- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 178315 - 83/3
- وزن: 0.90kg
بینش های علم سیاست
نویسنده: کوئنتین اسکینز
مترجم: فریبرز مجیدی
ناشر: فرهنگ جاوید
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 352
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1393 - دوره چاپ : 1
مروری بر کتاب
کتاب اول : در باب روش
کتاب حاضر، به منزلة نوشتههایی برای تبیین و اثبات صحّت یک عقیدة خاص دربارة شیوة خواندن و تفسیر متون تاریخی است. بنابر استدلال مؤلّف اگر قرار باشد تاریخ اندیشه را به سبکی دقیقاً تاریخی بنویسیم، باید متنهای مورد بررسی خود را درون چنان بافت فکری و چارچوب گفتمانی قرار دهیم که بتوانیم این نکته را دریابیم که مؤلّفان متون در هنگام نوشتن آنها چه میکردهاند.
به بیان دیگر تأکید نویسنده بر این است که متنها جنبة اجرایی یا کرداری دارند و لازم است که به صورت بینامتنی به بررسی آنها پرداخت. نویسنده تلاش کرده است از شیوههای متداول پژوهش تاریخی استفاده کند تا به مفهومهای مورد نظر آن اندیشمندان پی ببرد؛ به تمایزاتشان توجّه کند، اعتقاداتشان را بازیابد و تا جایی که ممکن است، از راهی که امور میپیمایند سر در آورد.
هر یک از فصلهای کتاب حاضر به منزله نوشتههایی برای تبیین و اثبات صحت یک عقیده خاص درباره شیوه خواندن و تفسیر متون تاریخی عرضه شده است. بنابر استدلال اسکینر اگر قرار باشد تاریخ اندیشه را به سبکی دقیقا تاریخی بنویسیم، باید متنهای مورد بررسی خود را درون چنان بافتِ فکری و چارچوبِ گفتمانیای قرار دهیم که بتوانیم این نکته را دریابیم که مولفان متون در هنگام نوشتن آنها چه میکردهاند. به بیان دیگر تاکید نویسنده بر این است که متنها جنبه اجرایی یا کرداری دارند و لازم است که بهصورت بینامتنی به بررسی آنها پرداخت.
نویسنده تلاش کرده است از شیوههای متداول پژوهش تاریخی استفاده کند تا به مفهومهای مورد نظر آن اندیشمندان پی ببرد، به تمایزاتشان توجه کند، اعتقاداتشان را بازیابد و، تا جاییکه ممکن است، از راهی که امور میپیمایند سر درآورد. کوئنتین اسکینر با ادغان به اینکه در طی سفر به هزارتوی اندیشهها نظریههای رقیب در برابر هم صفآرایی میکنند، پرسش از چگونگیِ نحوه سازگارساختن این چشماندازهای متباین را هنوز هم مسئلهای اساسی در اندیشه سیاسی عصر حاضر میداند. نویسنده امیدوار است با کندوکاو در تاریخچه نظریههای رقیب، بتواند ـ غیر از علاقه تاریخی ـ سهمی هم در این منازعههای رایج داشته باشد.
یکی از یورشهایی که مدتی پیش به دنیای واقعیتها صورت پذیرفت از جانب نظریه شناخت بود. این پیکار را در وهله نخست کسانی به راه انداختند که هدفشان بیاعتبارساختن این اعتقاد تجربهگرایانه بود که جهان ما متشکل از دادههای حسی است که میتوان آنها را مستقیما دریافت و بدون مناقشه توصیف کرد. گزافه نیست اگر بگوییم که کار این جزم خاص تجربهگرا، تاکنون از هر جهت به رسوایی کشیده شده است. مسلما امروزه کسی اعتقاد ندارد که میتوان ساختارهای شناخت مبتنی بر واقعیت را بر شالودههایی بنا کرد که به نظر میآید کاملا به داوریهای ما وابسته باشند.
از این رو نویسنده در فصول دوم و سوم میکوشد درباره برخی پیامدهای این نقد پساتجربهگرایانه به کندوکاو بپردازد. قصد نویسنده در فصل دوم همانا بازبینی و زیر سوالبردن این عقیده آشناست که «هدف در مقام مورخ باید این باشد که همه واقعیتهای مربوط به مسالهای معین را گرد آورد و آنها را تا جاییکه ممکن است به نحو هرچه عینیتر شرح دهد». به عبارتی نگارنده، این رویکرد را قابل دفاع نمیداند و میکوشد تا دیدگاه واقعگرایانهتری را درباره رابطه میان مورخان و شواهدی که در دست دارند، ترسیم کند.
در فصل سوم نویسنده به بررسی مساله مشخصتری درباره دنیای واقعیتها میپردازد. موضوع بحث بر سر این مساله است که کسیکه به درک و فهم باورهای فرهنگهای بیگانه یا جامعههای قدیمیتر علاقه دارد، نمیتواند از آن چشم بپوشد زیرا زمانیکه چنین باورهایی را بررسی میکنیم غالبا در مییابیم که آنها نه فقط ناآشنا نیستند بلکه در بسیاری از موارد آشکارا نادرست به نظر میرسند.
دنیای واقعیتها گذشته از آنکه مورد هجمه شناختشناسان قرار گرفته است، در دوران اخیر در اثر پیشرفتهای حاصل در نظریه معنا دستخوش تضعیف و تزلزل شده است. پیشفرض اصلی فلسفههای پوزیتیوستی زبان این بود که همه گزارههای معنادار باید حتما به امور واقع اشاره داشته باشند و در نتیجه، معانی جملهها را باید با روش تحقیق درباره صدق دعویهای مندرج در آنها تعیین کرد.
بنابراین نویسنده در فصلهای چهارم، پنجم و ششم میکوشد تا به طور کلی، درباره اهمیت این تحولات برای مورخان فلسفه و مورخان اندیشه کندو کاو کند. در ادامه، در فصلهای هشتم، نهم و دهم، نگارنده برخی مسایل مربوط به شیوههای پرداختن به متون را مطرح میکند و سهم خود را در این بحث، محدود به بررسی یک حوزه جزیی و خاص درباره راهکارهای خطابی میکند، یعنی فنونی که به بهرهگیری از قدرت کلمات برای قویت یا تضعیف ساختار دنیای اجتماعی ما مربوط میشوند.
در فصل هشتم کوشیدهام با اشاره به نمونه تاریخی مشخص، وابستگی عمل اجتماعی به توصیفهای هنجارمندی را که برای موجه جلوهدادن رفتارمان در دسترس ما قرار دارند تشریح و روشن کنم. فصل نهم نوعی سنخشناسی راهبردهای موجود را به دست میدهد که جهان اجتماعی ما را چنان از نو توصیف میکنند که ارزیابی مجدد آن را هم شامل میشود. فصل دهم به پژوهشی مفصلتر در باب راهکارهای خطابی مشخصی میپردازد که این وظایف ایدئولوژیک را به وسیله آنها میتوان به اجرا در آورد.
فهرست
مقدمه: دیدن امور آنگونه که هستند
کار تاریخ و کیش واقعیت
تفسیر، عقلانیت و حقیقت
معنا و فهم در تاریخ اندیشه
انگیزهها، نیتها و تفسیر
تفسیر و درک کنشهای گفتاری
معنای اجتماعی و تبیین عمل اجتماعی
اصول اخلاقی و تغییر اجتماعی
ایده واژهنامهای فرهنگی
بازپسنگری: بررسی فن خطابه و تغییر مفهومی