- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 122597 - 106/1
- وزن: 0.50kg
تاریخ اجتماعی دوره مغول
نویسنده: رشیدالدین فضل الله
به کوشش : امیرحسین جهانبگلو
ناشر: تائید اصفهان
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 250
اندازه کتاب: رقعی گالینگور - سال انتشار: 1336 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت :
مروری بر کتاب
چاپ سربی
مشتمل بر بخش سوم از تاريخ غازان خان ومقدمه جامع التواريخ و زندگاني رشيد الدين فضل الله بقلم خودش
نویسنده در دوره غازان، بانی اصلاحات ایلخان زمان خود بوده و در اصل میتوان کتاب را راهنمای وی برای غازان خان در راستای انجام این اصلاحات دانست.وی روابط نزدیکی با غازان خان داشته و مورد اعتماد وی بوده است. او سعی کرد در قالب شخصیت غازان خان، حاکم و پادشاه ایده آل خود را ترسیم کند.
کتاب، منبع اصلی در مطالعه تاریخ عصر ایلخانان و شامل مجموعه «یرلیقهای غازان» یا فرامین وی در مورد اصلاحات مالی میباشد.با این که مؤلف خود از کارگزاران ایلخانان مغول بوده و ناچار در اثر خود از آنان با احترام یاد کرده است؛ ولی گزارش کشتارها، ویرانگریها و غارتهای آنان را به تفصیل بیان و تاسف خود را از این وقایع ابراز کرده است.
از مسائل بسیار مهم عصر مغولان، به ویژه از زمان مسلمان شدن پادشاه مغول، اختلافات حقوقی و قضایی میان مسلمانان و مغولان بوده است. رشیدالدین در فرمانی از قول غازان خان، چنین میآورد: «دعوی که میان دو مغول باشد و یا میان یک مغول و یک مسلمان و دیگر قضایا که قطع و فصل آن مشکل باشد، فرمودیم تا در هر ماهی، دو روز شمانی، ملوک، بیتکچیان، قضات، علویان و دانشمندان در مسجد جامع به دیوان المطالبه جمع شوند و دعاوی به جمعیت بشوند و به کنه آن رسیده به موجب حکم شریعت به فیصل رسانند.» اما در حال ذکر میکند این تمهیدات، شامل شاهزادگان و امرای مغول و ترک نیست.
رشیدالدین در نوشتههای خود، نظر مساعدی نسبت به وزیران قبلی ایلخانان نداشته و بسیاری از مفاسد اداری و دیوانی را به آنها نسبت میدهد.با وجود آن که نویسنده را باید جزو مورخان درباری و دیوانی دانست؛ اما توجه او به تاریخ اجتماعی و روابط گروههای اجتماعی در ایران عصر مغول بسیار چشمگیر است و نشان میدهد که او به تاریخ فقط از بالا و از منظر نخبگان سیاسی نگاه نکرده، بلکه از پایین و از دید طبقات اجتماعی نیز به تاریخ نگریسته است.
او از قول غازان استدلال میکند، اگر مغولان به زور و غارت و کشتار رعایا را نابود کنند، بعد از آن چه میخواهند بکنند، آیا نباید رعیتی باشد، تا همیشه جریان مالیات و بهرههای دیگر برای اربابان مغول فراهم باشد. لذا عقل حکم میکند، در حق رعایا جانب انصاف را رعایت نموده تا همیشه این جریان کالا و مال برقرار باشد.خواجه از قول غازان به مغولان سفارش میکند که زندگانی و حیات جاودانی چیزی نیست جز آن که نام شخص در اوراق روزگار نوشته شود.
آن چه از مطالعه کتاب برمی آید، این است که نویسنده یک هدف کلی را دنبال میکرد و آن پایان دادن به هرج و مرج مغول بود. او سعی داشت از یک سو بر قدرت دولت مرکزی و شخص ایلخان مغول به عنوان پادشاه بیفزاید و از سوی دیگر به همان میزان از قدرت نیروهای گریز از مرکز در ولایات بکاهد. از یک طرف اختیارات حکام را کم نموده و از طرف دیگر آنها را مسئول اعمال خود قرار دهد؛ تمام سفارشات سیاسی و اقتصادی او در این کتاب این هدف را دنبال میکنند.در واقع تاریخ مبارک غازانی، از جمله بهترین منابع برای درک اوضاع اجتماعی ایران در عصر ایلخانان مغول، به ویژه مناسبات اجتماعی بین گروههای مختلف مردم و روابط حکومت و مردم است.