دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

بحرالحقایق بانضمام میزان المعرفه

بحرالحقایق بانضمام میزان المعرفه

نویسنده: میرزا محمد حسن اصفهانی صفی علیشاه
مقدمه: ضیاء‌الدین مولوی گیلانی
ناشر: سنائی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 275
اندازه کتاب: وزیری سلفون - سال انتشار: 1363 - دوره چاپ: 2

کمیاب - کیفیت : درحد نو ؛ لبه بیرونی کتاب رد زردی مختصری دارد

 

مروری بر کتاب

صفی علیشاه اصفهانی از عرفای بزرگ اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم هجری است. او تفسیر قرآن مجید را همراه با تاویلات فلسفی و عرفانی آن به نظم در آورده است.این تفسیر از آثار بسیار مهم و شگفت انگیز این دوره است و ازجنبه های مختلف فلسفی، عرفانی، کلامی، مذهبی، ادبی و تاریخی قابل تحقیق و بررسی است .

حاج میرزا حسن اصفهانی متخلص به صفی و ملقب به صفی علی بی شک از بزرگترین عرفای اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم هجری قمری است که علاوه بر مقامات معنوی به معلومات ظاهری نیز آراسته و دارای طبعی شیوا و قلمی توانا بوده و از خود آثاری گرانبها به جای گذارده است که از آنها یکی تفسیر منظوم قرآن کریم است که با تاویلات عارفانه به رشته نظم کشیده شده و از شاهکارهای عظیم دوره اخیر به شمار میرود.

... سایر مرشدان و سرسلسله‌ها در تهران، چندان عظمت و رونقی نداشتند؛ مگر جناب صفی‌­علیشاه که بساط عرفان را مبسوطاً گشاده، سلسله‌ نعمت ‌اللهی به او گرویدند و او را ولی زمان دانستند...» . علاوه بر خیل عظیم هواخواهان حکومتی، آنچه سبب شده بود که صفی‌علیشاه با آرامش به فعالیت صوفیانه­ی خویش بپردازد و با مخالفت علماء و مأموران دولتی روبرو نگردد، سلوک عرفانی و رفتار متعادل او بود.

صفی‌علیشاه با وجود اینکه از پیران طریقت و از پیشوایان تصوف و عرفان بود، در علم حدیث و تفسیر قرآن نیز تبحر ویژه‌ای داشت. افضل‌الملک در این باره می‌نویسد: «...صفی‌ علیشاه چندین سال در تهران پیر طریقت و رئیس متصوفه بود... از او در تصوف کلمه باطلی شنیده نشد، که مخالف شرع مبین باشد. مهدویت دوری و نوعی که در نهان جزء مذهبی تصوف است، ابداً از او اظهار نشد. به این جهت طرف رد و لعن علمای شرع واقع نگشت.

من اندر خرقه دوش از سوز می غرق عرق گشتم
همی با حق حق نزدیک و دور از ما خلق گشتم
ببرد اندر مقام قاب قوسینم عروق جان
جوار دوست را واصل‌تر از حد صدق گشتم
عجب سری ز جان دیدم که بر حل معمائی
کتاب روح می‌کردم ورق ناگه ورق گشتم
در او دیدم جمال یار و چون بشکافتم جانرا
نه تنها فالق‌النور آمدم رب‌الفلق گشتم
عبث رحمتعلی نفکند در مرآت دل پرتو
چو بودم غرق عصیان رحمتش را مستحق گشتم

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات