- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 53801 - 114/4
- وزن: 1.50kg
تاریخ خانقاه در ایران
نویسنده: محسن کیانی
ناشر: طهوری
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 620
اندازه کتاب: وزیری گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1369 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو
مروری بر کتاب
پیش از ورود به بحث تاریخ خانقاه و کانون های خانقاهی و مراکز تجمع صوفیان، لازم است برای تقریب ذهن، به مطلب کوتاهی درباره چگونگی پیدایش و ظهور مسلک تصوف و سیر آن دربین مسلمانان اشاره کرده، سپس به شناخت و تعریف موضوع اصلی بپردازیم.
یکی از مسایل مهم و قابل بررسی در پیرامون فرهنگ و تمدن اسلام، موضوع عرفان و تصوف اسلامی است که از زمان پیدایش و تحول آن بیش از دوازده قرن می گذرد....
خانگاه یا خانقاه از ریشه کلمه خُنگ (خنج) (همچنین گونههای آن با عنوانهای «زاویه»، «دویره»، «رباط») (به ترکی استانبولی: Tekke، «تکه/تکیه») به محل زندگی، آموزش، و گردهمآیی و فعالیت درویشان و صوفیان گفته میشود. درگاه و آستانه بیشتر به خانقاههائی گفته میشد که محل زندگی پیر و یا مدفن وی بودهاست. در دورههای گذشته سالک در سیر و سلوک جغرافیائی خود بعنوان استراحتگاه و توقف از وجود خانقاهها استفاده میکرد.
واژه خانقاه معرب خانگاه فارسی و از دو کلمه خانه و گاه تشکیل شدهاست. جمع آن خوانق و خانقاهات است. برخی را عقیده بر این است که خانقاه از لغت «خان» بمعنی سفره گرفته شدهاست و یا از تخفیف لغت «خانه آقا» که اشاره به محل سکونت یا دفن «پیر» یا «قطب» آن خانه دارد. خانقاه، یک واژه معرب است که از فارسی وامگرفته شده، و به معنای «محلی که درویشان و مرشدان در آن سکونت کنند.»
انگیزه ساخت و شکل گیری نهاد صوفیانه خانقاه، باتوجه به گرایش انزواطلبی و ریاضت کشی صوفیان، به آیینها و ادیان پیش از اسلام، مانند بودایی، مانوی، زردشتی و مسیحیت، بیشباهت نیست. جالب توجه اینکه در متون سده چهارم هنوز از نیایشگاه مانویان با نام خانقاه یاد میشده است.
یرهای راهبان مسیحی و آداب آنها همچون ساده زیستی، پشمینه پوشی، ساخت دیرها در دامنه کوهها و زندگی برادرانه راهبان، از عوامل تأثیرگذار در شیوه زندگی صوفیانه و خانقاهی در تصوف اسلامی شمرده شدهاند. حتی در کتب صوفیانه سده پنجم مانند طبقات الصوفیه انصاری ساخت اولین خانقاه را به یکی از امر بانی خانقاه را ابوهاشم دانسته است. به نظر مصطفی جواد خانقاه در اواسط قرن چهارم کاملا شناخته شده بود و در سراسر قلمرو اسلامی بنا میشد.
بر این اساس، باید گفت با تثبیت تصوف در حدود قرن سوم، صوفیان مراکز ویژهای برای گردآمدن، پذیرایی و تعلیم و انجام اعمال صوفیانه بنا کردند و در پایان قرن چهارم و قرن پنجم این مراکز گسترش قابل ملاحظهای یافتند.
به لحاظ معماری به جز الگوهای اصلی خانقاه که همانند مدرسه بوده، طرحهای دیگری نیز در ساخت خانقاه به کار میرفته که بازشناسی آنها با نمونه های اندکی که باقیمانده دشوار است؛ چنانکه تشکیلات طریقت مرشدیه در کازرون و ۶۵ خانقاه وابسته به آن در نقاط مختلف ایران، در صورت برجای ماندن، امکان مطالعه همه جانبه ویژگیهای معماری را فراهم میآورد، اما با از میان رفتن آنها، باید به اطلاعات کلی به دست آمده اکتفا کرد. برای مثال، خانقاه مرشدی کازرون با کارکردهای گوناگون، دارای فضاهای مختلف بود و از جمله مکانی برای اسکان ارادتمندان غیرمحلی و مکانی برای آموزش مریدان داشت. این خانقاه با مسجدجامع شهر، مجموعهای را شکل میداد و پس از وفات شیخ و دفن او در همین محل به صورت مجموعه آرامگاهی ـ زیارتی درآمد.
یشتر خانقاههای باقیمانده در ایران از عصر ایلخانی و پس از آن است. سلاطین ایلخانی برای بزرگداشت صوفیان، به ساخت آرامگاه و خانقاه برای آنها میپرداختند. مهمترین نمونهها، مجتمعهایی در شنب غازان و رَبع رشیدی است که در دیگر نقاط جهان اسلام، مانند مصر و آناطولی، همانند آنها در مقیاس کوچکتر وجود داشته ولی آثاری از آنها برجای نمانده است. از دیگر آثار برجامانده از خانقاههای آن دوران، سردر کاشیکاری شده خانقاه شیخ عبدالصمد در نطنز است.
فهرست
فصل اول: پیشینه ی عرفان و مسائل نظری و عملی آن
فصل دوم: مراکزی که در دوره ی اسلامی برای انجام دادن مراسم خانقاهی مورد استفاده قرار می گرفت
فصل سوم: خانقاهها و مناطق آن
فصل چهارم: منابع اقتصادی و درآمد خانقاهها
فصل پنجم: رهبر خانقاه و اعمال و نظامات خانقاهی
فصل ششم: مسائل مربوط به مریدان و امور و اعمال داخلی خانقاه
فصل هفتم: ارتباطات خانقاهیان
فهرست اعلام، منابع و مآخذ