- موجودی: موجود
- مدل: 192761 - 89/5
- وزن: 0.90kg
تاریخ معاصر ایران
نویسنده: حسن نبوی
ناشر: دانشسرای عالی تهران
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 645
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1350 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : در حد نو ؛ با گالینگور صحافی شده ؛ نوشته تقدیمی و مهر دارد
مروری بر کتاب
مصور
از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید
این کتاب در یازده فصل به بررسی تاریخ معاصر ایران می پردازد. تاریخ معاصر ایران از سلسله ی قاجار آغاز می شود و با حکومت پهلوی ادامه پیدا می کند و همچنان ادامه دارد. تاریخ معاصر این دوره دارای تحولات و اتفاقات مهمی مانند به سلطنت رسیدن آقامحمدخان قاجار، قراردادهای گلستان و ترکمانچای، جنبش مشروطه، ملی شدن صنعت نفت، کودتای 28 مرداد و انقلاب 1357 ایران است.
ناگفته های تاریخی زیادی درباره ی مهمترین بحران ها و تحولات سیاسی ایران در این دوره وجود دارد. برای درک بهتر تاریخ باید مطالعات گسترده ای داشت و آن را از زاویه های گوناگون بررسی کرد. حسن نبوی در این کتاب به صورت مشروحی به بررسی این دوران تاریخی پرداخته است...
از اوائل سلطنت ناصرالدین شاه قاجار نارضایتی مردم از ظلم وابستگان حکومت رو به رشد بود. تأسیس دارالفنون و آشنایی تدریجی ایرانیان با تغییرات و تحولات جهانی اندیشه تغییر و لزوم حکومت قانون و پایان حکومت استبدادی را نیرو بخشید.
نوشتههای روشنفکرانی مثل حاج زینالعابدین مراغهای و عبدالرحیم طالبوف و میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا ملکم خان و میرزا آقاخان کرمانی و سید جمال الدین اسدآبادی و دیگران زمینههای مشروطهخواهی را فراهم آورد. سخنرانیهای سیدجمال واعظ و ملک المتکلمین توده مردم مذهبی را با اندیشه آزادی و مشروطه آشنا میکرد. نشریاتی مانند حبل المتین و چهرهنما و حکمت و کمی بعد ملانصرالدین که همه در خارج از ایران منتشر میشدند نیز در گسترش آزادیخواهی و مخالفت با استبداد نقش مهمی داشتند.
کشته شدن ناصرالدین شاه به دست میرزا رضای کرمانی که آشکارا انگیزه خود را قطع ریشه ظلم و نتیجه تعلیمات سیدجمال الدین دانسته بود، کوشش بیشتر در روند مشروطهخواهی را سبب شد. اگر راستی را خواهیم این علمای نجف و دو سید و کسان دیگر از علما که پافشاری در مشروطهخواهی مینمودند، معنی درست مشروطه و نتیجه رواج قانونهای اروپایی را نمیدانستند، و از ناسازگاری بسیار آشکار که میانه مشروطه و کیش شیعهاست آگاهی درست نمیداشتند، مردان غیرتمند از یکسو پریشانی ایران و ناتوانی دولت را دیده و چارهای برای آن جز بودن مشروطه و مجلس نمیدیدند و با پافشاری بسیار به هواداری از آن میکوشیدند، و از یکسو خود در بند کیش بوده چشمپوشی از آن نمیتوانستند. در میان این دو درمیماندند.