- موجودی: موجود
- مدل: 190644 - 45/5
- وزن: 0.60kg
بهترین داستان های کوتاه
نویسنده: گابریل گارسیا مارکز
به کوشش: احمد گلشیری
ناشر: نگاه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 535
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1394 _ 1387 - دوره چاپ: 7 _ 4
مروری بر کتاب
کار ساختن قفس تمام شد و بالتاسار، به عادت همیشه ، قفس را از سر در دکان آویخت.
ناهارش که تمام شد دیگر همه جا پخش شده بود بالتاسار زیباترین قفس دنیا را ساخته.
آن قدر آدم برای تماشای قفس آمد که جلو خانه جمعیت انبوهی جمع شد و بالتاسار ناگزیر قفس را پایین آورد و در دکان را بست.
زنش اورسولا ، گفت: «صورت تو اصلاح کن ، شکل میمون های کاپوچین شده ای.»
بالتاسار گفت: «اصلاح کردن بعد از ناهار شگون نداره.»
فهرست
۱-بعد از ظهر باشکوه بالتاسار: در مورد مردی که زیباترین قفس دنیا را ساخته است.
۲-تشییع جنازه مادر بزرگ: داستان در مورد روزهای آخر زندگی زنی است که رئیس قبیله ای مادر سالار است.
۳-کسی به سرهنگ نامه نمی نویسد: سرهنگی که ۱۵ سال منتظر نامه دریافت مستمری خود است.
۴-تسلیم سوم: پسری که مرده اما مادرش جسم او را زنده نگه داشته است.
۵-روی دیگر مرگ: پسری که به مرگ برادر دوقلویش فکر می کند.
۶-اوا درون گربه خود: زنی که از زیباییش عذاب می کشد.
۷-اندوه سه خوابگرد: زنی منزوی درون یک خانه که تصمیم می گیرد از جایش تکان نخورد.
۸-زنی که ساعت ۶ می آمد: در مورد زنی که هر روز ساعت ۶ به کافه ای می رود که کافه دار عاشقش است.
۹-چشم های سگ آبی رنگ: دختر و پسری که هر شب به خواب هم می روند.
۱۰- کسی این گل سرخ ها را به هم ریخته: در مورد روحی که هنوز در این دنیا باقی مانده است.
۱۱- شب تلیله ها: ۳ نفری که تلیله ها چشمشان را درآورده اند.
۱۲- زیباترین غریق جهان: مرد غرق شده ای که آب او را به یک روستا می آورد.
۱۳- پیرمرد فرتوت با بال های عظیم: فرشته ای که به درون آدمیان آمده است.
۱۴- بلاکامان نیک جادو جنبل کار: ۲ مرد اهل جادو.
۱۵- آخرین سفر کشتی اشباح: پسری که همیشه در ماه مارس یک کشتی سیاه بزرگ را می بیند اما کسی حرفش را قبول نمی کند.
۱۶- مرگ مدام در فراسوی عشق : مردی که چند ماه مانده به پایان زندگی اش با یک دختر زیبا برخورد می کند.
۱۷- رد خون توی برف: یک زوج جوان پولدار در سفر ماه عسل.
۱۸- نور مثل آب است: ۲ برادری که به جای جایزه مدرسه خواستار قایق و لوازم غواصی هستند.
۱۹- فقط اومدم یک تلفن بکنم: زنی که به یک تیمارستان می رود تا به شوهرش زنگ بزند و تاخیر خود را اعلام کند.
۲۰- سفر خوش آقای رئیس جمهور.
۲۱- ماریا دوس پراسه رس: زنی که تدارک تشییع جنازه اش را می بیند.
۲۲- رویاهایم را می فروشم: زنی که خواب واقعی می بیند.
۲۳- ارواح ماه اوت: خانه ای که گفته می شود پر از ارواح است.
۲۴- قدیس: مردی که قصد دارد ثابت کند دختر مرحومش یک قدیس است.
۲۵- ترامونات: باد مرگ زا.
۲۶- زیبای خفته در هواپیما.
۲۷- وقتی باد بدبختی بوزد: دختری که مادربزرگش به خاطر بدهی اش او را مجبور به همخوابی با همه مردها می کند.