- موجودی: موجود
- مدل: 189811 - 78/0
- وزن: 0.60kg
تا رهایی
نویسنده: حمید مصدق
ناشر: سیمرغ - بدیع
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 534
اندازه کتاب: رقعی گالینگور - سال انتشار: 1373 - دوره چاپ: 4
مروری بر کتاب
مجموعه اشعار حمید مصدق
کتاب شعر تا رهایی اثر شاعر نامدار حمید مصدق، شامل پنج کتاب شعر از اوست که در زیر نام آنها آورده شده است:
۱) درفش کاویان (۱۳۴۱)
۲) آبی، خاکستری، سیاه (۱۳۴۳)
۳) در رهگذار باد (۱۳۴۷)
۴) از جداییها (۱۳۵۸)
۵) سالهای صبوری (۱۳۶۹)
خیلی از اساتید ادبیات و شعر پارسی معتقدند که حمید مصدق، منظومهی زیبا و حماسی درفش کاویان، را تحت تاثیر کتاب شعر آرش کمانگیر سیاوش کسرایی سروده است و جالب آنکه، به نظر منظومهی درفش کاویان مصدق، به مراتب بهتر از منظومه آرش کمانگیر کسرایی، سروده شده است. برخی نیز معتقدند او زمانی تحت تاثیر مهدی اخوان ثالث قرار داشته است و به عنوان نمونهای از این تأثر میتوان از شعر
“دل بستهام به خاک وطن
و پایدار
تا پای دار…”
نام برد.
به هر روی اشعار حمید مصدق، فردی که از پیشگامان شعر نوی ساده و روان پارسیست، به نحویست که آقای علی باباچاهی(۲) اعتقاد دارد شعر او، ادامهی وجه غیر پیچیدهی شعر نیماست.
اشعار حمید مصدق دلنشین است و جدا از بعد عاشقانه، ابعاد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را نیز در بر میگیرد. در حقیقت همین مسئله بود که باعث شهرتش شد. او نگران وطنش و آزادی ایران و ایرانی بود و در کنار شعرهای عارفانه و عاشقانهاش، شعر سیاسی و اجتماعی نیز میسرود. مانند این بخش از منظومهی آبی، خاکستری، سیاه:
“با من اکنون چه نشستنها، خاموشیها،
با تو اکنون چه فراموشیهاست.
چه کسی میخواهد
من و تو ما نشویم
خانه اش ویران باد!
من اگر ما نشوم، تنهایم
تو اگر ما نشوی،
خویشتنی
از کجا که من و تو
شور یکپارچگی را در شرق
باز بر پا نکنیم
از کجا که من و تو
مشت رسوایان را وا نکنیم
من اگر برخیزم
تو اگر برخیزی
همه بر میخیزند
من اگر بنشینم
تو اگر بنشینی
چه کسی برخیزد؟
چه کسی با دشمن بستیزد؟
چه کسی
پنجه در پنجه هر دشمن دون
آویزد…”
به واسطهی چنین اشعار زیبا و دلفریبیست که به حمید مصدق لقب بنیانگذار شعر روان معاصر را دادهاند. فردی که او را شاعر “دعوت” هم مینامند؛ دعوت به برخاستن، تسلیم نشدن، دعوت به تغییر… . شاعری که غزل بانوی ایران، سیمین بهبهانی در موردش چنین میگوید: “مصدق، هدفهای انسانی را به شعر پیوند داد.
و چیزها اندر این نامه بیاید
که سهمگین نماید
و این نیکوست
چون مغز او بدانی
تو را درست گردد و دلپذیر آید
...