- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 182791 - 111/8
- وزن: 0.60kg
برزونامه
نویسنده: عمیدالدین بن یعقوب عطایی رازی
به کوشش: محمد دبیر سیاقی
ناشر: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 282
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1382 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : نو
مروری بر کتاب
به انظمام داستان کک کوهزاد
دلبستگی و توجه روزافزون ایرانیان به شاهنامه فردوسی و داستانهای حماسی، سبب شد که به فاصله زمانی اندکی پس از فردوسی، منظومههای حماسی گوناگونی سروده شود. این منظومهها شامل داستانهای حماسی بودند که در شاهنامه فردوسی بدانها پرداخته نشده بود. شاید نامدارترین آنها «گرشاسپنامه» اسدی طوسی است که زمان کوتاهی پس از درگذشت فردوسی پدید آمد و شامل سرگذشت و دلآوریهای گرشاسپ، عموی نریمان نیای رستم، پهلوان ایرانی است.
یکی از همان منظومههای حماسی که شهرت به سزایی به دست آورده بود و در کتابهای تاریخی بارها بدان اشاره شده است، «برزونامه» است. برزو فرزند سهراب است که پس از مرگ سهراب از شهرو زاده میشود و اندک زمانی طول نمیکشد که همانند پدر یال برمیافرازد و در انجام کارهای پهلوانی و دلآورانه بیهمتا میشود.
شگفت است که شیوه بالیدن و سربرآورن برزو، بسیار همانند داستانی است که در شاهنامه فردوسی درباره سهراب آمده است. پیداست که پردازندگان حماسه «برزونامه» سرگذشت سهراب را پیش رو داشتهاند. به هرروی زمانی طول نمیکشد که افراسیاب بر اثر حادثهای برزو را میبیند و او را با فریب و نیرنگ به نزد خود میخواند و با سپاهی گران به جنگ رستم میفرستد. سرانجام پس از کش و قوسها و ماجراهای ریز و درشت، نژاد برزو آشکار میشود و آن ستیزها و نبردها به آشتی و یگانگی میانجامد.
شگفت است که رستم در نبرد آغازین با برزو (همانند رویاروییاش با سهراب) هنگامی که در مییابد که توان مقابله با برزو را ندارد، به نیرنگ دست مییازد و به بهانهای هماوردی با او را به روز دیگر میافکند. برزو نیز که سرمست از پیروزی است و به زور بازو و نیروی خود اطمینان دارد، سخن رستم را میپذیرد. در فردای نبرد، فرامرز نیز به کمک رستم میآید و آن دو، سرانجام، برزو را به بند میکشند و با خود به سیستان میبرند.
کتاب حاضر بخشی است از داستان مفصل بروزنامه، "یعنی منظومه بزرگی که پس از شاهنامه و به تقلید از آن، از روی داستانهای قدیم ساخته شده است". "این بخش را نخستین بار ترنرماکان طابع شاهنامه چاپ کلکته به عنوان ملحقات با دو داستان دیگر در پایان شاهنامه آورده و در شاهنامه چاپ کتابخانه بروخیم تهران نیز از آن جا نقل گردیده است و ما از چاپ کلکته برداشتهایم و کشف الابیاتی بر آن افزودهایم.
سراینده برزونامه بسیاری از مضامین و تعبیرات راه گاه با عین عبارت و گاه با تغییر کلمات از شاهنامه گرفته است و بسیار جای نیز مصراعهای شاهنامه را عینا نقل کرده است... [وی] در وصف صحنههای نبرد و ترتیب کارزار و کیفیت به کار بردن سلاحها ناتوانی دارد و به اعمال پهلوانان در بزم و رزم نظم منطقی نداده است. .... روش سراینده برزونامه بیشتر به داستانهای عیاران شباهت دارد و از نسخ آثار نقالان و راویان قصههای عیاری است، منتهی قهرمانان داستان او از میان پهلوانان حماسی و به تقلید داستانهای حماسی انتخاب شده است نه از صف عیاران".
مصحح «برزو نامه» حتی از بیتی از کتاب دریافتهاند که احتمالا شمسالدین محمد، علاوه بر کتاب «برزونامه» داستانهای حماسی دیگری را نیز به نظم کشیده است. یکی از آن داستانها، به گمان فراوان، درباره بیژن بوده است. به همین دلیل برخی از کاتبان، منظومه «برزونامه» را دنباله داستان بیژن گمان کردهاند و آن را به برخی از نسخههای شاهنامه افزودهاند.
وی در مقدمه مفصل کتاب، دلایل خود را برای شماره گزاریهای جداگانه این دو بخش آورده و گفته است که داستان سوسن در برخی جزییات همانند داستانهایی از شاهنامه فردوسی است و دور از ذهن نیست که بپنداریم که پردازنده این بخش از «برزونامه»، از شاهنامه تاثیر پذیرفته است. این الگوپذیری آن گونه که مصحح برشمرده است شامل دو داستان هفت خان رستم و هفت خان اسفندیار است.
اصالت و قدمت داستان «برزونامه» کهن، موضوع دیگری است که به بحث گذاشته شده است. منظور از بخش کهن، سروده شمسالدین محمد کوسج است که قدیمیترین بخش پایانی «برزو نامه» بهشمار میآید. در اینجا به ویژه باید به بخش «ناهماهنگی برزو نامه کهن با دیگر داستانهای حماسی » اشاره کرد، که قسمت آگاهی بخش دیگری از مقدمه مصحح است. در این بخش، مصحح، با دقت و حوصله، ناهماهنگی شخصیتهای داستانی «برزو نامه» را با شاهنامه فردوسی برمیشمارد و یادآور میشود که این ناسازگاری در نگاه نخست شگفتآور است چرا که برزو فرزند سهراب است و بسیاری از پهلوانان این داستان همان پهلوانان شاهنامهاند. پس انتظار میرود که شباهتهای افزونتری میان دو متن باشد اما چنین نیست.
سنجش میان داستان برزو با داستان رستم و سهراب و نیز اشاره به برخی آیینهای عیاری در داستان برزو از بخشهای سودمند و خواندنی مصحح در مقدمه اوست. مصحح در مقدمه کتاب اشاره میکند که تاثیر برخی از آداب و رسوم عیاری در داستان «برزو نامه» آشکار است. برای نمونه رفتن شهرو؛ مادر برزو، به سیستان، سرچشمه پارهای رویدادهایی میشود که ریشه در منش و رفتار گروه جوانمردان و فتیان دارد.
بخش روایتهای شفاهی «برزونامه» و موارد اختلاف روایتهای شفاهی و روایت مکتوب نیز یادکردنی است. معرفی نسخههای «برزونامه» و روش تصحیح متن پایان بخش مقدمه کتاب است. نمایه کتاب، شامل نام کسان و جایها نیز پس از متن قرار گرفته است؛ اما جای یادداشتها و توضیح پارهای واژههای دیریاب و بیتهای دشوار کتاب، خالی است. شاید افزودن «واژهنما» به کتاب، یا آوردن «کشف الابیات» متن، بر سودمندی کتاب میافزود و استفاده از آن را برای پژوهندگان آسانتر میساخت.