- موجودی: موجود
- مدل: 197117 - 76/3
- وزن: 0.30kg
بر خنگ راهوار زمین
نویسنده: اسماعیل خوئی
ناشر: رز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 120
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1350 - دوره چاپ: 2
کمیاب - کیفیت : در حد نو ~ نو
مروری بر کتاب
در میان شاعران روزگار ما، اسماعیل خویی، یکی از نمونه های مثالی یکسانی و همسانی شعر و شاعر است. شعرش هرگز چیزی جز آنچه که در لحظه بوده و میاندیشیده و میزیسته، نبوده و نیست.شعرش صداقت عریانی است که گاه به خود زندگینامه نوشتی میماند در آمیخته با خیال و تصویر، موزون و مقفی. اگر کسی اسماعیل خویی را بشناسد و بداند که بر او در زندگی چه رفته است، گویی شاه کلیدی به دستش آمده تا با اندک دشواری به هزارتوی شعرش راه ببرد.
برعکس نیز، اگر کسی، از زندگیاش چندان نداند و تنها شعرهایش را بشناسد، از فراز و فرود همین سرودهها، از تصاویر و رؤیاها و کابوسها، از اندیشهها و فکرها، حتی از تقدیمنامهها و پیشگفتارها و پسگفتارهای شعرها میتواند به تصویری بسیار نزدیک به واقعیت از کیستی و چیستی شاعر برسد.
در سال ۱۳۴۶، بر هراسش غالب آمد و کتاب "بر خنگ راهوار زمین" را منتشر کرد؛ کتابی که گرچه تأییدی بود بر پیوند و ارادتش به مهدی اخوان ثالث، اما راه او را گشود و در میان شاعران روزگار جایش داد.
اسماعیل خویی، زاده نهم تیرماه ۱۳۱۷ است در مشهد. سالها پیش، در دهم خردادماه سال ۱۳۴۷، در آستانه سی سالگیاش، محمدرضا شفیعی کدکنی در گفتوگویی جمعی با حضور خود شاعر، اسماعیل خویی را قصیدهسرا خوانده و گفته بود: "اخوان و تو (اسماعیل خویی) و حتی شاملو، همه ادامه وجودی شعر قدیم هستید و همه قصیده میسرایید. به نظر من باید مفهوم قصیده را وسعت داد. قصیده شعر بلندی است که قصد یا اندیشهای در آن مطرح است و این قصد و یا اندیشه را شاعر با آوردن ایماژها و تصویرها و استفاده از امکانات زبان میپروراند و به خواننده منتقل میکند.
یادش بخیر
مادرکم می گفت:
خوب از خوب هم که خوب تر شود،شک باید کرد، شاید به چیز دیگری آغشته ست!
اینجا نشسته ای
در شب
چون شب
که عطر ِ تاریکش
از بوی گیسوی تو سرشته ست
و با منی
همه چیزت با من است
تنها ماه است
آن بالا
که نیست
که دیگر نیست
و حفره ی سیاهی از آن برجاست
که خوبی تو
در دهان وقیحش گم گشته است