهم، در طول و عرض تاریخی خود در ایران معاصر و در دوره های مختلف زمانی و باسیاست ها و روش های گوناگون. «تأملی در مدرنیته ایرانی» یکی از جدی ترین پژوهش ها در زمینهٔ مدرنیته و تجدد در ایران است؛ برخلاف بسیاری از کتاب ها که موضوعی مشابه را دستمایه خود قرار داده اند و تنها راوی تاریخ آن بوده اند؛ نویسنده این کتاب به جای روایت تاریخ مکرر گفته شده به تحلیل آن پرداخته است. این کتاب در سال ۲۰۰۰ توسط دانشگاه کمبریج به چاپ رسید و پس از انتشار با استقبال بسیار خوبی از سوی محافل علمی و دانشگاهی روبه رو شد تا آنجا که برخی آن را به عنوان متن درسی انتخاب کردند. در سال ۲۰۰۱ نیز این کتاب عنوان بهترین پژوهش فرهنگی سال را به خود اختصاص داد.
این کتاب علاوه بر یادداشت هایی از نویسنده و مترجم از یک پیشگفتار مفصل با عنوان «مدرنیته و فرهنگ» برخوردار است که نویسنده در خلال آن علاوه بر تبیین برخی مفاهیم کلیدی پیش زمینه ای مبسوط برای ورود مخاطب به متن در اختیارش قرار می دهد.خود کتاب اما در هفت فصل نوشته شده، هفت فصلی که کلیات و جزییات آن به شکلی دقیق و حساب شده نوشته اند تا سیر تدریجی حرکت کتاب رو به جلو سازگار با منطق درونی این بحث و فهم بهتر مخاطب باشد.در فصل نخست به روایت های غربی مدرنیته پرداخته شده است، در این فصل نویسنده می کوشد تصویری از روایت اروپامدار مدرنیته ارائه کند و همچنین به جریان هایی که به استحکام این روایت پرداخته و کوشیده جوامع دیگر را بیرون از ساحت مدرنیته قرار دهند، بپردازد....