- موجودی: موجود
- مدل: 199693 - 112/3
- وزن: 0.30kg
تاریخ هندوستان
نویسنده: محمدصالح وکیل
ناشر : خورشید
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 90
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1352 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
از قرن هجدهم تا آغار استقلال
دورهٔ استعمار انگلستان در هند حدود یک قرن و نیم از ۱۸۰۰ تا ۱۹۴۷ میلادی طول کشید. نفوذ و تسلط انگلستان در دو مرحله جلوهگر شد؛ نخست از طریق تلاش کمپانی هند شرقی در به دست آوردن اجازهٔ فعالیتهای بازرگانی و اخذ امتیازات از حکمرانان محلی یا مرکزی که به تصرف سرزمین هند بجز پنجاب، سند و کشمیر و سقوط گورکانیان انجامید و سپس جایگزین شدن دولت انگلستان و اعلام انضمام رسمی هندوستان به مستعمرات و متصرفات بریتانیا
دولت بریتانیا بر اثر شورشهای سال ۱۸۵۷ میلادی در هند، کمپانی هند شرقی بریتانیا را که گردانندهٔ هند بود منحل کرد و به این سرزمین خودمختاری داده شد. در سال ۱۸۷۷ ملکه ویکتوریا امپراتور بریتانیا به هند دعوت شد. در آن دوران نمایندهٔ مخصوص ملکه که از طرف حکومت بریتانیا تعیین میشد، بر هند فرمانروایی میکرد، و یک هیئت (اجرائی) مرکب از افراد عالیرتبهٔ دولت بریتانیا او را راهنمایی میکردند. به تدریج عدهای از رهبران هندی در سال ۱۸۸۴ دستجات و سازمانهای ملی را تشکیل دادند که هدف اصلی آنان رسیدن به استقلال تام بود. در سالهای ۱۹۰۶ تا ۱۹۱۵، دولت بریتانیا ناچار شد که ادارهٔ بعضی از امور کشور را به مردم هند واگذار نماید.
شورش ۱۸۵۷ (نامهای دیگر: جنگ اول استقلال هندوستان، شورش کبیر، شورش سربازان هندوستان، شورش ۱۸۵۷، شورش سپاهیان) از سوی سپاهیان هندی شاغل در کمپانی هند شرقی بریتانیا (سیپویها) در ۱۰ مه ۱۸۵۷ در شهر میروت شروع شد و به سرعت به شورشهای سربازان و مردم عادی بخصوص در فلات گنگ علیا و مرکز هندوستان انجامید.
سربازان شورشی هندی بهادرشاه دوم را که در آن زمان ۸۲ سال داشت و مقرری ماهانهاش را از دولت بریتانیا دریافت میکرد را به عنوان «پادشاه و رهبر خود» خواندند. این شورش به سرعت به نواحی دیگر نیز راه یافت و کانپور، لکهنو و به ویژه در بخشهایی از بیهار نیز مردم مخالفت خود را با حضور و نفوذ انگلیسیها اعلام کردند. دو روز بعد بهادرشاه برای هدایت قیام و تنظیم امور سپاه و کنترل شهر فرمانهایی صادر کرد.
وی به خوبی آگاه بود که نیروهای انگلیسی به زودی به سرکوب آنها خواهند آمد؛ از اینرو برای متحد ساختن امیران، شاهزادگان و راجههای مناطق دیگر به پا خاست و در تاریخ ۲ مه ۱۸۵۷ اعلام کرد که برای آزادی هندوستان از چنگال انگلیسیها میجنگد و پس از آن از دنیای سیاست کنارهگیری میکند. وی همچنین نامههایی به ۳ گروه زمینداران، سپاهیان و صنعتگران نوشت و یادآوری پایگاه و اهمیت آنان در دورهٔ فرمانروایی بابریان، خواهان اتحاد و حمایتشان از شاه و قیام شد.
اما این درخواست بیپاسخ ماند و دوران فرمانروایی او بر دهلی بیش از ۴ ماه دوام نیافت. در پی هجوم نیروهای ارتش بریتانیا به شهر دهلی، بهادرشاه به آرامگاه همایون، دومین پادشاه تیموری هند پناه برد. در تاریخ ۲۰ سپتامبر ژنرال ویلسن دهلی را تصرف کرد و با تعقیب شورشیان، بهادرشاه و خانوادهاش نیز گرفتار شدند...
شورش هند بزرگ ؛ حرکتی که باعث دگرگونی های قابل توجهی در هندوستان و منطقه شد: سلسله مغولان کبیر و نیز ملوک اود منقرض شدند و حکومت کمپانی هند شرقی در هندوستان به پایان رسید. ازآنجاکه انگلیسی ها این حرکت را نتیجه تحریک عوامل خارجی، ازجمله ایران، می دانستند، درصدد افزایش حریم امنیتی هندوستان برآمدند.
در 4 مارس 1857، عهدنامه صلح پاریس با ایران نیز به امضا رسید که ضربه شدیدی بر استقلال سیاسی و اقتصادی ایران وارد کرد و باعث نفوذ انگلیسی ها در ایران شد. شورش هند پیامدهای منفی بسیاری در ایران برجای گذاشت: جدایی هرات، ترکستان، آسیای میانه (مرکزی) و قسمت هایی از سیستان و بلوچستان از ایران، رواج کشت تریاک، افول فرهنگ و زبان فارسی در هند و قطع رابطه مثبت علمی و فرهنگی ایران و هند.