- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 164812 - 112/7
- وزن: 0.40kg
باستان گرایی در تاریخ معاصر ایران
نویسنده: رضا بیگدلو
ناشر: نشر مرکز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 290
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1380 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
باستانگرايي پديدهاي است كه از اواخر دوران قاجار در عرصه فرهنگ، اجتماع و سياست جامعه ايراني پديدار شد و طي چندين دهه به عنوان يكي از چالشهاي مهم فكري و فرهنگي جامعه ايراني ذهن بسياري از روشنفكران، نويسندگان، اديبان، روزنامهنگاران و سياستمداران را به خود مشغول كرده است. بررسي علل به وجود آمدن اين پديده و ريشههاي فكري سياسي و اجتماعي آن و نيز چگونگي سير آن در مراحل زماني موضوع اثري است كه از آن سخن ميرود.
با اينكه اين موضوع بيشتر در حيطه فرهنگي قرار دارد تا سياست و قبل از آنكه يك جريان تاريخي صرف محسوب شود گرايشي در عرصه فرهنگ و اجتماع است، اما تأثير تاريخي و سياسي قابل توجهي داشته و تاريخ قبل از هر چيز سير انديشهها، تحولات و تطور آن است.
باستانگرايي به عنوان يك پديده مهم فكري، فرهنگي، اجتماعي و سياسي آنقدر كه سزاوار است بررسي و تحليل نشده و علل به وجود آمدن و زمينههاي مختلف آن چندان مورد توجه قرار نگرفته است. با توجه به اهميت موضوع و جاي خالي پژوهشهاي مستند تاريخي در اين زمينه در اين كتاب به بررسي آن پرداختهايم. محدوده زماني بررسي از دوره ناصري يعني زماني كه اولين زمزمههاي اين جريان شروع شد، تا اواخر دوره رضاشاه را در بر ميگيرد. البته اين جريان در دوره پهلوي دوم ادامه يافت و به اوج خود كه همان جشنهاي 2500 ساله باشد منتهي ميشود كه اميد است پژوهشگران ديگر بدان بپردازند.
كتاب در سه بخش تنظيم شده است. بخش اول در علل باستانگرايي كه اولين فصل آن به جريان پيجويي علت عقبماندگي ايران از علم و تمدن جهاني توسط روشنفكران اختصاص داده شده است كه ميتوان همين جريان را زمينه و علت اجتماعي و ذهني اين پديده محسوب كرد. نيز به مسائلي كه افكار روشنفكران ايراني در برخورد با تمدن غربي متوجه آنها شده و به بررسي انديشه سه تن از پايهگذاران و تئوريسينهاي باستانگرايي پرداخته شده است.
در فصل دوم به تأثيرات غرب و تحولات آن بهويژه رنسانس بر اين گرايش ايرانيان به تاريخ باستان خويش اشاره شده است و فصل سوم به ناسيوناليسم و رابطه آن با باستانگرايي اختصاص دارد و نيز اين بحث كه چگونه اين ايده اروپايي هنگامي كه وارد ايران شد، يكي از علتهاي گرايش ايرانيان به مقطعي از تاريخ خويش شد. فصل چهارم به بررسي شرقشناسي، مباني آن و تأثيراتي كه بر گرايش ايرانيان به تاريخ قبل از اسلام خويش گذاشته است ميپردازد.
در بخش دوم سير جريان باستانگرايي و مراحلي كه از آنها عبور كرده بررسي شده است و شخصيتهاي مهم و نيز مجلات و روزنامههايي را كه در راستاي اين جريان گام برداشته معرفي شدهاند. در معرفي شخصيتها و روزنامهها و مراحل روند باستانگرايي سعي بر آن بوده است كه به ترتيب و توالي مراحل زماني توجه شود و شعرا، نويسندگان و نشريات به تفكيك ذكر نشدهاند. مهمترين هدف از اين كار سعي در ارائه تصويري روشنتر و نشان دادن تحولات اين جريان در مراحل مختلف و معرفي هر شخصيت و مجلهاي حتيالامكان در فضاي زماني و مكاني خاص خودش بود.
بخش سوم و آخر كتاب به سير اين جريان در زمان پهلوي اول و چگونگي زمينهسازي و كمك اين جريان براي صعود پهلويها به تخت سلطنت و چگونگي برخورد رضاشاه با اين جريان و اقدامات او در اين راستا اختصاص يافته است. نكته ديگري كه تذكر آن لازم است بخشي از روند باستانگرايي در عهد پهلوي در خلال بخش دوم و نه سوم بررسي شده و اين بخشي است كه به صورت تقريباً غير رسمي و جداي از تبليغات رسمي حكومت توسط نويسندگان و روزنامهنگاران صورت گرفته است. در حالي كه در بخش سوم صرفاً به اقدامات و تبليغاتي پرداختهايم كه حكومت رضاشاه به صورت رسمي در جهت باستانگرايي انجام داده است.