دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

برادر کشی

برادر کشی

نویسنده: نیکوس کازانتزاکیس
مترجم: محمدابراهیم محجوب
ناشر: الفبا
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 263
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1360 - دوره چاپ: 1

کمیاب - کیفیت : نو

 

مروری بر کتاب 

آیا باید به کوهستان بروم و آبادی را با مسالمت به یاغی‌ها تسلیم کنم تا از ویران شدن نجات پیدا کند؟ یا اینکه فقط کنار گود بنشینیم و منتظر لطف و مرحمت تو بمانم؟ افسوس که ما فقط انسانیم خدای من. ما دیگر بیشتر از این نمی‌توانیم صبر کنیم. رحمت تو خیلی طولش می‌دهد و زیاد در راه می‌ماند و اکثر اوقات بعد از مرگ و در حیات دیگر به ما می‌رسد. اما من آن را همین الان می‌خواهم، در همین حیات!

همه جا فقط سنگ بود بالای سنگ، و ارواحی که در میان این سنگ ها می زیستند، نان کور و دست دل تنگ، و کوهها، خانه ها، آدمها از خارا سنگ. دهکده ی کاسترلو صحنه ای ازنبردهای داخلی یونان است، سرخ ها به کوه رفته و شعار آزادی برابری عدالت اجتماعی سر داده و با ارتش در دهکده می جنگند. همه اهالی یک روستا هستند و پدر و پسر یا دو برادر یا ... در مقابل یکدیگر قرار دارند و یکدیگر را می کشند.

پدر یاناروس می خواهد مانع برادر کشی شود در جایی فریاد می زند: 

"آه، انسان، موجود بیچاره، تو می توانی کوه ها را بجنبانی، معجزه کنی و با این همه در کوه ، در خواب مرگ، در بی ایمانی غرق می شوی! تو خدا را در درون خویش داری، تو خدا را با خودت به اینسو آن سو می بری و از آن خبر نداری! فقط دم مرگ خبردار می شوی، اما آن وقت خیلی دیر است!...." 

هر روز دولت ها و مذاهب و.. برادرها را به جان یکدیگر انداخته و به تماشای کشتار آنها می نشینند....داستان برادرکشی هر روز به شکلی و رنگی دگر ادامه دارد.... هیچ چیز مثل این پشتت را نمی لرزاند که مجبور باشی تماس بدن کسی را که قصد کشتن تو را دارد با بدن خودت حس کنی و نفس هایش و کف و آب دهانش را و ترس و وحشتی را که با وحشت تو ممزوج می شود و نیاز وحشتناک به کشتن او را ، نه به این دلیل که از او نفرت داری بلکه بدین خاطر که پیش از آنکه او بر تو دست یابد تو بر او دست یابی .

برادر کشی حکایت بچه هایی است که گرسنه هستند، زنانی که لباس عزا به تن دارند، آبادی هایی که در آتش می سوزند و لاشه هایی که در کوهستان می پوسند. " نیکوس کازانتزاکیس " در برادر کشی داستان سرزمینی را می آورد که دو پاره شده است، سرخ و سیاه. مردمانی که شهوت ازلی آدمیزاد به قتل نفس در درونشان موج می زند. هرکس بدون دلیل بدون آن که خود بداند نسبت به همسایه و دوست و برادرش نفرت می ورزد، بی آنکه خود بخواهد دو دسته شده است، سرخ و سیاه و به دست هر کدام تفنگی و نارنجکی داده اند تا یکدیگر را بکشند. 

مردمانی که روحانیت، ارتش و مطبوعات آنها را وادار می سازند دوست، برادر و همسایه خود را بکشند و سرشان داد می زنند که تنها از این طریق است که دین و وطن نجات خواهد یافت !! جنایت این کهن ترین نیاز بشر معنای مرموزی به خود گرفته و برادر به شکار برادر می پردازد. برادر کشی حکایت مادرانی است که فرزندان آنها به جنگ رفته اند، بعضی از آنها در دره می جنگند و بقیه در کوه ها، مادرانی که هر کدام فرزندی را از دست داده اند، نعش بعضی از آنها را در پرچم های سیاه پیچیده اند و نعش بعضی دیگر را در پرچمی به رنگ سرخ. 

در چنین سرزمینی که به مصیبت، نفرت، انتقام و برادرکشی گرفتار گردیده است، تنها یک مرد است که گرفتار این فریب نشده است و با دست خالی و بی سلاح در میانه میدان اغوش گشوده ... او پدر " یارانوس" Yaranos کشیش آبادی است . آیا او در میان این کارزار جانب کدام را خواهد گرفت ؟ سرخ ها در کوهستان می خواهند نان و عدالت بیاورند تا در جهان گرسنه و ظلم نباشد و در جانب دیگر سیاه ها دم از وطن و مذهب و عزت و آبرو می زنند.

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات