- موجودی: موجود
- مدل: 202327 - 117/6
- وزن: 0.30kg
تالار آئینه
نویسنده: امیرحسن چهل تن
ناشر: به نگار
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 239
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1369 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : صفحات درحد نو ؛ جلد کتاب سائیدگی دارد
مروری بر کتاب
در تاریک روشن اتاق زیر نور مات و رقیق فانوس آنگاه میرزا را دید آنهمه باریک که می توانست از درز باریک میان در بگذرد. در آخرین لحظه وقتی برخاست و به بستر زن پشت کرد همین قدر باریک و نحیف بود؛ باریک چون یک تار مو.
هزار سال است زنهای این خانه به همین درد میمیرند. خانوم بزرگ هم همینطور مرد. همانقدر جوان و زیبا بود که خانوم بود. دده خانوم بزرگ خودش به من گفت، پشت به پشت این درد توی این خانه ماندگار شده، بیحکیم و بیدواست این درد. شاه زمان جوانی او را داشت.
تو زبانم لال، لابد عاقبت او را داری. این خانه برای همین سامان نمیگیرد. توی خاک باغچهها طلسم هزار ساله چال شده؛ حالا خانوم این خانه تویی. همیشه باید پیش از غروب چراغ مهیا کنی. این خانه روشنی میخواهد، میرزا نمیداند....
رمان«تالار آیینه» را هرچند به معنای خاص کلمه رمانی تاریخی سیاسی نمی توان خواند ولی بخشی از قابلیت شاخص رمان بعد تاریخی آن است . و نویسنده با ظرافت داستان پنج زن را در چنین زمینه ای پیش برده است. این رمان در پنج بخش تنظیم شده است که در هر بخش، نقش یکی از زنان عمدگی می یابد؛ زنانی که همه شان رازی سر به مهر دارند.
برخورد صحنه های جامعه با آنچه درون خانه می گذرد، تقابل ذهنیت زنانه یا تاریخ است. نویسنده در این رمان تصاویری رنگین از دنیای زنان اشرافی عصر قاجار ترسیم می کند. او در ابداع لحن زنان موفق است و از ورای گفتگوهای زنانه، آلام و آمال و مشغله های روحی آنان را آشکار می کند...
هزار سال است زنهای این خانه به همین درد میمیرند. خانوم بزرگ هم همینطور مرد. همانقدر جوان و زیبا بود که خانوم بود. دده خانوم بزرگ خودش به من گفت، پشت به پشت این درد توی این خانه ماندگار شده، بیحکیم و بیدواست این درد. شاه زمان جوانی او را داشت. تو زبانم لال، لابد عاقبت او را داری. این خانه برای همین سامان نمیگیرد. توی خاک باغچهها طلسم هزار ساله چال شده؛ حالا خانوم این خانه تویی. همیشه باید پیش از غروب چراغ مهیا کنی. این خانه روشنی میخواهد، میرزا نمیداند.