- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 99648 - 61/3
- وزن: 0.30kg
بخت دختر شیطان
نویسنده: زهرا بیگی (کیانوش)
ناشر: مرسل
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 200
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1396 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
روایت عاشقی مردمانی با اعتقادات و اندیشه های کهن ، خرافی و جن زده
جنگیر:
مدتی بود که شهرامغربتی بساط جنگیری به راه انداخته بود و نیمههای شب، توی پایابهها راه میافتاد و به قول خودش با آنها اختلاط میکرد و یا سربهسرشان میگذاشت و در پارهای موارد کمک میطلبید و آن موجودات ماورایی و نامرئی هم او را که همچون خودشان ناشناختنی بود لابد به جمع خود راه داده بودند و گاهی هم حتماً قلقلکش میدادند که فریادهای او همراه با قهقهههای مستانه از اعماق دلش برمیخاست و آرامش همسایهها را برهم میریخت.
هیچکدام از مردها باورش نداشتند، اما زنهای بسیاری مرید پر و پا قرص او بودند و هیچ کلمهی اهانتآمیزی را دربارهی وی نمیپذیرفتند و کارهای شیطانی او را جزء خدمات بسیار ارزنده به مردم محسوب میکردند و خیلیهایشان هم جنزده میشدند و به وی پناه میبردند، ازجملهی اینها رعنا دختر اولی کدخدا بود که یک شب که مهمان پدر و مادرش شده بود، بهشدت و ناگهانی جنزده شد.
... یه چارقد برداشت و گره زد و سه بار گفت : بستم بستم بخت دختر شیطونو. می گه اگه این کارو بکنی شیطون می ترسه که دخترش بترشه و شوهر گیرش نیاد ، اون وقت پاشو از روی پوله بر میداره.
... چشمش افتاد به یک چارقد سفید رنگ که روی نرده های چوبی ایوان شهاب همانطوری ولو شده بود و ذهنش فعال شد : خب منم همین کارو می کنم دیگه ، شد شد ، نشد نشد ...