- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 195807 - 106/7
- وزن: 0.50kg
بریتانیا و خلیج فارس
نویسنده: شبنم برزگر
ناشر: پردیس دانش
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 316
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1388 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
در آغاز قرن بیستم میلادی مطابق با قرن چهاردهم هجری، بخش عظیم تجارت خلیج فارس متعلق به بریتانیا بود. این کشور در تمام سواحل و جزایر مهم پایگاه داشت و به عقیدة صاحبنظرانش، خلیج فارس دریای آنها محسوب میشد. استدلال آنان برای دفاع از چنین عقیدهای آن بود که بریتانیا در طول یک سده با ایجاد دفاتر نمایندگی سیاسی و تجاری؛ توسعة خطوط کشتیرانی؛ ساختن بیمارستان و پست قرنطینه؛ تاسیس دفتر پست و تلگراف و... توانسته است تمدن نوین و امنیت و صلح را برای خلیج فارس و خلیجفارس نشینان به ارمغان آورد. بنابراین حق دارد تا در امور مربوط به قلمروهای ساحلی مداخله کند و حتی خطوط مناسبات سیاسی آنان را با دیگر قدرتها ترسیم نماید.
بریتانیا با این تلقی از حضور خود در خلیج فارس وارد قرن بیستم شد و سیاستها و مناسباتش را با قدرتهای بینالمللی، محلی و منطقهای دنبال کرد. در کتاب حاضر نخست سیاستهای بریتانیا در قبال قدرتهای بینالمللی بررسی شده است. سپس علل و چگونگی شکلگیری نظام تحتالحمایگی از عمان تا کویت و جدایی بخشی از سواحل کویت، قطر، بحرین از قدرتهای منطقهای مورد مطالعه قرار گرفته است. در پایان نیز سیاست بریتانیا در مواجهه با قدرتهای منطقهای تشریح شده است.
خلیج فارس تاریخی پر فراز و نشیب را پشت سر گذاشته است از آن ایام که آشور و بابل با ایلامیان و مادها بر سرش نزاع داشتند تا قرون اخیر که شاه عباس اول و نادر شاه افشار اقتدارش را می طلبیدند در طی این ادار چالش خا بر سر خلیج فارس بومی و منطقه ای بود اما به تدریج با حضور قدرت های اروپایی مسائل آن فرا منطقه ای و بین المللی شد کتاب بریتانیا و خلیج فارس رویکردی تاریخی به حوادثی دارد که با حضور اروپاییان به ویژه بریتانیا در این خطه شکل گرفت.
سابقه حضور استعماری انگلیس در خاورمیانه و خلیج فارس به اوایل قرن 19 بازمی گردد. در سالهای 1820 در بحبوحه جنگ های ایران با روسیه، دولت انگلستان به بهانه مبارزه با دزدهای دریایی سواحل جنوبی خلیج فارس را اشغال نموده و با حکام محلی قرارداد تحت الحمایگی امضاء کرد.اگر چه در دوران گذشته ازجمله صفویه انگلیسی ها در ایران حضور داشته اند، اما در آن زمان به علت اقتدار دولت مرکزی فقط به کار تجارت اشتغال داشتند و در زمان قاجاریه و تضعیف ایران به خاطر جنگ با روسیه است که انگلستان از فرصت پیش آمده جهت اشغال نظامی برخی مناطق خلیج فارس که تحت نفوذ ایران بودند، استفاده کرد.
انگلستان در راه سلطه کامل خود بر منطقه در سال های آخر قرن 19، ضمن سایر اقدامات، از سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» استفاده می کرد و با تشدید اختلافات مرزی بین شیخ نشین ها، باعث تضعیف هرچه بیشتر آنها می شد. و اوضاع منطقه را متشنج می کرد. در این مرحله انگلستان توانست، شیخ نشین های بحرین، قطر، دبی، شارجه، ابوظبی، مسقط، عمان و... را به زیر سلطه خود درآورد.
سپس در طی نیمه دوم قرن 19، انگلستان بعد از تثبیت موقعیت خود در شیخ نشین های خلیج فارس کوشش بیشتری در جهت تضعیف دولت ایران و عثمانی به عمل آورد و با تحمیل جنگ های متعدد به این دولتها و انتزاع سرزمین های مختلف از آنها، توانست سلطه و نفوذ خود را هر چه بیشتر در این 2 کشور گسترش دهد.