- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 176573 - 53/2
- وزن: 0.20kg
برگزیده اشعار میرزداه عشقی
نویسنده: محمدرضا میرزاده عشقی
ناشر: ارسطو
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 160
اندازه کتاب: جیبی - سال انتشار: 1346 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو ؛ لبه عطف سائیدگی داشته و لبه سه صفحه ابتدایی کتاب رد زردی مختصری دارد
مروری بر کتاب
سیدمحمدرضا کردستانی معروف به میرزاده عشقی (زادهٔ ۲۰ آذر ۱۲۷۳ در همدان – ترور در ۱۲ تیر ۱۳۰۳ در تهران) شاعر، روزنامهنگار، نویسنده و نمایشنامهنویس ایرانی دوره مشروطیّت و مدیر نشریهٔ قرن بیستم بود. وی با وجود طول عمر کوتاهش از جمله مهمترین شاعران عصر مشروطه بهشمار میرود که از عنصر هویت ملی در جهت ایجاد انگیزه و آگاهی در توده مردم بهره گرفت. او را خالق اولین اپرای ایرانی میدانند.
خری از گلستان باغی گذشت
بسی گل به ره دیده، وقعی نهشت
نسنجید کآن جلوه گل، ز چیست؟
نفهمید فریاد بلبل ز کیست؟
رسید او به جائی که ره تنگ بود
بسی شاخه، در راه آونگ بود
طبیعی است بر جسم آن شاخسار
بدانسان که گل بود، بد نیز خار
سر خر در آن شاخه ها گیر کرد
بسی سر برآورد و سر زیر کرد
سر و روی وی، اندر آن شاخسار
بیازرد و گلگون شد از زخم خار
بیا بنگر، اینک خر بی تمیز
که وقعی نمی هشت بر هیچ چیز
هر آن خار بر گردنش می نواخت
بر آن خیره می گشت تا می شناخت
مدام از دم آن، حذر می نمود
بر آن عاجزانه، نظر می نمود
چو بر خر ز گل هیچ زحمت نبود
نمی دید گل، نیز دارد وجود!
سرودم از این ره، من این داستان
که بینم در این کشور باستان:
رجال خیانتگر آنسان خرند!
که بر اهل فضل و هنر ننگرند
ز آزار هر کس، حذر می کنند
بر او با تواضع نظر می کنند!
وزین روی: جمعی تبه کارها
هیاهوچیان ملت آزارها:
در این دوره: هر یک مقرب شدند
همه صاحب کار و منصب شدند
ولی همچو گل هر که خوشرنگ و بوست
به صورت نکوی و به سیرت نکوست:
حکیم و سخندان و عالم بود:
گناهش همین بس که سالم بود
به او می ندارند، هرگز نظر
بدین جرم، کورا نباشد ضرر!