- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 181971 - 113/5
- وزن: 1.00kg
به سوی تمدن بزرگ
نویسنده: محمدرضا پهلوی
ناشر: کتابخانه پهلوی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 320
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1356 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
تمام گلاسه
تمدن بزرگ عنوانی است که محمدرضا شاه پهلوی آخرین شاه دودمان پهلوی در نوروز سال ۱۳۵۵ از آن برای اشاره به پیشرفتهای جاری و برنامههای آینده ایران استفاده کرد. در گفتمان تمدن بزرگ، شاه علاوه بر توصیف پیشرفتهای کشور در طول ۱۵ سال پس از انقلاب سفید، به بیان چشمانداز خود برای تبدیل ایران از یک کشور عقبمانده به یک کشور پیشرفته پرداخت.
در تاریخ۶ بهمن ۱۳۴۱ رفراندوم و همه پرسی در ایران انجام میگیرد که به تایید اصلاحات پیشنهادی میانجامد. ۵۵۹۸۷۱۱ نفر موافق انقلاب سفید و ۵۲۱۱۰۸ نفر علیه انقلاب سفید آرای خود را به صندوقها ریختند. برای نخستین بار در تاریخ ایران زنان نیز به پای صندوقهای رای رفتند و این قسمتی از یک تمدن بزرگ محسوب می شود...
در کتاب «به سوی تمدن بزرگ» شاه در واقع رسالت خود و هر فرد ایرانی را برای جامعه بشری ترسیم میکند. رسالتی که به نظر میآید برای ایران آن روز منطقی نبود. صحبت شاه از مولفههایی همچون حقوق و مسئولیتهای ملت ایران، مشارکت آزادانه و افزایش آگاهی ملت در مقدمه این کتاب گویای آن است که از نظر وی انقلاب سفید نقطه عطف تحول بزرگی در ایران بوده که ایران جدیدی را برای جهانیان به نمایش گذاشته و در نتیجه این انقلاب موفقیت آمیز بوده است. حال که ایران این تحول مترقی را طی کرده، میتواند دروازه تمدن باشد.
در ارتباط با این ایده، شاه پهلوی نخست چشم اندازی از جهان آن روز را نشان میدهد و معتقد است با جهانی مواجه هستیم که واقعا "جهانی" است و در آن زیادی قدرت برجسته است و ایران در همه تحولات آن ذی نفع است. شاه برای تایید گفتههای خود به ارائه آمارهای زیادی میپردازد و نتیجه میگیرد که تمدن با بحران رو به رو است. با این سلسله مباحث، محمدرضا پهلوی راه آینده را مطرح میکند. تمدنی که در آن بشریت به اوج پیشرفت مادی و معنوی خود رسیده و در دنیایی واحد زیست میکند و ایران پیشگام این تمدن بزرگ است. شاه همه تحولات پس از کودتا را در این راستا تفسیر میکرد. راه رسیدن به این ایده تبدیل ایران از جامعهای نیمه سنتی فئودال به جامعهای مدرن بود.
از نظر شاه تمدن بزرگ تمدنی بود که «در آن بهترین عناصر دانش و بینش بشری، در راه عالیترین سطح زندگی مادی و معنوی برای همه افراد جامعه به کار گرفته شده باشد. تمدنی که بر پایه انسانیت پی ریزی شده و در آن هر فرد آدمی در عین برخورداری از رفاه کامل مادی، از حداکثر تامین اجتماعی و از غنای سرشار روحی و اخلاقی بهرهمند باشد.» شاه معتقد بود که بیش از هرچیز تضمین رفاه جامعه ایرانی مورد توجه است و اگر تمدن بزرگ ما جذابیتی داشته باشد، از مرزها عبور میکند و در اختیار دیگران قرار میگیرد.