دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

باغ مخفی

باغ مخفی
درحال حاضر موجود نمی باشد
باغ مخفی
  • موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
  • مدل: 159907 - 5/3
  • وزن: 0.50kg
0 ریال

باغ مخفی

نویسنده: فرانسس هاجسن برنت
مترجم: مهرداد مهدویان
ناشر: قدیانی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 280
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1375 - دوره چاپ: 1

کیفیت : نو ؛ لبه جلد کتاب تاخوردگی دارد

 

مروری بر کتاب

مری هیچ‌چیز از باغبانی نمی‌دانست؛ اما علف‌های روی خاک خیلی ضخیم بودند. او با خودش فکر کرد که گل‌های کوچک نمی‌توانند از زیر این علف‌ها بیرون بیایند؛ برای همین به اطرافش نگاه کرد و گشت تا توانست تکه‌ای چوب نسبتاً تیز پیدا کند. بعد با کمک چوب شروع به کندن زمین و بیرون کشیدن علف‌های هرز کرد. مری آن‌قدر کار کرد تا بالاخره آن تکه از باغچه برای رشد جوانه‌های بهاری کاملاً تمیز شد.بعد با خستگی و شادی به اطرافش نگاه کرد و گفت: امروز بعدازظهر دوباره برمی‌گردم.
آن‌وقت خیلی آرام از روی چمن‌های خشک رد شد و پنهانی از در باغ بیرون رفت.

موقع ناهار، صورت مری حسابی گل انداخته بود و چشم‌هایش برق می‌زد. او آن‌قدر با اشتها غذا خورد که مارتا واقعاً خوشحال شد.
مری پرسید: دیکون چیزی از گل‌ها و گیاه‌ها و اینکه چطور رشد می‌کنن، می‌دونه؟
مارتا خیلی مطمئن جواب داد: دیکون ما می‌تواند کاری کنه که حتی از بین آجرهای دیوار هم گل دربیاد.
مری گفت: کاش الآن فصل بهار بود و می‌تونستم همه‌ی چیزهایی رو که توی انگلستان رشد می‌کنه، ببینم. ای‌کاش برای خودم یه بیلچه‌ی باغبونی داشتم.

مارتا با خنده پرسید: بیلچه برای چه‌کاری لازم دارین؟
مری گفت: اگه بیلچه داشتم، می‌توانستم از بن مقداری بذر بگیرم و برای خودم یه باغچه‌ی کوچیک درست کنم.
صورت مارتا از شادی برق زد و گفت: مادرم هم دقیقاً همین حرف رو زد. اون گفت که شما حتماً از اینکه چیزهایی برای خودتون بکارید، خوشتون میاد و تماشای بزرگ شدن گل‌ها و گیاهان واستون خیلی خوبه.
مری گفت: مادر تو خیلی چیزها می‌دونه.
بعد فکر کرد و ادامه داد: قیمت بیلچه‌ی باغبونی چقدره؟
مارتا گفت: یه مغازه توی دهکده هست که بیلچه و شن‌کش و چنگک باغبانی رو به قیمت دو شیلینگ می‌فروشه....

باغ مخفی داستان دخترکی است به نام مری. مری را هیچ کس نمی خواست و دوست نداشت. بعد از مرگ والدین و دایه اش، او را از هند به انگلستان آوردند تا در خانه عمویش زندگی کند؛ خانه ای غمگین و ساکت. روزی هنگام پرسه زدن در باغ، به دیوارهای بلندی برمی خورد که گویی هیچ راهی برای ورود به آنجا نیست. کسی به باغ پشت دیوارها دسترسی ندارد، اما اینکه مری چگونه می تواند داخل باغ اسرار آمیز شود و چه اتفاقی برایش می افتد، نوعی تردستی یا جادو یا شاید معجزه است. معجزه ای که هنوز هم دارد اتفاق می افتد.

سال ها از نوشتن این کتاب می گذرد. کودکانی که آن را خوانده اند شاید دیگر مادربزرگ و پدربزرگ شده اند، اما این داستان معجزه هرگز تمام نشده است. مراقب این کتاب باشید! شاید حتی وقتی بزرگ تر شدید، دوباره از خواندنش لذت ببرید ... .

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات