- موجودی: موجود
- مدل: 151054 - 65/2
- وزن: 0.40kg
برخورد نزدیک
نویسنده: محمدرضا بایرامی
ناشر: کتاب نیستان
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 325
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1390 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
برخورد نزدیک؛ دربرگیرندهی حدود 20 داستان، شامل گزینشی از داستانهای چاپنشدهی قدیمی و داستانهای جدید نویسنده است که طیف وسیعی از موضوعات را دربر میگیرددر این مجموعه، داستانهایی با موضوع جنگ، زلزله، قصههای مذهبی و روستایی آمده است.
برخورد نزدیک دربرگیرنده همه آثار داستانی این نویسنده در عرصه داستان کوتاه است. بایرامی این مجموعه را که برخی کارهای قدیمی و تاکنون منتشرنشدهاش نیز در آن درج شدهاند، کارنامه داستانیاش میداند. داستانهای کوتاه این کتاب در دو مجموعه کتاب اول و کتاب دوم نامگذاری شدهاند.
در بخش کتاب اول داستانهایی با نامهای "برخورد نزدیک"، "به دنبال صدای او"، "رعد یکبار غرید!"، "بابارحیم"، "برف"، و "دلشوره"، و چند داستان دیگر منتشر شده است. "سپیدار بلند مدرسه ما"، "عیدی مادربزرگ"، "صدای جنگ"، "همراهان"، "کلاغهای عصر"، "فلوت"، "تعقیب"، و "آواز گمشده" نیز داستانهاییاند که در بخش "کتاب دوم" آمدهاند.
...صدای زنانی چشمه، که نوبت را رعایت نمیکردند، ده را برداشته بود. ننه بلقیس به خودش گفت: به من چه که مال کی یه! برم زودتر سر نوبتم، والا میافتم به شب کارم زار میشه" داستان "قربانی" این کتاب نیز اینگونه آغاز شده است: "باران میبارید. اسماعیل خواب ندیده بود. این کوبش مدام، یکنواخت، ملایم و نوازشگر، نه میتوانست از آن طبلی باشد، نه از آن جمعیت عزادار، جلوی مسجد. قلبش کمی آرام گرفت. پس میشد لحاف را پایینتر کشید و چشم را باز کرد. تندری قاب پنچره را روشن کرد. آپارتمان شب را باریده بود....