- موجودی: موجود
- مدل: 196648 - 5/2
- وزن: 0.30kg
بی ریشه
نویسنده: میکل آنخل آستوریاس , آندره موروا , گراتسیا دلدا , نیکلای هایتوف , پی یر آبستگی , ژرژ گوی , پروسپه مریمه
مترجم: محمد قاضی
طرح ها: مرتضی ممیز , پرویز کلانتری
ناشر: کتاب پنجره
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 355
اندازه کتاب: رقعی لب برگشته - سال انتشار: 1397 - دوره چاپ: 2
مروری بر کتاب
هفت داستان
ماریا به محض اینکه سیلی خورد و وضع «الیاس» را دید، گریه را قطع کرد؛ رنگش مانند مرده سفید شده و لرزشی از خشم و درد سراپایش را فراگرفته بود. در همان لحظه دانست اگر در رویه اش تغییری ندهد، حوادث شومی به بار خواهد آمد؛ فورا چاره ای اندیشید و با لحن لرزانی به شوهرش گفت:
ـ تقصیر از من است مرا ببخش! دیگر نظیر این واقعه پیش نخواهد آمد، از این ننگ و رسوایی که به پا شده و من باعث آن بوده ام، عذر می خواهم و از حرف هایی هم که زدم، عذر می خواهم.
"پیترو" کوتاه آمد و با لحن تمسخر آمیزی خطاب به برادرش گفت:
ـ بله، هنوز اول کار است! برادر عزیز؛ حق این بود که تو با این لعبت عروسی می کردی! فعلا می روم مشروب بخورم؛ چنانچه برگشتم و نفس از کسی درآمد، نشان خواهم داد که یک من دوغ چقدر کره دارد.
«الیاس» با رنگی پریده، ساکت ایستاده بود و می خواست با چشم «ماریا» را تکه تکه کند؛ او به هواخواهی «ماریا» با برادرش درشتی کرده بود. حال که او خود را مقصر می دانست و از شوهرش عذرخواهی می کرد. او چاره ای نداشت جز اینکه تهدید و سخنان نیشدار و کنایه آمیز برادر را بشنود و سکوت کند؛ «پیترو» هنوز از خانه خارج نشده بود که «ماریا» به او گفت:
ـ از تو خواهش می کنم، کاری نکنی که مادر یا برادرانم از این واقعه مطلع شوند؛ نباید این موضوع منتشر شود.
«الیاس» با خود اندیشید:
ـ این زن فرشته است! افسوس که این مرد لیاقت چنین زنی را ندارد؛ او یک حیوان وحشی است! هنوز جمله «پیترو» که گفته بود: «او باید با تو عروسی می کرد»، در مغز و قلب و روحش طنین می انداخت و خون گرم او را به جوش آورده بود.
فهرست
افسانۀ آتش فشان / میگل آنخل آستوریاس
یک قطعۀ بی عنوان / آندره موروا
الیاس / گراتزیا دلدا
بی ریشه / نیکلای هایتوف
صیادان ماه / پی یر آبستگی
من نمی خواهم بمیرم / ژرژ گوی
اتاق آبی / پروسپه مریمه
زندگی نامۀ چهارتن از نویسندگان مترجم فرزانه غلامرضا امامی
محمد قاضی، زوربای ایرانی