- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 185499 - 108/6
- وزن: 0.80kg
تاریخ نیشابور
نویسنده: ابوعبدالله حاکم نیشابوری
مترجم: محمد بن حسین خلیفه نیشابوری
به کوشش: محمدرضا شفیعی کدکنی
ناشر: آگه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 410
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1375 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
این کتاب در اصل تألیف ابوعبدالله حاکم نیشابوری (321 ـ 405 هـ.ق) است که چند بار تغییر و تحول یافته تا بدین صورت درآمده است. اصل کتاب حاکم، بسیار مفصل بوده است؛ اما در همین شکل و شمایل موجود هم یکی از مهمترین کتابها در نوع خود به شمار میرود. بخشی از این کتاب تاریخ نیشابور است، به معنی دقیق کلمه و بخشی نیز مشتمل است بر احوال جمعی از دانشمندان نیشابور در چهار قرن اول عصر اسلامی و نیز دانشمندانی که از نقاط مختلف ایران بزرگ، برای تحصیل یا تدریس به نیشابور آمدهاند و در یک نگاه عام فهرستی از دانشمندان مسلمانی که از اقصای عالم اسلامی، از اندلس تا مرز چین، به نیشابور آمدهاند و در این شهر تحصیل، تدریس یا اقامت داشتهاند.
ابوعبدالله حاکم در این کتاب 2680 تن از بزرگان برخاسته از نیشابور را در هشت طبقه یا گروه دستهبندی کرده است که با جمع صحابه آغاز میشود و به دانشمندانی که معاصر مؤلف بودهاند، ختم میشود. بر طبق نسخه حاضر در این کتاب 28 تن از صحابه معرفی شدهاند و 71 تن از اشراف تابعین و 83 تن از اتباع تابعین و 614 تن از اتباع اتباع و 512 تن از طبقه پنجم علمای نیشابور و کسانی که بدان شهر درآمدهاند و به نشر علم پرداختهاند و 323 تن از طبقه ششم از دانشمندان ساکن نیشابور و 950 تن از مشایخ حدیث مؤلف کتاب، که حاکم از آنها سماع حدیث داشته است. در تکمله این فصل که خود بخشی است جداگانه، 99 تن از کسانی که بعد از فراغت از تألیف کتاب ـ رمضان سال 388 ـ وفات یافتهاند و از مشایخ حدیث مؤلف به شمار میرفتهاند بر آن افزوده و بخش رجالی کتاب را با آن پایان داده است.
الحاکم نیشابوری نویسنده این کتاب ، مینویسد که نشابور را انوش بن شیث بن آدم ساخت. در افسانههای مربوط به ایران باستان، بنای این شهر را به دوران اساطیری ایران و به عهد طهمورث، نسبت دادهاند. این زمان حدوداً با هزارهٔ چهارم قبل از میلاد مسیح، که شهرنشینی رونق یافته بود، قابل انطباق است. میتوان چنین انگاشت که شهر، از جهت موقع اقلیمی و سوقالجیشی، در سراسر دوران عهد باستان تا زمان ساسانیان شکوفا بوده و پیوسته رو به پیشرفت داشتهاست. در زمان هخامنشیان، شهری که بعدها نیشابور خوانده شد، جزء ساترپی پارت (پرثو) بودهاست....
هر پدیدهٔ کوچک تاریخی که هماکنون در این دیار میبینید، نشانهای است از فرهنگ ایران بزرگ، عصارهٔ تاریخ و فرهنگ ایران باستان از زبان، رسوم و سنتهای مردم زحمتکش این خاک و بوم تراوش میکند... برای من، نیشابور محل تقدس تاریخ است. البته، تنها خجندی ای نیستم که این ادعا را دارم....
نیشابور در طول تاریخ یکی از بزرگترین مراکز دانش اسلامی، و موطن بسیاری از دانشمندان، شعرا، صوفیان و دیگر بزرگان بودهاست، و به عنوان نماد تاریخ و فرهنگ ایران مطرح شدهاست. این شهر در دوره ساسانیان، در حدود دهههای میانیِ سده یِ سومِ میلادی به فرمان شاپور اول تأسیس شد.در سال ۶۴۳ میلادی در زمان خلافت عمر بن خطاب فتح شد. همچنین نیشابور پایتخت اولین حکومت نیمه مستقل ایرانی پس از دورهٔ امویان بودهاست.
این منطقه به دلیل آب و هوای خوب و شرایط مناسب زندگی، مهاجر پذیر بودهاست. مهاجرین عرب، که در اولین سالهای پس از ورود اسلام به این شهر شخصیتهای علمی و فرهنگی بودند. برخی از مهمترین جنبشهای ضد خلافت اموی و عباسی در این دیار شکل گرفت. این امر از اولین سالهای سلطهٔ اعراب گزارش شدهاست به طوری که چندین بار حاکمان خلافت اموی و عباسی نیشابور با قیام مردم بیرون رانده شدند تا آنجا که در زمان عثمان، نیشابور دوباره به دست اعراب به صلح فتح شد و نیز در زمان خلافت علی به دلیل اعتراض مردم به حاکم وقت، حاکم تازهای به نیشابور فرستاده شد.
دوره سیصد سالهای از اوایل قرن سوم تا اوایل قرن ششم هجری قمری، مهمترین و پرفراز و نشیبترین سالهای تاریخ نیشابور است.
در زمان حکومت طاهریان نیشابور را به عنوان پایتخت برگزیده شد. اگر چه در دورههای قدرت گیری حکومتهای گوناگون دیگر به جز آغاز دوره سلجوقی این شهر پایتخت نبود اما شهری مهم خصوصاً از نظر علمی، هنری و تجاری بوده و شاهد اختلافات ممتد سیاسی نیز بود. دوره سامانیان مهمترین دوره اعتلای هنری نیشابور بودهاست.
عامل اصلی آشنایی ترکان با امور اداری به کمک دیوان سالاران نیشابوری ممکن شد و محمود غزنوی مهمترین حاکم غزنوی تا پیش از فرمان روایی مدتی به عنوان سپهسالار سامانیان در پایتخت اداری خراسان بزرگ یعنی نیشابور سکونت داشت . همچنین تاسیس حکومت سلجوقیان در نیشابور اتفاق افتادهاست. طغرل سلجوقی اولین سکههای سلجوقی را در همین شهر ضرب میکند و از تجربهٔ دیوانسالاران نیشابوری درآغاز حکومت خود بهره میگیرد. بنا به نظر مورخان دوره خوارزمشاهیان، آغاز دوره سقوط و ویرانی نیشابور بودهاست. مورخان میگویند که ساختار نیشابور قبل از حمله مغولان به دلیل اختلافات سیاسی، مناقشات مذهبی و اجتماعی از درون ویران شده بود و حمله مغول تنها ضربه آخر را بر این شهر وارد ساخت و پس از آن این شهر نتوانست مانند گذشته اش نمایان شود.
معمولاً آنچه به عنوان علم در دوران شکوفایی علمی نیشابور از آن یاد میشود بیشتر به علوم نقلی و مذهبی و علوم پایه شامل حدیث، فقه و تفسیر، ریاضیات و نجوم اشاره دارد. به عنوان نمونه عمر خیام در ریاضیات و هندسه و نجوم سرآمد روزگار خود بودهاست....