- موجودی: موجود
- مدل: 200754 - 42/1
- وزن: 0.20kg
تام بند انگشتی
نویسنده: شال پرو
مترجم: سارا
ناشر: کورش
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 16
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: دهه پنجاه - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : در حد نو ؛ جلد پشتی با مداد علامت گذاری شده
مروری بر کتاب
مصور - رنگی
تام پسر بند انگشتى به کمک پیر مرد جادوگرى که بازرسى شاه آرتور را مى کرد در خانه زن و مرد کشاورز بدنیا آمد. او از بس کوچک و با هوش بود اتفاقات زیادى برایش مى افتاد تا اینکه روزى خود را در پى حادثه اى در منزل شاه آرتور دید همه از او منجمله شاه خوششان آمد و سرگرمى خوبى براى شاه بود تا آنکه بخاطر حسادت اطرافیان شاه خواست به کمک پروانه اى از کاخ خارج شود ولى چون در باغ گل زیاد بود پروانه از کاخ خارج نشد...
در زمان شاه آرتور کشاورزی بود که آرزویی نداشت ؛ مگر اینکه پسری داشته باشد ، حتی اگر این پسر از انگشت شست او بزرگتر نباشد. کشاورز زنش را نزد مرلین فرستاد و با جادوی مرلین آنها ظرف سه ماه صاحب پسری کوچکی شدند. روزی تام ظرف های مادرش را از اشعه خورشید میآویزد اما وقتی بقیه پسرها از او تقلید میکنند، همه ظرف هایشان میشکند و آنها دیگر با تام بازی نمیکنند. تام در خانه میماند و هنگامی که مادرش پودینگ درست میکرد ، درون یکی از پودینگ ها میافتد.
مادر تام بی خبر از همه جا پودینگی را که تام در آن بود به گدایی میدهد. در راه تام داد میزند و گدا که ترسیده بود ، پودینگ را پرت میکند. تام با خوردن پودینگ خود را رها کرده و به خانه بازمی گردد. مادرش که حالا بیشتر مراقبش بود . روزی تام را با خودش برای دوشیدن شیر برد ، اما گاو او را خورد که با خوراندن مسهل به گاو او را نجات دادند.
روز دیگری با پدرش به مزرعه رفت و هنگامی که مشغول بازی با مترسک بود ، کلاغی او را با خود برده و در خانه غولی انداخت. غول تام را میخورد ، اما بالا آورده و تام را به دریا پرت میکند. این بار پرندهای که عاقبت خود برای شام شاه آرتور شکار میشود ، او را میخورد و ماجراهای تام پس از آن در دربار شاه آرتور ادامه مییابد.