- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 141073 - 120/4
- وزن: 6.00kg
- JAN: 2
تاریخ امپراطوری عثمانی
نویسنده: یوزف هامرپور گشتال
مترجم: میرزا زکی علی آبادی
به کوشش : جمشید کیان فر
ناشر: زرین
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 4166
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1369 _ 1367 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
پنج جلدی
اثر دَه جلدى پورگشتال که نسخه فارسی آن اکنون در پنج جلد چاپ شده است، به دلیل موشکافىها و ریزبینىهاى نویسنده آن، خود سندى براى کتابهاى تاریخى تازه درباره ترکیه عثمانى بهشمار مىرود و دید جامع و تحلیلى نویسنده درباره سیر روىدادها، کتاب او را به منبعى اصلى و ماندگار بدل کرده و بهرغم اینکه پس از آن دهها کتاب در این موضوع نوشته شده، همچنان ارزش خود را از دست نداده است.
کتاب با گزارشى درباره تبار و خاستگاه ترکان عثمانى و تاریخچهاى از طایفههاى ترک آغاز مىشود. طایفه ترک از گروههاى کهن تاریخ بهشمار مىروند و رسته عثمانلوها خود را به ترک منسوب مىکنند. هرودوت آن را تارژتااوس خوانده است و بسیارى از مورخان تاتار و مغول به انگیزه بزرگداشت طایفه خود، خویش را به ترک بنیافث بننوح(ع) منسوب کرده و تاتار و مغول را برابر یکدیگر دانستهاند، اما عثمانلوها که ترکهاى حقیقى به شمار مىرفتند، از این نسب ننگ داشتند و این نام را به عشایر آورهگرد هرزهتاز منسوب مىکردند.
امپراتوری عثمانی یک قدرت سیاسی امپراتوری بود که از ۱۲۹۹ تا ۱۹۲۲ میلادی در منطقه مدیترانه حکومت میکرد. این امپراتوری در اوج قدرت خود (قرن ۱۶ میلادی) مناطق آسیای کوچک، اکثر خاورمیانه، قسمتهایی از شمال آفریقا، قسمت جنوب شرقی اروپا تا قفقاز را شامل میشد. قلمرو رسمی حکومت عثمانی در اوج قدرت به ۵/۶ میلیون کیلومتر مربع میرسید.
مورخین مرگ سلیمان قانونی (۲۰ صفر ۹۷۴ ق./ ۵ سپتامبر ۱۵۶۶ م.) را نقطه عطفی در تاریخ عثمانی و سرآغاز فرایند انحطاط تدر یجی این دولت میدانند. در واقع، این انحطاط هر چند در اواخر سده شانزدهم میلادی، پس از مرگ سلیمان، رخ نمود و در نیمه اول سده هفدهم شتاب گرفت، ولی بنیانها ی اجتماعی آن در دوران حکومت سلیمان و در اوج شکوه دولت عثمانی تکوین یافت.
سیر افول مداوم دولت عثمانی مقارن و همپیوند با سیر ظهور و اعتلای روزافزون تمدن جدیدی است که در اروپای غربی سربرکشید. این دو تحول مواز ی بخش مهمی از فرایند عظیمی را شکل داد که سرنوشت بشر یت را در طول سدههای اخیر رقم زد و سرانجام در اوایل سده بیستم میلادی جغرافیای سیاسی کنونی جهان را پدید آورد.دولت عثمانی یکی از پایدارترین دولت های مسلمان است که بیش از شش قرن، در صحنه سیاست اسلامی، در جهت ایجاد اتحاد داخلی میان سرزمین های اسلامی، و دفاع از آنها در برابر دولت های اروپایی، ایفای نقش کرد.
اهمیت این دولت در جهان اسلام، به ویژه در تاریخ دوره اخیر اسلامی، بر هیچ کس پوشیده نیست.وسعت جغرافیایی، نیروی نظامی گسترده، فتوحات بزرگ، آثار تاریخی جاوید، همراه با عمری دراز که کمتر سابقه ای در تاریخ دولت های اسلامی و حتی غیر اسلامی دارد، عظمتی به آن بخشیده است که دوست و دشمن به آن اعتراف دارند....
پارسیان (قوم فرس) کشور خود را ایران مىخواندند، دیگر سرزمینها را انیران مىنامیدند بهویژه ترکستان را توران مىگفتند که مانند «سیچ»، با سختى و بىرحمى برابر و با انسانیت، ادب و تربیت ناسازگار بود. توران نزد یونانیان به «تیران» بدل شد و در معناى ستمگر و بیدادگر به کار رفت. همچنین واژه ترک نزد عثمانلوها به معناى بىرحم و سنگدل بود.
زبان خالص ترک قدیم (آیغور) بعدها به «جغتاى» معروف شد و اهل این زبان به دلیل انتساب به ازبک خان، «ازبک» خوانده شدند. واضع و بنیادگذار سلطنت ترکان، آغوزخان پسر قراخان، معاصر حضرت ابراهیم(ع) بود که در وضع سلطنت، بناى دولت و آسایش ملت و رعیت ترک بسیار کوشید. شرح حال آغوزیان و چگونگى تأسیس سلسله آنان پس از برافتادن سلجوقیان، درونمایه گزارشهاى نخستین فصل این کتاب است.
عثمانىها که گروهى از قبیلههاى ترکمن شمال شرق ایران بودند، در آخرین سالهاى سده سیزدهم میلادى (هفتم هجرى) از حمله مغولان گریختند و با گذر از ایران به آناتولى رفتند و در آنجا نیروى نظامى خود را به خدمت سلجوقیان روم گماردند. سلجوقیان در آن هنگام با امپراطورى بیزانس مىجنگیدند و عثمانیان به پاس این خدمت، منطقهاى را به نام «سوگوت» در مرزهاى غربى آناتولى صاحب شدند. هنگامى که سرپرستى آنان به دست عثمان افتاد (از 679 ه / 1280 م)، براى برپایى دولت تلاش کردند تا اینکه در روزگار فرزندان او و در دوره دهمین سلطان عثمانى؛ یعنى سلیمان قانونى (باشکوه) دولتشان به امپراطورى جهانى بدل گشت.
مرزهاى این امپراطورى از سویى به اروپا تا مجارستان، رومانى، سراسر یونان و ناحیه بالکان و از سوى دیگر در آفریقا تا تونس و الجزایر و در آسیا از شبه جزیره کریمه تا شبه جزیره عربستان و سوریه مىرسید. امپراطورى عثمانى کمابیش 650 سال، دولت نیرومند و حاکمیتى بزرگ بود و از سده دهم هجرى (شانزدهم میلادى) مرزهاى مشترکى با ایران داشت. از اینرو، جز اهمیتش در جهان، اروپا و خاورمیانه، نزد دولتهاى ایرانى نیز بسیار مهم مىنمود.
نویسنده پس از گزارشهاى درازدامنى که درباره شکلگیرى این امپراطورى عرضه مىکند، به دوران اوج قدرت آن در سده دهم هجرى مىپردازد و روند روىدادها را تا دوران حکومت سلطان سلیمان و سرانجام پسروى این حکومت تا اوایل سده چهاردهم هجرى (نوزدهم میلادى) پى مىگیرد. وى همچنین به ظهور ترکیه جدید (1975 - 1808) و تلاشهاى اصلاحطلبانه مهم در سده نوزدهم براى حفظ امپراطورى از سقوط مىپردازد.
تاریخ جلوس شاهان و عزل و نصب وزیران، گزارش جنگها و صلحها، وضع و گستره مرزهاى جغرافیایى و چکیدهاى از روىدادهاى بینالمللى مرتبط با دولت عثمانى، از مهمترین محورهایى است که نویسنده درباره آنها گزارش مىدهد. او همچنین به توصیف کاخها، نامهنگارى و ویژگىهاى مترجمان دربار و ازدواجهاى حاکمان و والیان و چند و چون سفارتخانههاى دولت عثمانى مىپردازد و از درونمایه معاهدات و مصالحههاى آنان خبر مىدهد.
ذیل تاریخ امپراطورى عثمانى با جلوس سلطان حمید اول و وضع دولت و سپاهیان (قشون) عثمانى آغاز مىشود. نویسنده این ذیل، با گزارشى درباره مصالحه کینارجى (قینارجه)، قتل والى بغدان و قتل عام در ایالت موره، به آمدن روسها به تاتارستان قرم اشاره مىکند و روىدادها را تا جلوس سلطان سلیم سوم و شکست ترکان در کرانههاى دریاى دانوب و مصالحه آنان با اتریش پى مىگیرد و آنگاه از عزل شدن وى خبر مىدهد.
نویسنده با کندوکاو در تاریخ دولتهاى اروپایى و گزارشهاى وزیران دربار عثمانى به دولتهاى خودشان و صدها نسخه خطى ترکى، فارسی و عربى و هزاران سند، این اثر را سامان داد. نخست دوشز فرانسوى آن را از آلمانى به فرانسه و سپس میرزا زکى علىآبادى به فرمان ناصرالدین شاه قاجار آن را از فرانسه به فارسی ترجمه کرد.
توضیحات و حواشى مترجم در پانوشت کتاب و با نشانه «م» میان دو هلال دیده مىشود. مصحح جمشید کیانفر نیز در دو محور یادداشتهایى بر کتاب افزوده است:
1. ضبط لاتین جاىها و کسان
2. شناساندن شخصیتهاى علمى، ادبى و سیاسى براى جبران کمبود توضیح نویسنده در اینباره.
نمودار خانوادگى مترجم و عکسهایى از نسخههاى خطى ترجمه کتاب در آغاز جلد یکم و درختواره شاهان عثمانى در پایان آن آمده است. نمایه جاىها و کسان، ملیتها، اقوام، مذاهب، کتابها و اصطلاحات دیوانى را در پایان جلد پنجم کتاب مىتوان یافت.