- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 164154 - 26/4
- وزن: 0.40kg
مالکیت ، کار و سرمایه از دیدگاه اسلام
نویسنده: حبیب الله پیمان
ناشر: تشیع
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 326
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1356 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو
مروری بر کتاب
سرمایه داری یا کاپیتالیسم Capitalism ، نظام اقتصادی ای است که با انقلاب صنعتی نخست در اروپای غربی و آمریکا پدید آمد و سپس به کشورهای غیر غربی نیز راه یافته و در آنها رشد کرده است.
در این نظام، از نظر ابزارهای تولید، وسایل مکانیکی (ماشین) به جای نیروی کار انسان و حیوان در شیوه های ساده تر تولید نقش درجه اول دارد و بخش عمدهای از نظام زندگی اجتماعی برگرد ضروریات تولید صنعتی سامان می یابد؛ و از نظر حقوقی بخش عمده فعالیت اقتصادی بویژه مالکیت و سرمایه گذاری برای تولید کالا در دست افراد و موسسه های خصوصی (غیر دولتی است) که از راه رقابت اقتصادی در جهت کسب سود رهبری می شوند.
عنوان کاپیتالیسم را بیشتر سوسیالیست ها و بخصوص مارکسیست ها رواج دادند و مراد آنها از آن سیستمی است که در آن مالکیت خصوصی سرمایه تعیین کننده چهره اقتصادی و سیاسی آن و همچنین پدید آورنده نوعی نظم اجتماعی خاص است که در آن طبقه حاکم، که سرمایه داری یا بورژوازی نامیده می شود، از نیروی تولیدی جامعه به سود خود بهره گیری می کند. این سود از راه کمتر پرداختن به کارگران به دست می آید، یعنی کمتر از مبلغی که، به نظر سوسیالیست ها تمام ارزش تولید کارگران است؛ اما مبلغی که پرداخت می شود برابر است با ارزش نیروی کار کارگر در شرایط مالکیت خصوصی، ابزار های تولید و بازار کار.
اما، اقتصاد دانان غیر مارکسیست، سرمایه داری را سیستمی می دانند که در آن تولید میان عوامل تولید (کار، زمین، سرمایه) بر حسب تولیگری نهایی آنها توزیع می شود و در نتیجه، نظامی است عادلانه.
اگرچه قریب به اتفاق اقتصاددانان معتقدند شرایط دوران جنگ را نمیتوان در تقسیمبندی مکاتب فکری در اقتصاد ایران قرار داد، اما با عنایت به این موضوع میتوان از سه طیف چپ، ساختارگرا و لیبرال نام برد که این سه طیف در دستهبندیها و زیرشاخههای مختلف اقتصاد ایران را تا به امروز راهبری کردهاند ...
هر چند"اسلام " مالکیت فردی و شخصی را در سرمایه های طبیعی و صناعی نمی پذیرد و مالکیت را در این امور عمومی می داند، ولی اسلام مالکیت اشتراکی کار را نیز نمی پذیرد. یعنی طرفدار این اصل نیست "که کار به قدر استعداد و خرج به قدر احتیاج ".نمی گوید همه ملزم اند که کار کنند و محصول کارشان الزاما به اجتماع تعلق دارد.
آری، افراد می توانند بالاشتراک کار کنند و کار اشتراکی را انتخاب کنند، همان طوری که زارعین در قدیم بالاشتراک کار می کردند و روی حساب معین که مثلا دهقان چقدر ببرد و سالار چقدر و گاو چقدر، آخر کار، زراعت را میان خودشان تقسیم می کردند، یا چند نفر بالاشتراک دیمه کاری یا گوسفندداری می کردند. اما مردم ملزم نیستند که هر کسی به قدر استعداد کار کند و به قدر احتیاج محصول بردارد.