- موجودی: موجود
- مدل: 199112 - 21/2
- وزن: 11.00kg
تاریخ روضه الصفا
نویسنده: میرمحمدبن سیدبرهان الدین خواوندشاه
ناشر: کتابفروشی مرکزی - خیام - پیروز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 7228
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1339 _ 1338 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو ؛ جلد کتاب با گالینگور صحافی شده
مروری بر کتاب
ده جلد متن کتاب و جلد یازدهم فهرست تاریخ روضا الصفا که موجود نیست
تاریخ روضه الصفا یکی از کتابهای تاریخی مبسوط و مفصل دوره تیموری به شمار میرود. چنانکه میدانیم سلاطین مغول و تیموری در ابتدای امر از ارزش و اهمیت زبان و ادب فارسی بیاطلاع بودند و میل و طبع ایشان به طرف مدایح ستایشگران و شاعران و ادیبان نبود. به همین جهت است که در دوره ایشان شعر و ادب روی به زوال نهاد. با گذشت زمان به طرف زبان و ادب رغبتی پیداکردند و خواستند که شرح جهانگشایی ایشان در تواریخ ثبت شود، تا برای نسلهای آینده یادگار بماند؛ لذا نیاز خود را به مورخان و نویسندگان اظهار کردند، تا اخبار جهانگشاییهای آنان و نیاکانشان را به رشته تحریر درآورند.
به همین سبب است که در دوره مغول و تیموری درخشانترین آثار تاریخی به وجود آمد. مؤلفِ روضه الصفا، میرخواند یا امیرخواند است. نام وی سید بن امیر برهانالدین خاوند شاه بن شاه کمالالدین محمود بلخی، معروف به میرخواند یا امیرخواند است. مؤلف، خود را در کتابش محمد بن خواند شاه مینویسد و عنوان لقب میرخواند را دیگران به وی دادهاند.
چنانکه میدانیم سلاطین مغول و تیموری در ابتدای امر از ارزش و اهمیت زبان و ادب فارسی بیاطلاع بودند و میل و طبع ایشان به طرف مدایح ستایشگران و شاعران و ادیبان نبود. به همین جهت است که در دوره ایشان شعر و ادب روی به زوال نهاد. با گذشت زمان به طرف زبان و ادب رغبتی پیداکردند و خواستند که شرح جهانگشایی ایشان در تواریخ ثبت شود، تا برای نسلهای آینده یادگار بماند؛ لذا نیاز خود را به مورخان و نویسندگان اظهار کردند، تا اخبار جهانگشاییهای آنان و نیاکانشان را به رشته تحریر درآورند.
به همین سبب است که در دوره مغول و تیموری درخشانترین آثار تاریخی به وجود آمد. مؤلفِ روضه الصفا، میرخواند یا امیرخواند است. نام وی سید بن امیر برهانالدین خاوند شاه بن شاه کمالالدین محمود بلخی، معروف به میرخواند یا امیرخواند است. مؤلف، خود را در کتابش محمد بن خواند شاه مینویسد و عنوان لقب میرخواند را دیگران به وی دادهاند.
استاد همایی مینویسد:
”باید دانست که صاحب روضه الصفا تفسیر احوال و وقایع حوادث عصر پسران ابوسعید را به مجلدِ هفتم موکول میکند، که اثری از آن در دست نیست، و اگر در این باره و قسمتهای دیگر از قبیل تاریخ ایام ممدوحان و مربیان خود، یعنی سلطان حسین بایقرا و امیر علیشیر نوایی چیزی نوشته باشد. شاید از سواد به بیاض نیامده و اصلاً ازبین رفته یا سوادش به دست نوه دختری او خواندمیر افتاده و او در تألیف حبیب السیر از آن استفاده کرده است“
استاد جواد مشکور مینویسد:
”این ملحقات به عقیده نگارنده، بایستی از خود میرخواند باشد که بعدها به دست نوه دختریاش خواندمیر افتاده و آن مطالب را با جرح و تعدیل و تقدیم و تاخیر، بیشتر با عین عبارت در جلد چهارم کتابِ خود (از صفحه 619 تا 702) آورده است“
پرفسور ادوارد براون مینویسد:
”از تألیفات رضا قلی خان متخلص به «هدایت»، تألیف ملحقات روضه الصفای میرخواند است که دنباله آن تاریخ مشهور را تا سال 1857 میلادی ادامه میدهد. این کتاب هنگامی که مؤلف آن در 1855 میلادی (1272 هجری) از سفارت خوارزم باز میگشت، قریب به اتمام بود. شرح این مسافرت رضا قلی خان در کتاب سفارتنامه که متن فارسی آمزاموسیوشغرفا ترجمه فرانسه در 9-1876 میلادی طبع و منتشر نموده، مندرج است.
در آخر جلد نهم روضه الصفای ناصری که به پایان سلطنت فتح علی شاه قاجار منتهی میشود، چندین صفحه مخصوص تذکره احوال اعیان دولت و شعرا و علما و سایر مردمان بزرگ آن دوره آمده که حاوی نکاتی است راجع به زندگانی آنان که در دو کتاب دیگر رضا قلی خان هدایت یعنی مجمع الفصحا و ریاض العارفین به نظر نمیرسد ...
فهرست
جلد اول: تاریخ انبیا و سلاطین قدیم ایران
جلد دوم: تاریخِ حضرت رسول اکرم(ص) و شرح احوال خلفای راشدین
جلد سوم: تاریخ ائمه و شرح احوال امویان و عباسیان
جلد چهارم: تاریخ طاهریان و صفاریان و سامانیان و غزنویان و دیلمیان و اسمعیلیان و سلجوقیان و خوارزمشاهیان و اتابکان و ملوکِ خلج و ملوک کرت و مطالب دیگر
جلد پنجم: تاریخِ ترکستان، مغول، احوال چنگیزیان، اولادِ چنگیزیان، احوال امرای مغول، چوپانیان، و ایلکانیان و سربداران و مطالب دیگر
جلد ششم: امیر تیمور گورکانی، اولاد امیر تیمور، میرزا شاهرخ، احوال اولاد شاهرخ، احوال میرزا ابوالقاسم و احوال سلطان حسین بایقرا
جلد هفتم: این امر مسلم است که میرخواند به علت بیماری خودش نمیتوانست بر مقدمه چیزی بیفزاید؛ لذا غیاثالدین خواندمیر نوه دختریاش یادداشتهای او را گردآورده و با تحقیقات خود آمیخته، تاریخ وی را به تکمیل رسانیده است. میرخواند آن کتاب را تا انجام کار بدیعالزمان میرزا و سلطنت پسر او محمد زمان میرزا به تاریخ 929 (نهصد و بیست و نه) یعنی 26 سال پس از مرگ جدش میرخواند رسانیده است.
در خاتمه جلد هفتم روضه الصفا، مطالبی جغرافیایی، تحت عنوان «ملحقات» نوشته شده است. معلوم میشود که این ملحقات نظریه و عقیده نویسنده است.در زمان قاجاریه، رضا قلی خان هدایت طبرستانی سه جلد بر روضه الصفای میرخواند نوشته است و آن را به نام ناصرالدین شاه منسوب کرده و از این جهت نامش را روضه الصفای ناصری گذاشته است. به همین دلیل است که این مجموعه ده جلد میشود.
البته باید دانست تاریخ میرخواند مشتمل بر شش جلد است و جلد هفتم را نوه دختریاش خواندمیر به اتمام رسانید، ولی سه جلد دیگر به قلم رضا قلی هدایت طبرستانی، شامل تاریخ صفویه و افشاریه و زندیه و قاجاریه تا زمان ناصرالدین شاه است، که آن را در مدت دو سال به پایان رسانید. ترتیب آن سه جلد از این قرار است:
جلد هشتم: در تاریخ صوفیه و احوال علما و رجال آن دوره
جلد نهم: در تاریخ زندیه و احوال علمای آن عهد و اعقاب زندیه و پادشاهی آقا محمد خان قاجار و سلطنت فتح علی شاه قاجار و محاربات ایران و روس و جلوس میرزا ولیعهد در تبریز
جلد دهم: در سلطنت محمد شاه قاجار و ده سال اول سلطنت ناصرالدین شاه تا سال 1273 هجری