- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 157907 - 81/1
- وزن: 0.40kg
برگزیده داستان های آنتون چخوف
نویسنده: آنتون چخوف
مترجم: رضا آذرخشی , هوشنگ رادپور
ناشر: جاودان خرد
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 392
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1389 - دوره چاپ: 4
مروری بر کتاب
49 داستان کوتاه
آنتون پاولوویچ چِخوف داستاننویس و نمایشنامهنویس برجسته روس است. هر چند چخوف زندگی کوتاهی داشت و همین زندگی کوتاه همراه با بیماری بود اما بیش از ۷۰۰ اثر ادبی آفرید. او را مهمترین داستان کوتاهنویس برمیشمارند و در زمینه نمایشنامهنویسی نیز آثار برجستهای از خود به جا گذاشتهاست و وی را پس از شکسپیر بزرگترین نمایش نامه نویس میدانند.
چخوف در چهل و چهار سالگی بر اثر ابتلا به بیماری سل درگذشت. چخوف نخستین مجموعه داستاناش را دو سال پس از دریافت درجه دکترای پزشکی به چاپ رساند. سال بعد انتشار مجموعه داستان «هنگام شام» جایزه پوشکین را که فرهنگستان روسیه ...
مهمترین دستاورد چخوف از کار با مجله تکهپاره این بود که آموخت صحنهها را به صورت نمادین خلاصه کند و سکوت آبستن در اثر بگنجاند و این هر دو از شرایط لازم کار برای مجلههای فکاهی شمرده میشد که بعدها به پختگی کامل رسید و نیز آموخت که، با آوردن برشهای کوتاه، تاثیر اولیه را بر جا گذارد و از اطناب و لفاظی بپرهیزد. شاید جالبترین ویژگی داستانهای کوچک یا داستانکها عنصر طنز و انتقاد اجتماعی آنهاست که میتوان گفت آثار اولیه چخوف از آنها عاری است.
...نمی دانم چطور شد عقل از سرم پرید یا شیطانی مرا گول زد؛ قلم در دست گرفتم و وارد ادبیات شدم! قلم بدی نداشتم و آن طوری که اهل فن اظهار عقیده می نمودند آتیه درخشانی برایم پیش بینی می شد؛ ولی عزیزم اتاق های زندان به قدری سرد و پر از ساس بود که حالا که دارم با شما صحبت می کنم و به یاد آن ایام می افتم در هوا بوی زننده ساس را استشمام می کنم. با ادبیات و نویسندگی آخرین شغل خود را در روی زمین و میان انسان ها به اتمام رساندم. در بیمارستانی غریب وار جان سپردم...
عزیزم خواهش دارم و استدعا می کنم که مجددا مرا به آن دنیا و نزد انسان ها نفرستید!...
... ساخالین محل رنجهای طاقتفرساست. رنجی که انسان، چه آزاد و چه تبعیدی میتواند آن را تحمل کند. کسانی که در اینجا و یا نزدیک آن کار میکنند. سعی کردهاند مسائل مهم و پر مسئولیت آن را حل کنند و هنوز هم مشغولند. متاسفم که احساساتی نیستم. وگرنه میگفتم که ما نیز مانند ترکها که به زیارت مکه میروند، باید به ساخالین برویم. همچنین دریانوردان و کیفرشناسان باید به همان چشمی به ساخالین نگاه کنند که نظامیان به سواستویل مینگرند. از محتوای کتابهایی که خواندهام و آنهایی که در حال خواندنشان هستم، پیداست که ما میلیونها انسان را در زندان پوساندهایم بدون هیچ فکر، بربرمنشانه و بیهوده آنها را از بین بردهایم.
مردم را با غل و زنجیر از میان سرما، دهها هزار ورست، عبور داده ایم. به سفلیسشان آلوده کردهایم. به فسق و فجورشان کشاندهایم. بزهکاری را رواج دادهایم و گناه همه اینها را به پای سرپرستان زندانها نوشتهایم. حالا دیگر همه مردم تحصیل کرده اروپا میدانند که مقصر ما هستیم نه سرپرستان زندانها. با همه اینها میگوییم این مسائل به ما ربطی ندارد! سالهای پرطمطراق شصت، برای بیماران و زندانیهای تبعیدی کاری انجام ندادند و به این ترتیب مهمترین دستورالعمل مدنیت مسیحی را نقض کردند. در عصر ما کارهایی برای بیماران انجام میشود ولی برای تبعیدیها هیچ کار.حقوقدانان ما هیچ علاقهای به امور مربوط به زندانها نشان نمیدهند. خیر، به شما اطمینان میدهم که مسافرت به ساخالین لازم و جالب است. فقط جای تاسف است که من به آنجا میروم. نه یک فرد آگاهتر به امور که برای برانگیختن علاقه اجتماع استعداد بیشتری داشته باشد....
فهرست
گم گشته ها اعترافات
هنگامه
قدم جدی
اسب و غزال رمیده
پیش از عروسی
ییلاق نشینان
نشان
میهمان
دیپلومات
رئیس تئاتر زیر نیمکت
آدم های خطرناک
ماسک
مرد آشنا
هوای بد
جن ساده لوح
قیم
کله پوک
زن پر حرف
گم گشته ها
اعترافات
هنگامه
نامزد
قدم جدی
آینه دق
و...