- موجودی: موجود
- مدل: 197411 - 76/6
- وزن: 0.60kg
بخت سپید زمستان
نویسنده: مهناز صیدی
ناشر: شادان
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 568
اندازه کتاب: رقعی لب برگشته - سال انتشار: 1391 - دوره چاپ: 7
مروری بر کتاب
ميان خواب و بيداري، صداي پا دوباره تمرکزش را برهم زد. از زمانی که به خود آمده بود، اين صدا را شنيده و هربار نيز حواسش را به ان معطوف کرده بود. تا ان زمان دقت نکرده بو که صداي پاي افراد با همديگر چقدر متفاوت است. يک چيز خاص در صداي اين پا بود. چيزي که با هر بار شنيدنش ، به او نوعی آسودگی خيال مي داد. يک نوع امنيت خاطر. شنيد که لسلی داشت حرف ميزد؛ اما قادر به تشخيص و درک کلمات نبود. خواب در ذهنش رخنه کرده بود. مادرش را ديد که با نگرانی بالاي سرش می آمد.
نگاهش مثل هميشه گرم و مهربان بود. بی بی هم پشت سرش با يک ليوان جوشانده که معجونی ميشد، حتما سر مي رسيد. وقتی مريض بود، حتما بی بی هم با جوشانده ها پيدايش ميشد… صداي پا روياي شيرينش را برهم زد. مغزش شروع به فعاليت نمود. در خانه نبود. در ايران هم نبود، از سالها پيش. بوي عطر او نزديک و نزديکتر شد. وقتی صدا در کنارش متوقف شد، مثل يک موجود شرطی شده، متظر ماند تا سنگينی جسمش را روي تخت خود حس کند؛ اما اين بار چنين نشد. روي صندلی لسلی، کنار تخت نشست....
داستان عشق و زندگی است که منجر به نیروی ایمان می شود. شخصی که در برابر رخدادها گاهی می ایستد و مسیر آن را با همان ایمان و عشق به دلخواه تغییر می دهد و گاهی منفعل، ناظر وقایع می شود و از نتایج آن تأثیر می پذیرد.
تجربه ای است که خواندنش برای تمامی ما، آموخته ای است که به انبان دانسته هایمان از زندگی می افزائیم و تجربه می نامیم و بی تردید روزگاری برای ما راهگشا خواهد بود. باشد تا با خواست و اراده، تأثیر گذار بر سرنوشت خویش باشیم....
آيلين، دختري است كه به همراه خانوادهي خويش و به دليل ماموريت شغلي پدر در انگلستان زندگي ميكند. او پس از اتمام ماموريت پدر، براي ادامهي تحصيل نزد يكي از بستگان خويش ميماند. مدتي بعد، پسر آن خانواده به آيلين اظهار علاقه ميكند. اين امر به جدايي آيلين از آن خانواده و زندگي كردن او با دو دوست ديگرش در مكاني ديگر منجر ميشود...