- موجودی: موجود
- مدل: 203265 - 116/8
- وزن: 3.00kg
بستان السیاحه یا سیاحت نامه
نویسنده: زین العابدین شیروانی
ناشر: سنایی - محمودی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 673
اندازه کتاب: رحلی گالینگور - سال انتشار: دهه پنجاه - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو ؛ لبه بیرونی کتاب مهر دارد
مروری بر کتاب
گراور از نسخه خطی
کتابی مشتمل بر اطلاعات بسیار و متنوع جغرافیایی ، تاریخی ، آرا و عقاید فرقه های گوناگون مذهبی و نحله های فکری و برخی مطالب متفرقه دیگر. بستان السیاحه حاصل سفری 37 ساله (1210ـ1247) است که تألیف آن ، به تصریح نویسنده ، در 1247 (ص 413ـ 415)، در دوره سلطنت فتحعلی شاه برای محمد میرزا آغاز شد و در رجب 1248 پایان یافت (ص 673). نثر بستان السیاحه روان و استشهاد به آیات و اشعار فارسی در آن چشمگیر است .از نظر فصل بندی ، مشتمل بر چهار باب ، ، 28 «گلشن » و یک «بهار» مشتمل بر چهار «گلزار» است.
«بستان السیاحه» یکی از مهمترین و آموزندهترین سفرنامههایی است که در دورهی قاجار نوشته شده و نویسندهی آن حاج میرزا زینالعابدین شیروانی است که شرح سیاحت ۳۶ سالهی خود را یادآور میشود که شامل بخش اعظم قارهی آسیا تا آسیای دور و جزایر پایین خط استوا، بخشی از اروپا و قسمتی از آفریقای شمالی است. در این اثر نکات فراوان عرفانی، اخلاقی، اجتماعی، تاریخی و جغرافیایی طرح شده است.
کتاب با مقدمه کوتاهی از نویسنده آغاز و مطالب مشتمل بر چهار باب، یک «سَیر»، 28 «گلشن» و یک «بهار» مشتمل بر چهار «گلزار» است.روش نویسنده در شرح مطالب این گونه است که با وجود اعتقادات شخصی، سعی کرده هنگام قضاوت درباره دیگران، نظر خود را کمتر دخالت دهد و خود آن شخص را نقد نکند، اگرچه عقیده اش را نقد میکند؛ ازاین رو گاه آن چنان بی طرفانه و حتی با ذکر محاسن از کسی سخن میگوید که خواننده فراموش میکند که شخص مورد نظر، از مخالفان اصلی ایشان است.
در ذکر اقوال و آرای طوایف مختلف مثل کرد و لر نیز گاه مشهورات رایج درباره آنها را، خوب یا بد، بیان میکند و درباره آنچه دیگران گفتهاند برای اینکه صحتش از جانب ایشان قطعی تلقی نشود، میفرماید: «فقیر ندیده، اما شنیده ام».نویسنده در جای جای اثر خود به منابع متعدد آن اشاره کرده است که برای نمونه نزهة القلوب، معجم البلدان، فارسنامه، حبیب السیر و همچنین آثار غیر جغرافیایی مانند آتشکده آذر بیگدلی، نفحات الأنس جامی، الفصول التامة مرتضی رازی را میتوان نام برد.
اثر حاضر، سفرنامه ای است که با آگاهی قبلی نوشته شده است. در ابتدا مؤلف به ذکر هشدارهایی پرداخته؛ از جمله اینکه بسیاری از سفرنامهها با اتکا به شنیدهها نوشته شده، ولی با تدقیق و مطالعه مستقیم انجام نشده است. وی در مقدمه، با بیان این مطلب سعی دارد کار خود را از این نقص، مبرا کند.نویسنده به منظور نگارش این کتاب، نخست یادداشتهایی فراهم آورده بود و هرچه را شگفت مییافت «به قید کتابت» میآورد، اما متأسفانه این یادداشتها در 1241ق، شش سال پیش از آغاز تألیف کتاب در سفر نویسنده و خانواده اش به قمشه اصفهان، به دست محمدقاسم خان پسر سلیمان خان قاجار، حاکم قمشه، نابود شد و وی ناگزیر مطالب را از حافظه خود نگاشت.
وی کوشیده است با دوری از «اغراض نفسانی» حاصل مشاهدات و تحقیق خود را در باب مذاهب و فِرَق مختلف عرضه بدارد. بااین همه، کتاب کاملاً بر مشاهدات شخصی نویسنده متکی نیست و اتکا بر نقل، به ویژه در وصف سرزمینهای دور که در مسیر سفر او نبوده، در مواردی مشهود است.
نثر کتاب روان و استشهاد به آیات و اشعار فارسی در آن چشمگیر است. همان طور که بیان شد، از نظر فصل بندی، مشتمل بر چهار باب، یک «سَیر»، 28 «گلشن» و یک «بهار» مشتمل بر چهار «گلزار» است؛ اما این ترتیب در فصل بندی متن دقیقاً رعایت نشده است؛ در واقع، ابواب چهارگانه آن: شرح حال پیامبر(ص) و ائمه(ع)؛ سرگذشت علما، عرفا و حکما و بعضی شاعران و دانشمندان؛ بیان مذاهب و عقاید؛ اسامی جغرافی شهرها و دهات ایران و ترکستان و مطالب دیگر است که در ضمنِ 28 گلشن آمده است و نه مقدم بر آن. در گلشنهای بیست وهشت گانه و نیز در گلزار نخست از گلزارهای چهارگانه که به تعبیر خواب اختصاص یافته، ترتیب الفبایی رعایت شده است. موضوعات سه گلزار دیگر به ترتیب در منازل سیاحت، اخبار متفرقه و خاتمه کتاب است.
به دلیل نزدیکی و ارادت شیروانی به چهرههای برجسته تصوف دوره خود، در این اثر اطلاعات قابل توجهی در این زمینه وجود دارد؛ از جمله مباحث کلی و نظری صوفیانه همچون ذکر مقامات اهل سلوک، شرح خصوصیات انسان کامل، وحدت وجود، ترجمه حال صوفیان، به ویژه متأخران، همانند مشتاقعلی شاه، نورعلی شاه، معصوم علی شاه، مجذوبعلی شاه و بسیاری دیگر. نویسنده با اشاره به این نکته که تسامح صوفیان آنان را نزد غربیان و مسیحیان محبوب ترین مسلمانان کرده است، دیدگاه غربیان را درباره اسلام از دو قرن پیش تر روشن میکند. کنجکاوی نویسنده در خصوص ادیان و مذاهب گوناگون، بستان السیاحة را به منبع جالبی برای مطالعه ادیان و فرق بدل ساخته است.
تنوع موضوعاتی که در این کتاب مورد شرح و بررسی قرار گرفتهاند، قابل توجه است: طب، نجوم، جفر، رمل، جنین شناسی، موسیقی و حتی لطائف و حکایاتی که جنبه تراژیک یا رمانتیک دارند، از آن جملهاند. این کتاب، علاوه بر اهمیت عرفانی اش، از نظر زبان شناسی و ادبی هم قابل تأمل است و در آن، واژههایی استفاده شدهاند که امروزه استفاده نمیشوند. مؤلف گاه لغت سازی میکند. واج آرایی، جناس، تضاد، ایهام، تشبیه و دیگر صنایع ادبی، به کرات در این کتاب یافت میشود که باعث زیبایی آن به لحاظ ادبی شده است. استقلال واژهها رعایت شده، ضمایر و افعال ربطی بعد از مصوت بلند، جدا نگاشته شده و حروف نافیه از افعال جداست. این موارد امروز هم کاربرد دارند و فرهنگستان زبان در جهت اصلاح دستور زبان و رسم الخط، به دنبال ترویج آنها است.
اشاره به این نکته خالی از لطف نیست که نویسنده سالها قبل، از خودقوم مداری، پرهیز داشته و نسبیت گرایی فرهنگی را سرلوحه کار خود قرار داده است. او میدانسته به چه امری اشتغال دارد و علم مردم شناسی را بر پایه مشاهده مستقیم و آنچه خود میدانسته، بنا کرده است. الزام نویسنده در رعایت اخلاق علمی، به هنگام نگارش اثر دیده میشود؛ از آن جمله میتوان به نیت خالص، صبر و بردباری اشاره کرد.
وی دویست سال قبل و در احاطه تعصبات فرهنگی، تمام اعتقادات قومیتهای مختلف را با منقاش صبر و حوصله و گفتگو و مصاحبه غیر رسمی، مورد بررسی قرار داده است؛ او با قناعت و خودداری در جستجوی حقیقت برآمده است. عفت و پاک دامنی و صدق و راستی سرلوحه کار اوست. گشاده رویی و گشاده خویی و سخاوت، از جمله خصایصی است که وی بر آنها تأکید و سعی در رعایت آنها دارد. او پند اخلاقی نمیدهد، بلکه هشدار روش شناختی میدهد.