- موجودی: موجود
- مدل: 197797 - 61/2
- وزن: 0.30kg
بر گام خرچنگ
نویسنده: گونتر گراس
مترجم: حسن نقره چی
ناشر: نیلوفر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 214
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1390 - دوره چاپ: 2
کیفیت : نو ؛ لبه جلد کتاب رد تا خوردگی دارد
مروری بر کتاب
در پی جدال سیاسی دو دانش آموز درباره مسئله ای قدیمی و بی ارزش در اینترنت حادثه ای تلخ و ناگوار در جهان حقیقی روی می دهد.گونترگراس به این بهانه زندگی سه نسل پیاپی را کالبدشکافی می کند.هر نسل از نسل پیش بیگانه می شود. نسل رایانه که به علت این بیگانگی به اینترنت پناه برده است، اشتباهات نابودکننده دو نسل پیش را که کفاره آن را نسل قبلی یک بار پرداخته است، تکرار می کند. مقصر کیست؟
حوادث داستان این کتاب گرچه در آلمان رخ داده، اما می توان آن را به رنگی دیگر در اینجا هم یافت. همین موضوع تازه ترین کتاب گراس را برای خواننده ایرانی از سایر کتاب های او جذاب تر می کند....
یک نفر که من نیستم گفت: « چرا تازه الان؟ » چون مادر مرا مثل همیشه... چون من مثل آن زمان که فریاد روی آب بود، می خواستم فریاد بزنم اما نمی توانستم... چون حقیقت به سختی بیش از سه خط... چون تازه الان...
هنوز واژه ها با من مشکل دارند. کسی که هیچ بهانه ای را نمی پذیرد، مرا به کارم میخکوب می کند. چوب الفی اسیر واژه هایی ثابت بودم که در یکی از روزنامه های بنگاه اشپرینگر ( Springer ) کارآموز شدم، بزودی کارآزموده. و بعد برای روزنامه تاتس تسایتونگ علیه اشپرینگر قلم صدتا یک غاز می زدم و دست آخر در مقام مواجب بگیر در اختیار خبرگزاری ها قرار گرفتم و برای مدتی مدید بی آنکه استخدام شوم، هرچه را که از دم تیغ خبرگزاریها گذشته بود به صورت مقاله درمی آوردم، هر روز چیزی تازه و جدید.
گفتم امکانش هست. چون چیز دیگری به من یاد نداده اند. اگر من تازه بخواهم شروع به ساختن خویشتن خویش کنم، سرمنشاء هرآنچه در من پرورش یافته را باید به حساب غرق شدن یک کشتی گذاشت. چرا که مادر در آن زمان پا به ماه بود. چون من همین طوری الله بختکی زنده هستم. و من که پیش تر همیشه در خدمت کسی بوده ام، اجازه دارم فعلاً از این یک کمی خودم چشم پوشی کنم. چون این داستان بسیار پیش از من آغاز شده است.
پیش از صد سال و آن هم در شهر شورین ( Schwerin ) مرکز استان ماکلن بورگ ( Macklen burg ) که با داشتن هفت دریاچه، شهری ساحلی است. این شهر در کارت پستال ها با قصری پر از برج نشان داده می شود، قصری که از جنگ جان سالم بدر برده است.