دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

بانو و جوانی خویش

بانو و جوانی خویش

نویسنده: ناهید طباطبایی
ناشر: چشمه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 70
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1388 - دوره چاپ: 3

 

مروری بر کتاب

شش داستان کوتاه

بعدازظهر بود. گرما و نور همه چیز را به رخوت فرو برده بود. خانه، جانوری آجرین، لخت زیر آفتاب افتاده بود و پنجره ها، دهان های چندگانه ی آن به خمیازه باز بودند. هیچ صدایی نبود مگر صدای کولر همسایه و گه گداری قارقار کلاغ ها از میان سوزن های کاج. بانو با تن خواب آلود، به کنار پنجره آمد، خمیازه ای کشید، بدنش را کش داد و روی درگاهی نشست. برای چند لحظه به هیچ چیز فکر نکرد، ذهنش هنوز از خواب بیدار نشده بود.

وقتی بانو برای آخرین بار در آینه نگاه کرد، دیگر خود را نمی‌شناخت. پیراهن سبز، هیکل دخترانه‌اش را قالب گرفته بود و بازوهای سفیدش از میان چین‌های سر شانه برق می‌زد، صورتش همان صورت هیجده سالگی بود که حالا کمی پهن‌تر و زیباتر شده بود. لایه‌ای از پودر تمام چین‌های ریز کنار دهان و چشم‌ها را می‌پوشاند و اگر چشم‌هایش هنوز همان برق را داشت، هیچ‌کس بانوی حالا را نمی‌شناخت. بانو از سر رضایت لبخندی زد و به اتاق محمود خان رفت.


فهرست

بختک
بانو و جوانی خویش
گمشده
زندانی کوچک
موسم گل
جوراب ها

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات