دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

برگزیده اشعار رودکی

برگزیده اشعار رودکی

نویسنده: ابوعبدالله جعفربن محمد رودکی
به کوشش: علی اکبر خانمحمدی

ناشر: پیامبر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 160
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1386 - دوره چاپ: 1

 

مروری بر کتاب 

آمد بهار خرم با رنگ و بوي طيب
با صد هزار نزهت و آرايش عجيب
شايد كه مرد پير بدين گه جوان شود
گيتي بديل يافت شباب از پي مشيب
چرخ بزرگوار يكي لشكر بكرد
لشكرش ابر تيره و باد صبا نقيب

مطالعه و بررسی آثار باید با بررسی توام جنبه‌های زبانی، هنری و محتوایی انجام گیرد. به این معنی که پس از حل دشواری‌های واژه ه ای و تعبیرها و اصلاحات متن، و اشاراتی که به تاریخ و قصص و اساطیر ممکن است وجود داشته باشد، باید به بررسی ارزش‌های هنری و سپس به تجزیه‌وتحلیل محتوای آثار بپردازیم: اندیشه‌های والا و ارزشمند را بازنماییم و پندارهای سخیف و کج اندیشه‌های نابخردانه را نقد کنیم. عبارات و ابیات و تعبیرهای زیبا و استوار را با دلیل و حجت نشان دهیم و ابیات و جملات و عبارات نازیبا و نااستوار را بازنماییم و اگر اثر شکل داستانی دارد آن را از جهت شناخت داستان بررسی کنیم..

ابوعبدالله جعفر بن محمد بن حکیم بن عبدالرحمن بن آدم رودکی سمرقندی؛ زادهٔ اواسط قرن سوم هجری قمری ۲۴۴ قمری) از شاعران ایرانی دورهٔ سامانی در سدهٔ چهارم هجری قمری است. او استاد شاعران آغاز قرن چهار هجری قمری ایران است. رودکی به روایتی از کودکی نابینا بوده است و به روایتی بعدها کور شد.

او در روستایی به‌نام بَنُج رودک در ناحیهٔ رودک در نزدیکی نخشب و سمرقند به دنیا آمد. رودکی را نخستین شاعر بزرگ پارسی‌گوی و پدر شعر پارسی می‌دانند. وی در دربار امیر نصر سامانی بسیار محبوب شد و ثروت بسیاری به دست آورد، با این حال در سالهای پایانی عمر مورد بی‌مهری امرا قرار گرفته بود. او در اواخر عمر به زادگاهش بنجرود بازگشت و در همانجا به سال ۳۲۹ هجری (۹۴۱ میلادی) درگذشت.

رودکی در بسیاری از موارد از اولین‌ها در ادبیات پارسی است. او آثار بسیاری را خلق نمود که متأسفانه جز پاره‌ای از آنها بدستمان نرسیده‌است.شمس قیس رازی در کتاب المعجم فی معاییر اشعار عجم خود رودکی را آفریننده رباعی دانسته و آغاز شاعری رودکی را از آنجا می‌داند که وی صدای شادی کودکی که درحال گردو بازی کردن بود را می‌شنود که از فرط شادی بابت هنر بازی خود زبان شاعری وی گشوده شده و با کلامی آهنگین می‌گوید:

«غلتان غلتان همی رود تا بن گو».. دولتشاه سمرقندی (قرن نهم) در تذکره معروف خود آن کودک را پسر یعقوب لیث سر سلسله صفاریان می‌داند. و شاعر با شنیدن آهنگ این کلام تحت تاثیر قرار گرفته و به خانه می‌رود و بر همان وزن به شاعری می‌پردازد.و از آنجا که اشعارش در دوبیت بودند به رباعی معروف می‌شوند. به هر حال او را مبتکر قالب رباعی دانسته‌اند.

به سرای سپنج مهمان را
دل نهادن همیشگی نه رواست
زیر خاک اندرونت باید خفت
گر چه اکنونت خواب بر دیباست
با کسان بودنت چه سود کند؟
که به گور اندرون شدن تنهاست
یار تو زیر خاک مور و مگس
چشم بگشا، ببین: کنون پیداست
آن که زلفین و گیسویت پیراست
گر چه دینار یا درمش بهاست
چون ترا دید زردگونه شده
سرد گردد دلش، نه نابیناست

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات