- موجودی: موجود
- مدل: 190849 - 106/1
- وزن: 0.40kg
بیلی باتگیت
نویسنده: ئی. ال. دکتروف
مترجم: نجف دریا بندری
ناشر: طرح نو
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 396
اندازه کتاب: رقعی گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1377 - دوره چاپ: 1
کیفیت : نو ؛ لبه روکش کتاب سائیدگی مختصری دارد
مروری بر کتاب
تا چشمم افتاد به چشم آقای شولتس یکهو دیدم دهنش باز شد و یک ردیف دندان درشت سفید مرتب زد بیرون و صورت زمختش کیس شد و لبخندی از روی تحسین زد و گفت مرد نامرئی! من از صداش همچین جا خوردم که انگار یک نفر از میان شمایل های کلیسا زبان باز کرده باشد. بعد دیدم خودم هم با لبخند جوابش را دادم. سینه بچه گانه ام از شادی پر شد، شاید هم از شکر خدا بود که اقلا این لحظه را به من عطا فرمود که دیدم از خطر حتمی جسته ام. آقای شولتس گفت نگاه کن ایروینگ، این هم اومده سواری. کشتی دوست داری، پسر؟
در دوران رکود اقتصادی آمریکا در سال های ۱۹۳۰، در محله فقر زده برانکس، نیویورک، گانگستر هولناکی به نام داچ شولتز پسرکی را در خیابان می بیند که برای همسالانش شعبده بازی می کند، و به عنوان دستخوش یک اسکناس ده دلاری به او می دهد. از آن لحظه به بعد آن پسر، بیلی باتیگ، با زندگی داچ شولتز و دار و دسته او گره می خورد. بیلی بعدها مشاهدات و تجربه های شگفت آورش را در زندگی و جنایت و عشق و مرگ در میان گانگسترهای نیویورک برای ما نقل می کند به زبان زنده و شیرینی که ما را بیش از هر چیز بیاد سرگذشت هکلبری فین اثر مارک تواین می اندازد.
بیلی باتیگیت را می توان یک رمان پست مدرن نامید، زیرا که این رمان در واقع بازگشت رندانه و شوخی آمیزی است به شیوه های ادبیات گذشته از یک طرف، و به رمان های گانگستری قرن بیستم از طرف دیگر.برای آشنایی با دکتروف لازم نیست حتما اهل داستان نوشتن باشید. سالهاست که نه تنها نویسندهها که تقریبا همهی خوانندههای پیگیر ادبیات داستانی هم با رمان متفاوت "رگتایم" نوشته ادگار لورنس دکتروف آشنا هستند.
بیلی باتگیت کتاب دیگر دکتروف اگرچه به اندازهی رگتایم شناخته شده نیست اما اثری است با ویژگیهای گاه مشابه و گاهی متفاوت با رگتایم که در حال و هوای زمانی و مکانی مشابه با همان کتاب میگذرد. بیلی باتگیت روایت یک بازهی زمانی چند ماهه از زندگی پسربچهی فقیری است که به طور خودخواسته وارد یکی از مخوفترین دستههای گانگستری دههی 30 نیویورک میشود. پسری که اگرچه به عنوان یک راوی نوجوان درک و دریافت شخصی و گاه خامدستانهی خودش را دارد، اما در کنار آن با دید عمیق و انسانی به خصوصیات درونی آدمها، داستان را از یک روایت صرفا گانگستری به راویتی دربارهی آدمها بدل میکند. انبوهی از گفتگوهای درونی پسر در متن کتاب نه تنها خستهکننده نیستند که آنچنان با مهارت نوشته شدهاند که خواننده را هر لحظه مشتاقتر میکنند. ت
عادل منطقی بین بخشهایی از وقایع که گفته میشوند و بخشهایی که ساختن و حدس زدن ریزهکاریهای وقوعشان به تخیل خواننده واگذار شده و همین طور تکنیک ویژهای که در روایت بخشهای هیجانانگیز ماجرا استفاده شده و بعد از طرح مسئله نه به ادامه روند حل آن که به نمایش نتیجه میپردازد تا روند حل مسئله را خودبخود روشن کند از دیگر ویژگیهای برجستهی این رمان هستند. شاید تنها نقطهای از کتاب که خوانندهی امروزی را تا حدی دلزده میکند پایان بندی ضعیف آن باشد. پایان بندی که به نطر میرسد رمان برجسته دکتروف را از داشتن عنوان یک "رمان مدرن" محروم میکند