- موجودی: موجود
- مدل: 193005 - 83/5
- وزن: 0.20kg
تا صبح تابناک اهورایی
نویسنده: فریدون مشیری
ناشر: چشمه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 144
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1390 - دوره چاپ: 9
مروری بر کتاب
دفتر شعر
فریدون مشیری در تاریخ سی ام شهریور ماه 1305 در شهر تهران و خیابان ایران متولد شد. از آن جایی که جد پدری فریدون، به خاطر یک ماموریت اداری به شهر همدان مهاجرت کرده بود، پدرش ابراهیم مشیری افشار در سال 1275 هجری شمسی در شهر همدان به دنیا آمد اما در دوران جوانی اش به تهران آمد و در سال 1298 بود که در وزارت پست مشغول به کار شد. مادرش نیز اعظم السلطنه نام داشت ولی به او لقب خورشید را داده بودند. مادر فریدون بسیار به شعر و ادبیات علاقه داشته و حتی گاهی شعر می سروده است. این مجموعه 61 شعر از شاعر را دربردارد.
در پهنه ی دشت رهنوردی پیداست وندر پی آن قافله
گردی پیداست فریاد زدم
- «دوباره دیداری هست؟»
در چشم ستاره اشک سردی پیداست.
***
اين صبح تابناك اهورايي
نوباوهی « طراوت» و « لبخند» است
اين بامداد پاك بهشتآسا
آيينهی جمال خدواند است
پيروزهگون سپهر درخشانش
چون آسمان آخر اسفند است
آن گونه شسته رفته كه از اين دور
پيدا در آن شكوه دماوند است
مهري كه از نسيم رسد بر گل،
همتاي مهر مادر و فرزند است
گويي كه تار و پود طبيعت نيز
از لطف اين مشاهده خرسند است
آيا نسيم روح مسيحا نيست
كز ذره ذرهی زندگي آكنده است؟
دردا كه با برآمدن خورشيد
ديگر نه آن صفاي خوشآيند است
ديگر نه اين تبسم شيرين است
ديگر نه اين ترنم دلبند است
روز است و گرمتاز دغلباران
در عرصهی تقلب و ترفند است
روز است و هاي و هوي رياكاران
هنگامهی چه برد و چه بردند است
بازار چند و چون چپاولها
تا خونبهاي جان بشر چند است؟
بس گونهگون فريب، كه ايمان است
بس گونهگون دروغ، كه سوگند است
غارتگري به باديه اين سان نيست
نه، نه، كه اين و آن نه همانند است
تا شب همين بساط فراگير است،
فردا همين روال فزاينده است
آه آن طلوع روشن زيبا را
با اين غروب تيره چه پيوند است!
اين صبح و شام ميگذرد بر ما
اما بلاي جان خردمند است
فهرست
آن انتظار شیرین
با آسمان
باغ در پنجره
دوباره عشق
روح باران را بگو
رگبار بیامان
غروب
دو برگ سبز
اندوه بانوی بید
خانه بر امواج
یادها
با کاروان صبح
یک آسمان پرنده
گوشه دلتنگی
تاراج آشیانه نیلوفر
در دشت آسمان
در چشم ستاره
و...