- موجودی: موجود
- مدل: 192266 - 109/5
- وزن: 1.00kg
تاریخ ارتش نوین ایران
نویسنده: بهرام آریانا
ناشر: ستاد بزرگ ارتشداران
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 330
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1335 - دوره چاپ: 1
کمیاب : کیفیت : درحد نو _ نو ؛ واجد تصاویر رضاشاه و محمدرضا شاه ؛ بدون روکش
مروری بر کتاب
تصاویر گلاسه
بخش نخست از سال 1300 تا 1320 خورشیدی (بخش بعدی چاپ نشد)
تاریخ نظامی ایران قدمتی بسیار طولانی داشتهاست و همواره دارای پیروزیهای ارزشمندی بودهاست به گونهای که دارای فرهنگ و تمدن نظامی مستقل بودهاست. امپراتوری هخامنشی (۵۵۹ تا ۳۳۰ سال قبل از میلاد)، اولین امپراتوری ایرانی بود که توانست به قسمتهای بزرگی از منظقه حکومت بکند. در این دوره ایران یک ارتش ملی داشت که تعداد سربازان آن در حدود ۲۲۰۰۰۰ تا ۲۵۰۰۰۰ نفر بود و علاوه بر آن کشورهای هم پیمان و مستعمره ایران، دارای دهها هزار سرباز بودند.
همچنین آرایش جنگی سپاه به صورت قلب و جناحین و ذخیره اولین بار توسط کوروش کبیر ابداع شد. کوروش با جمعآوری سربازان نخبه، گارد جاویدان را بوجود آورد که شمار سربازان آن به ده هزار نفر میرسید که همه جا شاهنشاه را همراهی میکردند. وسعت ایران در دوران هخامنشی (۵۰۰ سال قبل از میلاد) ارتش ایران در آن زمان به تقلید از مادهابه هنگهایی هزار نفره تقسیم میشد که به هر یک، هنگ یا هزاربام میگفتند.
به فرمانده هر هزاربام، هزارپتیش (هزاربد) میگفتند. به هر ده هزاربام، یک لشکر میگفتند. مشهورترین لشکر آن دوره که به عنوان لشکر آماده باش شخص شاهنشاه تلقی میشد، لشکر جاودان نام داشت. کوچکترین واحد تقسیمات ارتش هخامنشی، داتابا بود؛ داتابا از ده مرد مسلح تشکیل میشد. به مجموع ده داتابا، یک صاتابا میگویند و در حقیقت یک صاتابا از صد سرباز مسلح تشکیل میشد. هر هزاربام هم از ده صاتابا تشکیل میشد.
در ایران، نخستین تلاشهای جدی و مداوم برای تشکیل ارتشی مدرن و منظم به اوایل سلسله قاجار بازمیگردد. آقامحمدخان قاجار که بیشتر دوران زمامداریاش را در جنگ به سر برد تا بتواند ایران را مجدداً یکپارچه و متحد نماید، دارای قشونی سنتی با ساختاری عمدتاً ایلیاتی بود. او برای نخستین بار از تعدادی صاحبمنصب نظامی روس که از قشون این کشور خارج شده بودند، بهره برد تا افواجی به سبک مدرن تشکیل دهند. اما اجل مهلتش نداد و در خلال لشکرکشی به قفقاز به قتل رسید و برادرزادهاش فتحعلی شاه بر تخت سلطنت نشست.
جنگهای ایران و روس در این دوره به وقوع پیوست و ایران برای مقابله با روسها با فرانسه پیمان اتحاد بست که متعاقب آن مستشاران نظامی فرانسوی به فرماندهی ژنرال گاردان به سال 1807 میلادی وارد ایران شدند و نخستین افواج نظامی مدرن به سبک اروپایی را در ایران ایجاد کردند. بنابراین هسته ابتدایی ارتش نوین ایران به عهد فتحعلیشاه و با مساعی عباس میرزا نایبالسلطنه ولیعهد او تشکیل یافت. هیأت فرانسوی پس از مدتی از ایران خارج شدند، اما با تمایل شاهان و رجال قاجار توسعه قشون مدرن خاتمه نپذیرفت و این روند با آمدن مستشاران نظامی از کشورهای اروپایی و تلاشهای صاحبمنصبان وطندوست ایرانی ادامه یافت.
سه هیأت بریتانیایی در عهد فتحعلیشاه و محمدشاه قاجار وارد ایران شدند و به توسعه قشون و اصلاح افواج پرداختند، هیأتهای دیگری نیز از فرانسه در عهد محمدشاه غازی و ناصرالدینشاه به ایران آمدند. سه هیأت نظامی از کشور اتریش برای آموزش و تربیت صاحبمنصبان نظامی در عهد ناصری به ایران آمدند که از این میان هیأت اول، نخستین استادان مدرسه دارالفنون بودند و هیأتهای دوم و سوم، نظام طرح اتریشی را پایهگذاری کردند و گسترش دادند.
علاوه بر مستشاران نظامی روس که در برهههای مختلف به ایران میآمدند، یک هیأت از افسران روس بعد از سفر دوم ناصرالدینشاه به فرنگستان، در خدمت دولت ایران قرار گرفتند و بریگاد قزاق را در ایران تشکیل دادند. همچنین در طول دوره قاجار هیأتها و مستشاران نظامی از کشورهایی مانند ایتالیا و آلمان به ایران آمده و به تنظیم قشون و تربیت صاحبمنصبان نظامی پرداختند. این روند تا اواخر سلسله قاجار ادامه یافت و هیأتهایی که در عهد احمدشاه قاجار از سوئد به ایران آمدند، تشکیلات جدید ژاندارمری دولتی و نظمیه را تأسیس و سر و سامان دادند. به موازات این اقدامات، عباسمیرزا نایبالسلطنه از همان عهد فتحعلیشاه اعزام محصل به اروپا را آغاز کرد و افرادی را برای یادگیری علوم و فنون نظامی (وغیرنظامی) به اروپا اعزام کرد که این روند نیز در طول عصر قاجار با فراز و نشیبهایی ادامه داشت.
همچنین صاحبمنصبان ایرانی که زبانهای اروپایی را میآموختند، به سمت مترجمی افسران اروپایی منصوب میشدند و به ترجمه کتب و رسائل نظامی اروپایی میپرداختند. همین افراد، پس از سالها تجربه به سمت استادی در علوم نظامی رسیدند و خود به تربیت صاحبمنصبان نظامی همت گماشتند. تربیتیافتگانِ این دوره، خود منشأ خدمات بسیاری شدند و به بالاترین مناصب و درجات نظامی در عصر قاجار، پهلوی اول و حتی پهلوی دوم رسیدند.
از لحاظ ساختاری نیز نظام ایران در چند برهه تغییر یافت و اصلاحات و رفرم در دستهبندی لشکرها و افواج در عصر فتحعلیشاه، ناصرالدینشاه، مظفرالدینشاه و احمد شاه صورت گرفت. پس از مشروطیت، اندیشه تجمیع قشون و تشکیل قشون متحدالشکل مطرح شد که جدیترین گام عملی در این راستا با تشکیل کمیسیون مطالعات نظام تحت قرارداد ۱۹۱۹ و ترسیم نقشه راه آن به وقوع پیوست که بر طبق آن، مقرر شد ایران دارای قشون متحدالشکل 70 هزار نفری گردد. اما با عدم تصویب قرارداد 1919 و تغییر رویه به کودتا، این طرح جامع مسکوت ماند تا اینکه مدتی پس از کودتای 1299، رضاخان سردار سپه تصمیم گرفت تا طرح ایجاد قشون متحدالشکل را در مقیاسی کوچکترعملی سازد.
در زمان کودتا، نیروهای نظامی ایران شامل ژاندارمری، دیویزیون قزاق، بریگاد مرکزی و افواج ولایات بود که از این میان، بریگاد مرکزی در زمان رئیسالوزرایی سیدضیاءالدین طباطبایی، به دیویزیون قزاق که ریاست آن با رضاخان بود، الحاق شد؛ در گام دوم، سید ضیاء با فشار سردار سپه، ماژور مسعودخان کیهان را از وزارت جنگ عزل و شخص سردار سپه را به جای اومنصوب کرد. در گام سوم، سردار سپه تشکیلات ژاندارمری را که تحت امر وزارت داخله بود، به وزارت جنگ الحاق کرد و در گام آخر، حکم تشکیل قشون متحدالشکل مورخ 14 دی ماه سال 1300 هجری شمسی را در عصر سلطنت احمدشاه و در زمان رئیس الوزرایی میرزا احمدخان قوام السلطنه صادرکرد.
طبق این حکم قوای ژاندارم و قزاق با نام قشون ادغام شدند و قشون ایران به پنج لشکر سی هزار نفری تقسیم شد؛ ریاست ارکان حزب کل قشون (ستاد ارتش) به شاهزاده امانالله میرزا سرتیپ (جهانبانی) و معاونت آن به سرهنگ حبیبالله خان شیبانی محول شد؛ سرهنگ عزیزالله خان (ضرغامی) مأمور شد تا کلیه مدارس نظامی ایران را که در آن زمان شامل مدرسه نظام احمدی (مشیرالدوله)، مدارس نظامی ژاندارمری و مدرسه نظامی دیویزیون قزاق بود، ادغام نموده و مدارس نظام کل قشون را تشکیل دهد؛ و شورای عالی قشون به ریاست عبدالحمیدخان غفاری سردار مقتدر تشکیل یافت...