- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 180177 - 7/6
- وزن: 0.30kg
تائیس
نویسنده: آناتول فرانس
مترجم: قاسم غنی
ناشر: خودکار ایران
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 178
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1330 - دوره چاپ: 2
کمیاب - کیفیت : درحد نو
مروری بر کتاب
از جمله رمانهای معروف آناتول فرانس در زمینه انتقاد مذهبی، رمان «تائیس» است که «تورات بیایمانان» نامیده می شود.آناتول فرانس در این اثر با ناباوری، به بحث هایی طنزآمیز درباره مذهب و زندگی روحی و اخلاقی قدیسان و شهیدان قرون اول مسیحیت میپردازد و وصف استادانهای از تمدن یونان باستان به عمل میآورد.
این داستان از نظر قالب و شیوه نثر نویسی، از شکوه و جلال بسیار برخوردار است و توجه ویژه فرانسرا به نوشتن رمانهای بزرگ نشان میدهد.«تائیس» موفقیت بی نظیری به دست آورد و در 1894، اپرایی از آن با آهنگ «ماسنه» (Masenet)، آهنگساز معروف فرانسوی ساخته شد.
...در آن روزها ، گوشه نشینان صحرا در کلبه هایی در کرانه های رود نیل زندگی می کردند ، جایی که در آن زندگی سختی داشتند ، تا قبل از غروب هیچ غذایی نمی خوردند، و جز کمی نمک و نان هیچ نمی خوردند. آنها در اعتدال و عفت زندگی می کردند ، آنها یک پیراهنی از مو و باشلق به تن می کردند، پس از مدتها تماشا، نماز خواندن و دعا کردن بر روی زمین لخت می خوابیدند ، و خلاصه اینکه آنها تمام روزهای خود را به کارهای توبه می گذراندند.
آنها به عنوان کفاره گناه اصلی خود ، بدن خود را نه تنها از همه ی لذت ها و دلخوشی ها ، بلکه حتی از آن مراقبت ها و توجه هایی که ضروری به نظر می رسد ، محروم می کردند. آنها اعتقاد داشتند که بیماریهای اعضای بدن ما روح ما را پاک می کند و گوشت را چیزی با شکوهتر از زخم نمی تواند بپوشاند. این یک زندگی خوب و با فضیلت بود.
روزی یک گوشه نشین صحرا به نام پافنوس در حال یادآوری ساعاتی بود که جدا از خدا زندگی کرده بود و یک به یک گناهان خود را بررسی می کرد تا شاید در مورد عظمت آنها بهتر فکر کند ، او به یاد آورد که در تئاتر اسکندریه بازیگری بسیار زیبا دیده است به نام تائیس. او در حال توبه از هوس کودکی خود برای او ، خود را گریان می یابد و تصمیم می گیرد به یک راه حل برسد و نجات برسد.
آناتول فرانس را سلطان نثر خوانده اند چرا که در نثر او هر کلمه به جای خود نشسته است. جابه جا کردن واژگان در آثار فرانس ناممکن است. طنزپردازی آثار او را خواندنی می کند ولی او هیچ گاه به طنز اکتفا نمی کند و به سوی هجو می رود. اما هجو او با نثر آهنگین، گرمی شاعرانه و عشق به زیبایی کلام، لطف خاضی دارد. انتقادهای او تلخ و زننده است ولی چون به خاطر دلسوزی برای بشریت و برقراری عدالت است، به دل می نشیند.
در نظر آناتول فرانس، وجود هیچ چیز به خودش بستگی ندارد؛ به طور مثال، نادانی از امور لازم عالم هستی است و اگر همه چیز را می دانستیم، نمی توانستیم زندگی را حتی برای یک ساعت تحمل کنیم. احساسی که زندگی را برای ما شیرین یا دست کم قابل تحمل می کند، تنها زاییده دروغ و پندارهای سست و ناپایدار است.
این که زندگی یا خوب و یا بد است، حرفی بی معنی است و باید گفت که زندگی امور خوب و بد، گوارا و ناگوار، پرجاذبه و نفرت انگیز، شیرین و تلخ و خلاصه همه چیز را در بر می گیرد و حال که آداب و رسوم و عادتهای زندگی، قرن به قرن تغییر می یابد، پس عقل ایجاب می کند که زندگی را آن چنان که هست، بپذیریم.