- موجودی: موجود
- مدل: 202249 - 116/8
- وزن: 2.00kg
تاریخ مسعودی
نویسنده: مسعودمیرزا ضل السلطان
ناشر: یساولی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 593
اندازه کتاب: سلطانی گالینگور - سال انتشار: 1362 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو ؛ لبه بیرونی کتاب مهر دارد
مروری بر کتاب
مصور - گراور چاپ سنگی
این کتاب در مجموع دارای شش باب و دو ضمیمه یا موخرهاست و به تقریر مسعود میرزا و به اصرار پسرش اسمعیل میرزا معتمدالدوله (و احتمالا بهرام میرزا سردار مسعود) به رشته تحریر درآمدهاست. این کتاب به نثری ساده و تاحدودی عامیانه نوشته شده است.
منابعی که نویسنده بر اساس آن کتاب را نوشتهاست به سه دسته اصلی تقسیم میشود. بخشی از مطالب کتاب برگرفته از خاطرات شکارهای روزانه اوست که طبیعتا از دیدگاه تاریخی بسیار باارزش بوده و سند محکمی از وضعیت حیات وحش در دوره تاریخی نگارش کتاب است. محققان محیط زیست و علاقهمندان شکار میتوانند با اتکا به این کتاب تصویری از محیط زیست و حیات وحش آن زمان به دست آورند؛ تصویری که شاید در کمتر سندی قابل دستیابی باشد.
شایان ذکر است این کتاب همچنین نشاندهنده نوع رفتار سلاطین آن دوره با محیط زیست و حیات وحش نیز است. پارهای دیگر از مطالب کتاب نیز برگرفته از تاریخهای عمومی و متون ادب فارسی و در موارد نادری نیز نقل از کتب اروپایی است. اما بخش مهم کتاب، خاطرات و یادداشتهای شخصی نویسندهاست که غالبا بکر و دارای مطالب جدیدی میباشد.
سلطان مسعود میرزا، فرزند ارشد ناصرالدین شاه و سه سال بزرگتر از مظفرالدین شاه بود ولی چون مادرش از خاندان قاجاریه نبود، به ولایتعهدی منصوب نگشت. مادرش عفت السلطنه دختر رضاقلی بیک غلام پیشخدمت بهمن میرزا بود. مسعود میرزا در ابتدا با لقب یمین الدوله، حکومت مازندران و استرآباد و سپس فارس و اصفهان را به عهده گرفت تا این که لقب ظل السلطان یعنی سایه پادشاه را اخذ کرد. در زمان حکومتش بر فارس، به خاطر ظلم فراوان، عزل شد ولی مدتی بعد به اصفهان رفت و تا 34 سال بعد با ستم حکمرانی نمود. ناصرالدین شاه که از استقلال ایلخانی میترسید اسباب قتل حسینقلی خان ایلخانی را فراهم کرد و نوشتهای هم در این باب محرمانه به ظل السلطان داد.
ناصرالدین شاه معتقد بود اگر ایلخانی را از میان نبرند سلطنت از خانواده قاجار به بختیاری منتقل میشود. شب 27 رجب 1299 ق ایلخانی و اسفندیار خان سردار اسعد به همراه علیقلی خان بختیاری سردار اسعد دوم به دعوت ظل السلطان در میدان شاه اصفهان برای مشق سربازان حضور به هم رسانیدند و پس از اتمام مشق به همراه ظل السلطان به عمارت دولتی دعوت شدند و در همان شب مرحوم حسینقلی خان ایلخانی را با زهر مهلک که در یک فنجان قهوه ریخته شده بود به قتل رساندند.
ظل السلطان همواره مایل به داشتن نیروی نظامی شخصی بود. بنابراین در اصفهان فوجهای نظامی با لباس و اسلحه ارتش اتریش تشکیل داد و برای تعلیم آنها از آلمان معلمهای نظامی استخدام کرد. ظل السلطان بیست و یک هزار سرباز در اختیار داشت.
در سال 1301 ه.ق به ناصرالدین شاه پیشنهاد کرد که در ازای دریافت مقام ولایتعهدی، یک میلیون تومان پیشکش نماید. چون ناکام ماند اصرار کرد وزیرجنگ شود. ناصرالدین شاه که از حمایت بی دریغ انگلستان از ظل السلطان و قدرت روزافزون او بیمناک شده بود، در 1305 ه.ق او را از حکومتهایش به جز اصفهان، برکنار و ارتشش را به نایب السلطنه واگذار کرد.
مسعود میرزا در اواخر جنگ جهانی اول به اصفهان بازگشت و در عمارت خود در باغ نو منزوی شد. پس از مرگ فرزند دلبندش بهرام میرزا سردار مسعود، در دریای مانش پریشان حواس شد و در دهم تیر ماه 1297ش برابر با 22 رمضان 1336 ق در حدود هفتاد سالگی درگذشت.