- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 157663 - 112/4
- وزن: 0.48kg
باوردرمانی
نویسنده: ابراهیم خواجه نوری , لیدا مشفق
ناشر: مکتب پناه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 362
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1389 - دوره چاپ: 5
کمیاب - کیفیت : نو
مروری بر کتاب
خود آموز روانشناسی عملی و خودشناسی به طریقه سهل و ساده
بشر در طول حیات خود در جستجوی خوشبختی است. منتها هر انسانی خوشبختی را در چیزی جستجو میکند و این اساس تفاوت انسانهاست. یکی خوشبختی را در کسب لذت جستجو می کند، دیگری خوشبختی را در کسب قدرت یا محبوبیت یا احترام اجتماعی یا ثروت می داند. یکی بر اساس تربیتی که یافته در خدمت به اجتماع احساس خوشبختی می کند. دیگری تحت تأثیر عصبیت ها، ستیز با اجتماع، به او احساس خوش آیندِ موفق بودن و خوشبخت بودن می دهد!
بنابراین ما با هدف واحدی روبرو هستیم که افراد مختلف بر اساس دیدگاه ها، تجربیات و باورهای خود از راههای مختلفی بسوی آن حرکت می کنند. در طول تاریخ بشر کوشش همه ادیان، مذاهب، مکاتب و فلاسفه و اندیشمندان و در یک قرن اخیر روانشناسان بر این مبنا قرار داشته است که ضمن تأیید هدف احساس خوشبختی، مصادیق درست آن را روشن کنند و آسانترین راه رسیدن به آن را با توجه به خصوصیات، روحیات و توانائی ها و استعدادهای انسان ها تبیین، تدوین و اعلام نمایند.
از طرفی می دانیم یکسان سازی انسانها، علیرغم اختلافات قطعی در عوامل سه گانه ارثی، تربیتی و محیطی نه عملی است و نه مفید و نه لازم. هر انسان یک وجود بی همتاست که نه قبلاً نظیر او خلق شده و نه بعداً کسی مانند او به دنیا خواهد آمد. حال با این پیچیدگی، ما چه می توانیم بکنیم تا انسانها خوشبختی را که حق آنهاست در اهداف مفید، سازنده و خلاق جستجو کنند نه در اهداف مخرب، مضر و ویرانگر. (باری چو فسانه می شود ای بخرد افسانه نیک شو نه افسانه بد)
بنابراین اولین وظیفه هر مکتب، معنا بخشی به مفهومنیک و بد برای انتخاب هدف است. و دومین وظیفه آن کمک به معتقدین و سالکین و ره پویان آن برای شناخت استعدادها و توانائی ها و نقاط قوت و ضعف خود و تقویت و حفظ نقاط قوت و اصلاح نقاط ضعفشان و سومین وظیفه یک مکتب، کمک به انتخاب آسانترین و خوش آیندترین شیوه و نزدیک ترین راه (که متناسب با این استعدادها و توانائی ها باشد) برای تحقق هدف مورد نظر خواهد بود.
مکتب «پنا» و یا پرورش نیروی معنوی انسانی (که به دلیل ضرورتهای قانونی به «پناه»، که خود معنای محل امن را می دهد، تبدیل شده است) یک مکتب روانشناسی عملی برای افراد نرمال و بهنجار جامعه است تا با تقویت و پرورش نیروهای معنوی خود بتوانند با دوباره سنجی و بازنگری در باورهای محرک رفتار خود، نیک را از بد و درست را از نادرست به راحتی تشخیص دهند، استعدادها و توانائی ها و نقاط قوت و ضعف خود را بشناسند، اختلالات احتمالی رفتاری و شناختی خود را اصلاح کنند و راه صحیح را برای رسیدن به خوشبختی برگزینند. البته منظور از رفتار در اینجا، هم رفتار درونی ناشی از احساسات و هیجانات درونی(که لزوماً بروز و ظهور بیرونی ندارد) و هم رفتار بیرونی که قابل مشاهده، ارزیابی و اندازه گیری و شامل رفتار کلامی و غیرکلامی است، می باشد....
پایه نظریات روانشناختی مکتب پناه را می¬توان برگرفته از نظریه یکی از برجسته ترین نوفرودین ها، یعنی کارن هورنای روانشناس آمریکائی آلمانی الاصل دانست، که به شرایط زندگی و خلقیات ما ایرانی ها، بسیار نزدیک است. هورنای معتقد است اضطراب اساسی که با انسان زاده می شود و در تمام طول زندگی با اوست، تمام رفتارهای او را تحت تأثیر قرار می دهد، و اگر انسان برای مقابله با اضطراب اساسی راهکار درست و معتدل نیابد برای گریز از آن به شیوه های عصبی ارتباطی سه گانه، مهرطلبی، عزلت طلبی و برتری طلبی، روی می آورد که اینها نه تنها اضطراب او را برطرف نمی سازد، بلکه آن را تشدید هم می کند.
ولی در پاسخ اینکه چگونه می توان این راهکار درست و معتدل را یافت، از همین رو می توان به جرأت ادعا کرد مکتب پناه راهی میان بر از میان این نظریه ها و مکاتب روانشناسی را برای رسیدن به خودشکوفائی و خوشبختی به انسان ها نشان می دهد. بر اساس نظریه آبراهام مازلو، یکی از پایه گذاران مکتب روانشناسی انسانگرائی، معتقد به رفع نیازهای جسمی و روانی انسان ها (که ابتدای مطلب به آن اشاره شد) می باشد، تا زمینه حرکت او به سوی خودشکوفائی را فراهم سازد، و لازمه این تقویت اراده معطوف به تغییر در خود فرد، و اصلاح باورهای اوست، که رفتارهای او را هدایت می کند و به همین دلیل استاد خواجه نوری آخرین کتاب خود را «باوردرمانی» نام گذاری کرد.